12-12-2013, 05:56 PM
لزوما اینطور هم که تو گفتی نیست.
خب گفتم من که نمیتونم ازش استفاده ای بکنم، و یک مقدار رنج و فشار میاره و وقت و انرژیم رو هدر میده (یک بخشی بخاطر همون جلق زدن که انرژیم رو میگیره و نیازبه تغذیه جایگزین هم داره (=هزینه بیشتر))، پس شاید بهتر باشه اگر بشه یه روشی باشه کلا حذفش کنم تا دیگه بیخودی این فشار و رنج رو نداشته باشم و اون وقت و انرژی هدر رفته رو هم بازیابی کنم و روی چیزهای شدنی و مواردی که الان روشون متمرکز هستم و درشون پیشرفت داشتم صرف کنم.
اینطوری بنظرم بهینه تر بود.
نه اینکه بگی فشار دیگه منو به زانو درآورده بود.
فشارش زیاد هست، ولی نه در حدی که ناامید و درمانده بشم.
البته بعدا خودمم فکر کردم دیدم نه راه جالبی نیست و شاید عوارض داشته باشه و حتی اثر معکوس بده.
ضمنا یه وقتایی ممکنه فشار زیادی به آدم بیاد یه مدت محدودی چیزی بگه و بخواد کاری بکنه که بعدا پشیمون بشه و اینطوری نباشه. دلیل نمیشه که همیشه همون فشار روشه. یه وقتا ممکنه باشه. درکل خوشبختی رو من بر اساس جمع جبری لذت و رنج در طول زمان تعریف میکنم؛ بنابراین یک لحظه فشار/رنج سهمگین هم که باشه، لزوما نمیتونه نتیجه رو تغییر اساسی بده.
خب گفتم من که نمیتونم ازش استفاده ای بکنم، و یک مقدار رنج و فشار میاره و وقت و انرژیم رو هدر میده (یک بخشی بخاطر همون جلق زدن که انرژیم رو میگیره و نیازبه تغذیه جایگزین هم داره (=هزینه بیشتر))، پس شاید بهتر باشه اگر بشه یه روشی باشه کلا حذفش کنم تا دیگه بیخودی این فشار و رنج رو نداشته باشم و اون وقت و انرژی هدر رفته رو هم بازیابی کنم و روی چیزهای شدنی و مواردی که الان روشون متمرکز هستم و درشون پیشرفت داشتم صرف کنم.
اینطوری بنظرم بهینه تر بود.
نه اینکه بگی فشار دیگه منو به زانو درآورده بود.
فشارش زیاد هست، ولی نه در حدی که ناامید و درمانده بشم.
البته بعدا خودمم فکر کردم دیدم نه راه جالبی نیست و شاید عوارض داشته باشه و حتی اثر معکوس بده.
ضمنا یه وقتایی ممکنه فشار زیادی به آدم بیاد یه مدت محدودی چیزی بگه و بخواد کاری بکنه که بعدا پشیمون بشه و اینطوری نباشه. دلیل نمیشه که همیشه همون فشار روشه. یه وقتا ممکنه باشه. درکل خوشبختی رو من بر اساس جمع جبری لذت و رنج در طول زمان تعریف میکنم؛ بنابراین یک لحظه فشار/رنج سهمگین هم که باشه، لزوما نمیتونه نتیجه رو تغییر اساسی بده.