01-07-2014, 01:11 AM
مزدك بامداد نوشته: دوست گرامی، نه ما از نیستی آمده ایم و نه به نیستی فرامیروییم.
شما عجب نگاه دانشیک و گیتیکی دارید!
مقصود دوستمان این بود:
«گذشته و نیستی دو عدم است و ایام عمر به این دو عدم محدود است و دمی بیش نیست، باید آن را به خوشی گذرانید و در خوشگذرانی باید شتاب کرد که زندگی لاله ای را ماند که چون پژمرد دیگر نخواهد شکفت...»
ترجمهی منثور رباعیات خیام، مچتبی مینوی
«گذشته و آینده دو عدم است و ما بین دو نیستی که سرحد دو دنیاست، دمی را که زندهایم، دریابیم استفاده کنیم و در استفاده شتاب کنیم امروز را خوش باشیم.»
ترانههای خیام، صادق هدایت
--
اگرنه خیام هم فیلسوف دهری بود و به «چینشهای مادی» باور داشت.
این کوزه چو من عاشق زاری بوده است
در بند سر زلف نگاری بوده است
این دسته که بر گردن او می بینی
دستی است که بر گردن یازی بوده است
Catwoman: from here, Bane's men patrol the tunnels. And they're not your average brawlers
Batman: Neither am I
Batman: Neither am I