10-15-2013, 07:22 PM
Theodor Herzl نوشته: مشکل چپ سنتی این هست که فکر میکنید وجود دولت در ذات چیز خوبی هست اگر دیکتاتوری کارگری باشد ، اما مساله این هست که آزادی انسان فقط با آزادی صورت میپذیرد نه با دیکتاتوری کارگری. و من فکر میکنم راه رسیدن به این آزادی بشر از راه دولت انقلاب کارگری و اینها نیست ، بلکه از راه تزریق ذره ذره سوسیالیسم است که در نهایت به ایجاد کارخانههای اشتراکی آن هم به صورت انتخاب آزاد و نه به زور دولت میانجامد. وقتی یک جامه آنقدر درامد داشته باشد که بیمارستان خود را تاسیس کند ، دیگر نیازی به بیمه دولتی نخواهد بود.برداشت عموم قشر روشنفکر زمانیکه با واژه دیکتاتوری مواجه میشوند قدری عجولانه توام با وازدگیست ...
دولت درتمامی نظامهای طبقاتی همیشه براساس منافع طبقه حاکم عمل نموده است مقوله دولت ابزاری است برای اعمال هژمونی یک طبقه به طبقه دیگر ودراین بحث راه وسط ویا آشتی جویانه ای نمیتواند باشد مگراینکه به شکل دمکراتیک میتوان اشاره نمود که باز این نظام وحتی نظام سوسیالیستی حالت گذار دارد وآنهم با رهبری ومدیریت کارگران انجام میشود تجربه سالها تسلط واعمال دیکتاتوری دراشکال مختلف نشان داد که نظامهای طبقاتی بدون استثنا نظامهای دیکتاتوری است ...
دراین چند دهه بورژوازی درمقابل واهمه از انقلابات کارگری وافشاگری نیروی های چپ ونیز کنترل اوضاع شیوه اعمال دیکتارتوی وسرکوب اعتراضات را متحول نمود واعتراضات وشورشها را به صندوقهای رای هدایت نمود وبا بسط نظام پارلمانی بهتر از پیش توانست کنترل اوضاع را بدست گرفته وبا نمایش مضحکه آمیز از دمکراسی به فریب وپوشش انحصارگری خود بپردازد ...باکمی دقت درروند اداره این نظامها واکنون به مدد تکنولوژی توانسته است همین نظام های به ظاهر دمکرات ، زندگی خصوصی افراد را نیز تحت سیطره خود قرا ردهد وتحت عناوین مبارزه با تروریست شدیدترین کنترلها را اعمال کند ونیز با گسترش رفاه نسبی وعمومی کنترل اوضاع را بدست بگیرد ...با کمی دقت میتوان استبداد حاکم برروابط واداره اوضاع را مشاهد نمود بنابراین هنگامیکه مارکس از دیکتاتوری عریان کارگری سخن به میان می آورد با آگاهی وشناخت واقعتهای جامعه سخن رانده است واکنون عده ای از این چپ گرایان به اصطلاح مدرن با عدم درک بطن ماجرا تلاش مینمایند راه میانبری برمسائل ایجاد کنند واما این تفکر انحرافی بیش نیست