11-25-2013, 12:21 PM
Dariush نوشته: اگر سالی فقط ده نفر همچون مزدک گرامی در ایران متولد میشد و البته اگر دوستان و یاران شما فرصت نمییافتند که به سنت نبوی سر از تنشان جدا کنند، من گمان میکنم به گرآیند بالا هماکنون ایران در این همه جهل و خرافه غوطهور نبود و به این فلاکت نمیرسید که آخوند بر ما حاکم شود؛ آن زمان شما هم فکر میکنم به این خرفتی اسلامی دچار نبودید که اینچنین انتحار کرده و تروریستوار و وقیحانه آرزوی نبودن کسی را در فضایی عمومی مثل اینجا بکنید!چرا که نه، میگویند که افلاطون ( پلاتون، فیلسوف یونانی) هم از برابر یک نره گاو سرآشفته و تازنده میگریخت.
=========================================
یک پرسش از مزدک عزیز:
تصور کنید در ایران هستید و جان یکی از عزیزان شما (برادر، فرزند یا هرکس دیگر که عزیزتان باشد) در دست کسی چون همین محمد باشد، آنگاه آیا حاضرید برای نجاتِ جانِ عزیزتان به او التماس کنید؟
سعدی میفرماید: اگر زورت به دشمنی که سنگی به سرت زده، نمیرسد، سنگ را نگه دار، تا دشمن به سستی
گراید و سپس با همان سنگ، توی سرش بزن. یادم است که یکی از دوستان در جوانی که باهم نشسته بودیم،
از انجا که میدانست که کمونیست هارا دوست دارم، به من گفت که اگر به حزب توده ی ایران دشنام بدهی
سد تومان (که مانند امروز برابر با چوس نبود)، به تو میدهم. من هم گفتم باشه، پول را گرفتم و به حزب هم
دشنام دادم و سپس که خندید، گفتم که راستی می دانی با این پول چه میکنم؟ گفت نه: گفتم میدهم به حزب !
ناسزایی را که بینی بخت یار
عاقلان "تسلیم" کردند اختیار
هرکه با پولادبازو پنجه کرد
ساعد مسکین خود را رنجه کرد
باش تا دستش ببندد روزگار
پس به کام دوستان، مغزش بر آر
سعدی
•
پارسیگر
خرد، زنـده ی جــاودانی شنـــاس
خرد، مايــه ی زنــدگانی شنـــاس
چنان دان، هر آنكـس كه دارد خرد
بــه دانــش روان را هــمی پــرورد