11-09-2013, 10:07 AM
این جا میبینیم که برخی، از بازسازی تند دو کشور شکست خورده جنگ جهانی دوم، سخن میگویند
که گویا ویرانی های بزرگی داشتند و با شیوه ی کاپیتالیستی زود و باشتاب درست و بازساخته شدند
و آنرا با بازسازی شوروی/روسیه میسنجند. گاهی هم از پهناوری و پر بنمایه بودن شوروی سخن
در آن سالها سخن میگویند که همه ی این سنجش ها و سخن ها نادرست است. برای بازسازی
دو پراسنج کلان در کار هستند:
١- بنمایه/پول/نیروی کار/ .. و همه داده های فیزیکی و مادی
٢-کارآمدی سامانه/سازماندهی/ دلبستگی به کار و ...همه ی داده های روانی.
آلمان و ژاپن هردو از دیرباز امپراتوری های ساختاوری و پیشرفته ی غول آسا بودند که سرزمین های
بزرگ و بالاتر از همه، آباد و با زیرساخت های پیشرفته، مانند راهها و راه آهن ( که آلمان بیشترین
آنرا در اروپا داشت) ولی روسیه یک کشور نیمه فئودالی/ نیمه برده داری ( سرفاژ) بود که ساختاوری
اندکی در بخش اروپایی آن بویژه در لنینگراد( پترزبورگ) داشت و پهناوری خاکش هم بیشتر به جنگلهای
یخزده ی شمالی ( تایگا و توندرا) یا سیبری بر میگردد. دیگر کشور هایی مانند ازبکستان و قرقیزستان
و اینها هم همگی بیابان و واپس مانده تر از خود روس روسها بوده و بنمایه ای به شمار نمیرفتند.
در سراسر آلمان قیصری/هیتلری هم یک تکه یبابان یافت نمیشد و همه جا آباد بود!
برای بیرون آوردن بنمایه ها و کانی ها و نفت و اینها هم نیاز به ساختاوری و راه و زیرساخت
های دیگر است و بودن آنها برابر با بکار رفتن آنها نمیباشد! همانگونه که جمهوری اسلامی
ایران، گاز دریای پارس را دارد ولی ابزار و توان بیرون آوردن آنرا ندارد !
سرمایه هایی که خود "بزرگان" ژاپن و آلمان گردآوری کرده بودند، مانند دارندگان کاخانه های پولاد
مانند "کروپ" و .. همگی پس از جنگ جهانی در آن کشور ها ماند ولی پولداران روسیه در همان زمان
جنگ جهانی نخست که واژگشت روسیه هم به انجام پیوست، پولهارا برداشته و دررفته بودند.
تازه ژاپن به وارون روسیه، تنها یک جنگ جهانی را آروین نمود و در جنگ جهانی نخست، دستی نداشته
و در روند گسترش امپراتوری خود بود. در نگاره های این پیک، میبینیم که پناوری امپراتوری المان و
ژاپن، همان که امروز میپنداریم ، نیست. از این گذشته، نیروهای امیرکایی در پایان جنگ تازه به مرز های
خود ژاپن رسیدند و پیش از آن، در اَبَردریای آرام، در برمه و چه میدانم فیلیپین و .. با ژاپن سرگرم نبرد
بودند. آمریکایی ها، به وارون روسها که در خاک خود آلمان پیشرفت میکردند، در خاک مهادین ژاپن پیاده نشده
بودند و نمیخواستند هم که جنگ زمینی با ژاپنی ها بکنند، چون دیده بودند که در هر جزیره ی کوچکی هم
اینها با جان سختی و تا واپسین تن جنگ میکنند و کشته های سنگینی از آمریکایی ها بجای میگذارند.
