10-09-2013, 07:21 PM
Mehrbod نوشته: اگر از دید فرگشتیک دربارهیِ کار سخن بگوییم, هرگز به مُدلی که امروزه از کار داریم نمیرسیم.
در گذشته و برای بیشتر زمان فرگشت[1] آدمی کار میکرده, گاهی سخت هم کار میکرده (شکارچی-گردآورنده), ولی کار وی (مرد):
١. بی برنامه بوده: ساعت بیدار شدن, ساعت کار کردن, ساعت آسودن, ساعت ناهار خوردن و ... ویژه نداشته.
٢. نایکنواخت بوده: تنها یک گونه شکار نمیشده, گاه نمونهوار در کمبود برخی جانوران به شکار دیگر گونهها روی میآوردهاند.
٣. سراپا فیزیکی بوده: کوچکترین پشت میز نشستن, مستند کردن پروندهها, نامهنگاری و هچمو چیزی دربر نداشته!
٤. ...
هیچکدام اینها همان ٥ روز (یا ٦ روز) در هفته ٨ ساعت کار روزانهیِ نابخردانه نمیشوند!
بایستگیهای تکنولوژیک (هر کس سر ساعت کار نکند کارها خوب پیش نمیروند) و نیازهای سرمایهداران (نیاز به
فرآورش[2] هر چه بیشتر و بیشتر) ولی اینجور نگرهپردازی[3] نموده که نه, کار خوبه و الگوی درست کار هم همینیه که ما میگوییم! ((:
زندگی بدون کار که انسان وقت کافی داشته باشه که همیشه به کارهای مورد علاقه اش بپردازه رو همه دوست دارند اما در حال حاضر یک خیال ایده آل گرایانه ست!
شاید در آینده و با پیشرفت رباتیک و سایر علوم بشه یک کارهایی کرد.
در حال حاضر لازمه اش گذر از این مرحله ست.
رسیدن به اهداف مورد نظر شما پول و سرمایه میخواد و رسیدن به پول هم زحمت میخواد.
شاید این دوره ی زمانی هم گردنه ی تاریخی یا نقطه ی عطفی هست که ما درش زندگی میکنیم.
شما خودتان هم میدانید که راه دیگری نیست.
انسان پیشرو با جامعه همخوانی ندارد هم آهنگی دارد