10-08-2013, 09:40 PM
Mehrbod نوشته: درسته, ولی این کنش از روی زور که نیست. یک آدم امروزین هم
میتواند شب برود پارک بدود و نیاز تن اش به جنب و جوش[1] را برآورده[2] کند.
یا اگر کسی نیاز به کار اندیشیک[3] دارد, خوب میتواند بکند. پیوند اینها به اینکه مردم را از
کوش و تکاپو در راستای برآوردن نیازهای روزانه همچون خوراک, پوشاک, نوشاک, ... آسوده کنیم چیست؟
بدی ندارد ! شاید برای دیگران . برای من دارد . کسی را هم مجبور نمیکنم مثل من فکر کند .
ولی همین بدن آدمی را هم یک جا بیندازید و ازش کار نکشید صد تا مرض میگیرد .
از مغز کار نکشید آلزایمر میگیرید . از بدن کار نکشید میشوید صد کیلو و صد جور مرض دیگر میگیرید .
ورزش کردن هم یک چیز همگانی و همه گیری نیست که بگیم خوب بروند ورزش کنند .
Mehrbod نوشته: ما برداشتی فربودگرایانه اینجا داریم. یک آدم بروشنی میتواند در جایگاه ابزار به
کار برود, چنانکه در سامانههایِ[4] سرمایهداری هم سرمایهیِ آدم را ردهبندی کردهاند:
کارگران یخهآبی: کسانیکه کارهای دستی میکنند, همچون کارهای ساختمانی, سازندگی, راهسازی, ...
کارگران یخهسپید: کسانیکه کارهای دفتری, مدیریتی میکنند, همچون کارمندها, مدیرهای اجرایی, بیشتر دانشمندان و پژوهشگران و ...
کارگران یخهقهوهای: کسانیکه کارهای دفتری و دستکی و همزمان دستی میکنند, برنامهریزهای رایانهای, کارمندان مخابراتی, ...
کارگران یخهطلایی: کسانیکه کارهای ترازبالا و پردرخواست را میکنند. برخی دانشمندان و ...
...
پس تنها من اینجا نیستم که مردم و آدمی را سرمایه میبینم!
ولی سرمایه دار در پی تسلط همه جانبه بر زندگی مردم نیست ! تنها در پی حفظ سرمایه اش است .
به عکس سیستمی که به هر چیز از دیگ و قابلمه بگیر تا خود انسان !!! به چشم ابزار تولید نگاه میکند آخرش میشود کره شمالی !
Mehrbod نوشته: گفتیم که, از دیدگاه یک بردهدار نیز کسیکه میخواهد بردههای وی را آزاد کند یک دزد است,
از دیدگاه یک سرمایهدار هم کسیکه میخواهد مردم را از یوغ[5] بهرهدهی وی آزاد کند یک مال مردمخور و دزد! (:
از دیدگاه انسانی هم کسی که به انسان به عنوان ابزار نگاه میکند میشود همان برده دار !!!!!
دیدگاهی که خود انسان را هم ابزار میداند در پی آزاد کردن کسی نیست در پی به بردگی گرفتن آنهاست . (کره شمالی ، شوروی ، آلمان شرقی و ...)
Mehrbod نوشته: این نگرش که آدم ابزار (objectification) نیست, ولی سپس از وی همچون یک ابزار کارا
و تا جاییکه میشود کار و بهره بکشیم در فربود[6] بیشتر از همه بدست سرمایهداران انجام میپذیرد!
نگرش من در اینجا از بیخ این بوده که در «همبود[7] کاررها», کسی نیازی نیست از بیخ کار
کند, پس خودبهخود هیچگونه بهرهبرداری و بهرهکشیِ هومنیکی[8] هم در کار نخواهد بود.
همینکه به افراد به چشم ابزار نگاه میشود در این سیستم خود به اندازه کافی خطرناک هست .
زمین تو ابزار بهره کشیست ! نباید مالکیت شخصی داشته باشد .
بیل تو ابزار تولید است پس باید عمومی باشد !
مغز تو ابزار تولید است پس احتمالن همان را هم میگیرید چون باید عمومی باشد .
-> کره شمالی ، شوروی ، آلمان شرقی که وقتی کسی میخواست آن جامعه را ترک کند چون خودش مالک خودش نبود/نیست اجازه نداشت و اگر در پی فرار بود/باشد کشته میشد/میشود .
Mehrbod نوشته: هر چیزی را بروشنی نمیشود ابزار فرآورش[9] نامید. کسیکه خوانندگی میکند که چیزی نمیفرآورد[10]!
فرآورش از پایه دربارهیِ کالاهای بساویدنی[11] است.
یک دامداری یک فرآورنده است, زیرا فرآوردهیِ[12] پایانی دارد.