در بیخ، انگیزه ی انداختن بمب اتمی از همین جا پیدا شد که بتوانند بی پیاده کردن نیرو، ژاپن را شکست
دهند و همین جور هم شد. تازه ژاپنی ها با یک بمب هم شکست را نپذیرفتند، که خودش نشان میدهد که
هنوز ویرانی چندانی برای ژاپن پدید نیامده بوده است. پس از جنگ هم میدانیم که برنامه کمک های
میلیونی و میلیاری "پیرنگ مارشال" از یکسو، و در دست بودن پولهای خود سرمایه داران این کشورها
از سوی دیگر و بودن زیرساختهای گسترده، با همه ی بمب هایی که برای نمونه درآلمان افتاده بود،
درسد بالایی از آن هنوز در دست بود، و بویژه اینکه ساختاوری ریشه ای و کهن و فندآوران هم بسنده
در دسترس بودند، بازسازی این کشور ها ( که یکی از انگیزه های تند کردن آن با کمک آمریکایی ها،
پیشگیری از گسترش کمونیسم بود) به خوبی پیش رفت و انی را نمیتوان به پای کارآمدی و بهتر بودن
سامانه ی سرمایه دارای نوشت. اگر بخواهیم چنین سنجشی بکنیم باید دو کشور را در نگر بیاوریم که
بنمایه های کمابیش یکسان، چپیره ی یکسان و ایستار آغازین یکسان داشته باشند و یاری های
برونمرزی به آنها هم یکسان باشد، تا ببینیم که تراز کارآمدی کدام بیشتر است. برای نمونه میتوان
کوبا را با هندوراس و اروگوئه و .. سنجید و یا چین را میتوان باهند سنجید که کمابیش ایستار یکسان
و بنمایه های یکسان هومنی و زیستبومی و کانی و کشاورزی و ساختاوری و ... داشتند. نه اینکه
بیاییم کره ی جنوبی را میلیاردها پول سرمایه داران دیرینه و بسیار بسیار پولدار و چاق آمریکایی و ..
در آنجا به "پیشرفت" انجامیده است را با کره ی شمالی که تنها با بنمایه های اندک بجای مانده از
چپاول ژاپنی ها ، باید همبود را سرو سامان دهد، آنهم با نهادن بار جنگ سهمگین با خود ارتش
آمریکا ! و ارتشهای چند کشور دیگر که آمریکا با خود آورده بود، به دوش کره ای های کهرمان،
سنجید و سپس به انی برآورد رسید که سرمایه داری خوب است! پس سامانه ی سرمایه داری
یک چیز است و داشتن پول و پله که اگر روی سنگ هم بگذارید،آباد میشود، یک چیز دیگر!!
•
[ATTACH=CONFIG]2894[/ATTACH][ATTACH=CONFIG]2895[/ATTACH]
[ATTACH=CONFIG]2898[/ATTACH]
[ATTACH=CONFIG]2896[/ATTACH]
[ATTACH=CONFIG]2897[/ATTACH]
پارسیگر
که گویا ویرانی های بزرگی داشتند و با شیوه ی کاپیتالیستی زود و باشتاب درست و بازساخته شدند
و آنرا با بازسازی شوروی/روسیه میسنجند. گاهی هم از پهناوری و پر بنمایه بودن شوروی سخن
در آن سالها سخن میگویند که همه ی این سنجش ها و سخن ها نادرست است. برای بازسازی
دو پراسنج کلان در کار هستند:
١- بنمایه/پول/نیروی کار/ .. و همه داده های فیزیکی و مادی
٢-کارآمدی سامانه/سازماندهی/ دلبستگی به کار و ...همه ی داده های روانی.
آلمان و ژاپن هردو از دیرباز امپراتوری های ساختاوری و پیشرفته ی غول آسا بودند که سرزمین های
بزرگ و بالاتر از همه، آباد و با زیرساخت های پیشرفته، مانند راهها و راه آهن ( که آلمان بیشترین
آنرا در اروپا داشت) ولی روسیه یک کشور نیمه فئودالی/ نیمه برده داری ( سرفاژ) بود که ساختاوری
اندکی در بخش اروپایی آن بویژه در لنینگراد( پترزبورگ) داشت و پهناوری خاکش هم بیشتر به جنگلهای
یخزده ی شمالی ( تایگا و توندرا) یا سیبری بر میگردد. دیگر کشور هایی مانند ازبکستان و قرقیزستان
و اینها هم همگی بیابان و واپس مانده تر از خود روس روسها بوده و بنمایه ای به شمار نمیرفتند.
در سراسر آلمان قیصری/هیتلری هم یک تکه یبابان یافت نمیشد و همه جا آباد بود!
برای بیرون آوردن بنمایه ها و کانی ها و نفت و اینها هم نیاز به ساختاوری و راه و زیرساخت
های دیگر است و بودن آنها برابر با بکار رفتن آنها نمیباشد! همانگونه که جمهوری اسلامی
ایران، گاز دریای پارس را دارد ولی ابزار و توان بیرون آوردن آنرا ندارد !
