10-31-2013, 12:11 PM
Rationalist نوشته: فرگشت و آماج های آن؛ چگونه معنا و ارزشی برای ما پیدا می کند؟
چه آماجی میتواند برای هومنی باشد؟! هیچ.
تنها آماجی که آدمی دارد خوشی بردن از زندگی و رسیدن به تراز انرژی پایدار مغزیست که بدست
سیستم پادافره و افره مغزی از راه هورمونها منش و رفتار شما را کنترل میکند. هرکسی هم که
در زندگی بدو بدو میکند و میخواهد همسر خوب بیابد یا پول و جایگاه بالاتری فراهم سازد، تنها
برای رسیدن به خوشی و زندگی بهتر است که چیزی جز تراوش چندین هورمون از غدههای درونریز
و ... نیست. فرزان خیام در این باره میفرماید :
گاویست بـر آسمان قرین پـروین
گاویست دگر نهفته در زیر زمین
گـر بینائی چشم حقیقت بـگشا
زیر و زبر دو گـاو مشتی خر بـیـن*
* در آسمان، نزدیک خوشهی پروین گاوی است. آن گاور همان صورت فلکی "ثور" به چم گاو نرینه
میباشد. چامهسُرا نماره دارد به باورهای خرافی مردم پیرامون گاو بودن این چهرهی آسمانی.
یک گاو دیگر در زیر زمین نهفته است که به باور برخی باستانیان زمین روی شاخهای آن استوار
شده است و اگر گاو بلزرد زمین بهم میخورد. ولی اگر روشنبین و راستیننگر هستی، چشمت را
باز کن و میان این دوگاو یک مشت خر ببین؛ در تکاپوی معنای زندگی نباش و از جستوجوی بیهوده
هم دست بکش! چرا؟ برای اینکه معنای راستین زندگی در یک "پیاله شراب" و هر دم خوشی برگرفتن
از زندگانی است و هرچیز دیگری جز آن، هیچ بر هیچ است:
دنـیـا دیدی و هـر چه دیـدی هیـچ است
وآن نیز که گفتی و شنیدی هیـچ است
سرتا سر آفـاق کــه دویدی هیـچ است،
وآن نیز کــه در خانه خزیدی هیـچ است
پس ما اینجا هستیم که میگساری کنیم و خوشی ببریم. آیا میتوانید آماج دیگری جز این نشان دهید؟!
هرکس که در زندگی دنبال کار و بار تحصیل و عشقبازی و ... است، آماج دیگری جز "خوشی بردن" دارد؟!
نه و نه، دم را دریابیم و تا میتوانیم از زندگی بهره و خوشی بگیریم که این یگانه آماج هستی است! :e108:
پارسیگر
Catwoman: from here, Bane's men patrol the tunnels. And they're not your average brawlers
Batman: Neither am I
Batman: Neither am I