شما به روشنی خود انسان رو ابزار خواندید ! و بعد هم سرمایه داری را متهم کردید که به انسانها به چشم ابزار نگاه میکند ! هیچ سرمایه داری جرات بیان چنین چیزی را ندارد چه برسد به اینکه بخواهد اجراییش هم بکند !!!
Mehrbod نوشته: یکبار دیگر:
پول ≠ سرمایه
سرمایه پولی است که در راستای بهرهکشیِ دیگران
هزینه شده باشد. کسیکه خود کار نمیکند, ولی با کرایه دادن
ابزار به دیگران زندگی اش را میگذراند بروشنی دارد بهرهمیکشد.
تعریف شما از سرمایه به کل غلط است !
سرمایه میزان پولی است که در جهت پیشبرد یک تجارت از اون استفاده میشه . ولی شما همواره سرمایه رو پولی برای بهره کشی میبینید ! افرادی که خودشان با سرمایه خودشان کار میکنند (کارگر هم ندارند) که تعدادشان خیلی خیلی هم زیاد است را به کل نمیبینید ! چرا ؟! چون خودتان را صاحب مال دیگران میدانید و با شعارهایی چون آزادتان میکنیم از زیر ستم سرمایه داران خام میکنید !!!! آخرش هم میرسیم به کره شمالی ، شوروی ، آلمان شرقی :دی
Mehrbod نوشته: ستیز با بهرهکشی که چیز بدی نیست میلاد جان! اگر در همبودهایِ[7] کنونی ناچار از بهرهکشی
بودیم هم بهتر است خودآگاهانه و بی لاپوشانی بدانیم که داریم بناچار بهرهمیکشیم, تا اینکه بیاییم آن را
هوواژگیده[13] و بجای بهرهکشی نمیدانم به کارمان نامِ «سرمایهگذاری هوشمندانه» یا یک چیز دهن پُر کن مانند "Investment in a Free Enterprise Economy" بدهیم ((:
ستیز با بهره کشی چیز بدی نیست ، ولی هر رابطه مالی و تجاری را بهره کشی دانستن چیز بدیست .
به سرمایه به طور کلی به چشم پولی برای بهره کشی نگاه کردن چیز بدیست .
سعی در بر اندازی مالکیت خصوصی داشتن چیز بدیست .
شوروی و کره شمالی و آلمان شرقی و چین کمونیستی و کوبا و ... درست کردن چیز بدیست .
آزادی افراد را به خاطر ابزار دیدنشان با شعار آزادتان میکنیم گرفتن چیز بدیست .
بهره کش به کسی میگویند که نیروی کار افراد را به مبلغی نا عادلانه میخرد . اگر پرداخت مزد در قبال کار انجام شده عادلانه باشد بهره کشی رخ نداده . حتا دو آتشه ترین کمونیستهای جهان هم میگویند مزد عادلانه و برابر در قبال کارِ مشخص . فروش نیروی کار به کسی که آن را به قیمتی عادلانه میخرد نه بهره دادن است و نه بهره کشی .
Mehrbod نوشته: نه بدرستی توانرانه[14] (یا رانهیِ[15] توان) در راستای برآوردن[2] همین نیازهای نخستینی[16] بوده است; از
آنجاییکه ولی خب مانند هر رانهیِ دیگری میتوان آنرا براه دیگری هم برآورده ساخت, پس
چرا بجای این همه کوشش برای گرسنه نماندن, همین توانمایه[17] را روی رسیدن به نامیرایی[18] هزینه نکنیم؟
یا چرا بجای دوییدن در پی نان, مغز امان را روی راهکاریابی چنگار[19] نبریم؟
یا چرا بجای سگدو زدن برای پرداخت کرایه خانه, به بهکرد و نوکرد کیهاننوردهای نپردازیم؟
همه این سخنان قشنگ است ، زیباست ولی به نظر من شبیه وعده های بهشت محمد است .
بله خوب است اگر به جای سگ دو زدن برای تهیه خوراک و پوشاک و مسکن برویم دنبال تکنولوژیهای جدید تر و پاک کردن گندی که محیط زیست زده ایم و امکان نقل مکانمان به جاهایی دیگر در گیتی و ... ولی مگر چند % از مردم جهان چنان بهره هوشی دارند که از پس این کارها بر بیایند ؟! آنهایی که این توانایی را دارند همین الانش بدون نگرانی بابت تامین هزینه های زندگی و خوراک و پوشاک و ... دارند این کارها رو میکنند .
فیلم Equilibrium رو دیدید ؟ اگر ندیدید در صورتی که وقت میکنید آن را ببینید ، فیلم قشنگیست .
خدای ار به حکمت ببندد دری - به کرمک زند قفل محکم تری