05-17-2011, 08:29 AM
sonixax نوشته: نه تنها دروغ نیست حقیقتی است که طرفداران بی قید و بند سوسیالیسم نمیخواهند قبول کنند ، این را ماهایی که داریم اینجا زندگی میکنیم به چشم داریم میبینیم .
حد اقل روزی 50 نفر پنر میبینیم که در سطح شهر ول میچرخند و بوی گفند مفت خوری و تن پرویشان محیط را پر میکند ....
سوسیالیسم یا ضدتولید و «نابودکننده» اقتصاد است یا نیست، سینهچاکان ِ کاپیتالیسم دلشان میخواهد ما باور بکنیم تنها دلیل ِ پیشرفت «رقابت» است، و تنها راه رقابت باز کردن ِ قلادهی ابرشرکتهای چندملیتیست، درحالیکه در حقیقت مدلهای «بسیار موفق» سوسیال دموکراسی در فرانسه، آلمان و کشورهای اسکاندیناوی را داریم، که نه فقط «غیرمولد» نیستند، بلکه اقتصادی به مراتب سالمتر و کمنوسانتر و پربهرهتر از آمریکا دارند(علاوه بر اینکه در سیستمهای اجتماعی به مراتب انسانیتری زندگی میکنند). میخواهید از شوروی مثال بیاورید؟ توضیح بدهید که چگونه کشوری قحطی زده، جنگ زده و نیمهفئودالی که به وقت قدرت گرفتن بلشویکها روزی سی هزار نفر قربانی به گرسنگی میداد در کمتر از سه دهه تبدیل به یک ابرقدرت جهانی شد، همان کشوری که در آن هستید، لطفا توضیح بدهید معجزهی اقتصادی ِ آلمان نازی که مردمانی چنان بافرهنگ را افسون کرد چه بود بجز سوسیالیسم؟ چرا مردم آلمان غربی با بنزها و بیاموهاشان آرزوی رفتن به شرق را داشتند؟ و چرا کوبا تا چندین دهه امنترین، پرمساواتترین و باثباتترین کشور آمریکای جنوبی بود(در همان زمانی که اندرزهای مکتب شیکاگو در شیلی آزمایش میشد و کشور را در یک دهه کاملا ورشکسته کرد). من از کمونیسم یا سوسیالیسم دفاع نمیکنم، حتی آنارشیسم را هم موعظه نمیکنم، مدتهاست که از نوع بشر قطع امید کردهام. اما خندهام میگیرد وقتی مردم عادی برای دفاع از سیستمی که در آن هیچ شانسی برای بقا ندارند پیراهن میدرند!
سرمایهداری قطعا روبه سقوط است، استانداردهای زندگی طبقهی متوسط در تمام کشورهای اروپایی طی ِ دو دههی اخیر افت کرده، از آن مهمتر، برخلاف نظر اقتصاددانان نئوکلاسیک شکاف میان کشورهای ثروتمند و فقیر نه فقط کم نشده، بلکه هر روز بیشتر میشود. حتی پیشرفتهترین کشورهای سرمایهداری از بحرانهای مقطعی و ویرانگر و «جهانی» ِ این نظام در امان نیستند و برخلاف نظر چپهای اروپایی، سرمایهداری آنها را «همینطوری» پشت سر نمیگذارد، بلکه هر بحران به قیمت سقوط میلیونها نفر به طبقهی اجتماعی پائینتری میانجامد. آمریکا، اروپای غربی و یکی دو کشور ِ حسابی ِ شرق آسیا اقلیتی روبه رشد از حاشیهنشینها دارند که شرایط زندگی ِ آنها در یک کلام «رقت انگیز» است. عربها در فرانسه و ترکها در آلمان و پاکستانیها در انگلستان یک «بار» اضافی روی ِ سیستم نیستند، جزئی ِ تعیینکننده و مهم از آنند که زندگی ِ روزمره برای ادامه پیدا کردن به وجودشان نیاز دارد، اقتصاد آمریکا محتاج به کارگر مکزیکی ِ ارزان و غیرقانونیست، اما در دادن ِ حداقلهای ممکن برای زندگی به آن ناتوان هستند. نتایج آخرالزمانی پیشرفت ِ افسارگسیختهی تکنولوژی به محیط زیست دیگر دلنگرانی ِ عدهای «ایکوفیریک» و گیاهخوار عجیب-غریب نیست، بلکه مشکلی واقعی و ویرانگر است و... اما مهمترین شاهد برای نابودی ِ سرمایهداری همین بلامنازع شدن ِ آنست، برهم خوردن تناسب است. مرگ کاپیتالیسم نه در انقلاب تودهها(که ترسخورده و معتاد به زندگی ِ طبقهی متوسطی خود و توستر شده)، که در به حداکثر رساندن منطق خودش نهفته است.
نقل قول:یا فراموش کرده اید زمانی که سرمایه داری نباشد لوکس ترین اتومبیلی که مردم میتوانند سوار شوند لادا است !
خوب به درک، لادا سوار شوند بجای بنز، بناهای بیروح و تلویزیونهای کوچک داشته باشند، یک اجاق فکسنی بجای توستر و مایکروویو داشته باشند. اما در عوض روزی 25 هزار نفر بر اثر گرسنگی نمیمیرند، روزی شش هزار نفر بر اثر بیماریهایی که کاملا درمان شدهانداما شرکتهای داروسازی انحصار درمان آنها را در اختیار دارند نخواهند مرد(مثل سرخک، که ارزش مادی واکسن آن کمتر از یک دلار است اما روزی یک قربانی در آفریقا میگیرد) ، بیش از یک میلیارد نفر در جهان به آب پاکیزه دسترسی خواهند داشت و سالی شش میلیون کودک زیر پنج سال بر اثر سوءتغذیه نخواهند مرد. به نظر من معاملهی قابل تحملیست.
زنده باد زندگی!