سرمایه هایی که خود "بزرگان" ژاپن و آلمان گردآوری کرده بودند، مانند دارندگان کاخانه های پولاد
مانند "کروپ" و .. همگی پس از جنگ جهانی در آن کشور ها ماند ولی پولداران روسیه در همان زمان
جنگ جهانی نخست که واژگشت روسیه هم به انجام پیوست، پولهارا برداشته و دررفته بودند.
تازه ژاپن به وارون روسیه، تنها یک جنگ جهانی را آروین نمود و در جنگ جهانی نخست، دستی نداشته
و در روند گسترش امپراتوری خود بود. در نگاره های این پیک، میبینیم که پناوری امپراتوری المان و
ژاپن، همان که امروز میپنداریم ، نیست. از این گذشته، نیروهای امیرکایی در پایان جنگ تازه به مرز های
خود ژاپن رسیدند و پیش از آن، در اَبَردریای آرام، در برمه و چه میدانم فیلیپین و .. با ژاپن سرگرم نبرد
بودند. آمریکایی ها، به وارون روسها که در خاک خود آلمان پیشرفت میکردند، در خاک مهادین ژاپن پیاده نشده
بودند و نمیخواستند هم که جنگ زمینی با ژاپنی ها بکنند، چون دیده بودند که در هر جزیره ی کوچکی هم
اینها با جان سختی و تا واپسین تن جنگ میکنند و کشته های سنگینی از آمریکایی ها بجای میگذارند.
در بیخ، انگیزه ی انداختن بمب اتمی از همین جا پیدا شد که بتوانند بی پیاده کردن نیرو، ژاپن را شکست
دهند و همین جور هم شد. تازه ژاپنی ها با یک بمب هم شکست را نپذیرفتند، که خودش نشان میدهد که
هنوز ویرانی چندانی برای ژاپن پدید نیامده بوده است. پس از جنگ هم میدانیم که برنامه کمک های
میلیونی و میلیاری "پیرنگ مارشال" از یکسو، و در دست بودن پولهای خود سرمایه داران این کشورها
از سوی دیگر و بودن زیرساختهای گسترده، با همه ی بمب هایی که برای نمونه درآلمان افتاده بود،
درسد بالایی از آن هنوز در دست بود، و بویژه اینکه ساختاوری ریشه ای و کهن و فندآوران هم بسنده
در دسترس بودند، بازسازی این کشور ها ( که یکی از انگیزه های تند کردن آن با کمک آمریکایی ها،
پیشگیری از گسترش کمونیسم بود) به خوبی پیش رفت و انی را نمیتوان به پای کارآمدی و بهتر بودن
سامانه ی سرمایه دارای نوشت. اگر بخواهیم چنین سنجشی بکنیم باید دو کشور را در نگر بیاوریم که
بنمایه های کمابیش یکسان، چپیره ی یکسان و ایستار آغازین یکسان داشته باشند و یاری های
برونمرزی به آنها هم یکسان باشد، تا ببینیم که تراز کارآمدی کدام بیشتر است. برای نمونه میتوان
کوبا را با هندوراس و اروگوئه و .. سنجید و یا چین را میتوان باهند سنجید که کمابیش ایستار یکسان
و بنمایه های یکسان هومنی و زیستبومی و کانی و کشاورزی و ساختاوری و ... داشتند. نه اینکه
بیاییم کره ی جنوبی را میلیاردها پول سرمایه داران دیرینه و بسیار بسیار پولدار و چاق آمریکایی و ..
در آنجا به "پیشرفت" انجامیده است را با کره ی شمالی که تنها با بنمایه های اندک بجای مانده از
چپاول ژاپنی ها ، باید همبود را سرو سامان دهد، آنهم با نهادن بار جنگ سهمگین با خود ارتش
آمریکا ! و ارتشهای چند کشور دیگر که آمریکا با خود آورده بود، به دوش کره ای های کهرمان،
سنجید و سپس به انی برآورد رسید که سرمایه داری خوب است! پس سامانه ی سرمایه داری
یک چیز است و داشتن پول و پله که اگر روی سنگ هم بگذارید،آباد میشود، یک چیز دیگر!!
•
[ATTACH=CONFIG]2894[/ATTACH][ATTACH=CONFIG]2895[/ATTACH]
[ATTACH=CONFIG]2898[/ATTACH]
[ATTACH=CONFIG]2896[/ATTACH]
[ATTACH=CONFIG]2897[/ATTACH]
پارسیگر
خرد، زنـده ی جــاودانی شنـــاس
خرد، مايــه ی زنــدگانی شنـــاس
چنان دان، هر آنكـس كه دارد خرد
بــه دانــش روان را هــمی پــرورد