11-02-2013, 09:25 AM
آلیس نوشته: خب؟!خیام نیز به سان بسیاری از مشاهیر؛ در گرو مصادره به نفع مکاتب فکری گوناگون بوده است.
ببینید، خیام در جوانی زندگی تلخی داشته و در جُستوجوی معنای زندگی بوده است و این تلخی را
همواره با میگساری[1] درمان میکرد:
امروز که نوبت به جوانی من است
می نوشم از آن که کامرانی من است
عیبم نکنید گرچه تلخ است، خوش است،
تلخ است چراکه زندگانی من است
ولی در این چامههای[2] تلخ و هیچگرایانه، همواره به "خوشی بردن" از دمادم زندگی پافشاری[3] میکرده است!
چراکه دیرتر پی میبرد پیمانهی زندگانی اندک است و باید در این زمان اندک، بیشترین بهره را ببریم و پی
بردن به رازهای آسمانی، زمانی که ما به خاک میرویم و ریزگان[4] تن ما پراکنده میشوند و «هیچ» میشویم،
چه سودی دارد؟
تا کی ز قدیم و محدث امیدم و بیم؟؟؟!
چون من رفتم، جهان چه محدث چه قدیم.
از صوفیان و عارفان گرفته تا شهوت پرستان و باده پرستان؛ هر یک به گمان خود و جهت کسب اعتبار
برای اندیشه شان؛ خواسته اند خیام را نیز هم مسلک خود بدانند و برخی تا آنجا پیش رفته اند که در آثار وی نیز به تحریف پرداخته اند.
در این بین؛ شاید در بازشناسی عمر خیام به اندیشه ها و باورهای متناقض و اعجاب آوری برخورد کنیم که
شاید تشخیص اینکه به راستی کدام رباعی متعلق به خیام راستین بوده؛ مشکل باشد.
اما اکنون من چنین می پرسم که فلان رباعی چه از خیام باشد و چه نباشد؛ آیا ما همچون بسیاری از فرومایگان گذشته؛ در پی کسب اعتبار برای مسلک فکری خود با فرنام خیام هستیم؟ یا آنکه با خردِ ناب و اندیشه ای مستقل، جدا از سخنگو؛ به نقد خودِ سخن می پردازیم؟!
نمی دانم شما چگونه از خیام تنها "می" و "خوشی" و "نیستی" را دریافته اید؛ ولی شک دارم بتوانید در دفاع و تبیین اندیشه خودتان؛ چه با نام خیام و چه بدون نام او؛ در برابر من، به کامیابی برسید!
تا آنجا که من از خیام شناسان دریافته ام؛ باورمندم که در فهم اندیشه ی خیام؛ می بایست به دوران و شرایط اجتماعی او نگریست. آنجا که بسیاری از رباعیات وی در بیان هنرمندانه ی اندیشه های فلسفی اش به سخره کردن باورهای دینی و تبیین اندیشه ی مادی اش بوده است.
کسی که فیلسوف، ریاضی دان،شاعر و ستاره شناس بوده؛ در دین و تاریخ دانش فراوان داشته و
آنچنان ریاضیدان برجسته ای بوده که در حل معادلات درجه سوم و مطالعاتاش دربارهٔ اصل پنجم اقلیدس و ابداع نظریهای درباره ی نسبتهای همارز با نظریهٔ اقلیدس، ابداع نظریهٔ هندسی معادلات درجهٔ سوم، تدوین تقویم جلالی و بسیاری دیگر خوش درخشیده است.
همچنین او کتاب ها و رساله های فراوانی به رشته تحریر درآورده که در زمینه هایی چون طب،مکانیک، هیدرواستاتیک، هواشناسی، نظریه موسیقی و ... می باشند.
پس آن خیامی که شما می فهمید؛ اگر زندگی را صرفا در شراب و شهوت و خوشی در همان دم می دیده؛ دایم الخمر و شهوت پرستی بوده که به قول صادق هدایت[SUP] ۱[/SUP]؛ هرگز نمی توانسته به فلسفه،ریاضیات و دانش بپردازد. ولی به هر روی، خیام راستین چه آنکسی باشد که شما در می یابید و چه آن فیلسوف و دانشمندی که من در می یابم؛ دگرسانی ای در تفکر نقادانه ام به سخن او وجود نخواهد داشت!
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱. ترانه های خیام،صادق هدایت، ۱۳۱۳
همین بود زندگی؟! پس تحقیر بیشتر، شکست بیشتر، رنج بیشتر...