10-05-2013, 03:02 PM
MEHDI نوشته: اگر این بحث، در صندلی داغ دارد اختلال ایجاد می کند بگویید تا ادامه ندهم.برداشت شما نادرست است. چرا که خود کارو کنش را در نگر میاورید،
جایی جمله ای خواندم که با تاریکی نمی توان بر تاریکی پیروز شد. با روشنایی می توان اینکار را کرد. نمی خواهم ایده آل گرایانه به مسائل نگاه کنم. قبول دارم که بعضی وقتها باید کوتاه آمد و انعطاف پذیر بود ولی همین مثال کارآموزی را در نظر بگیرید. من باید از طرف انتقام جویی کنم تا رها شوم ؟ و این کار چه سودی غیر از افزایش نفرت دارد؟ می گویند
two wrong things don't make a right. از طرفی باید ببخشم تا رها شوم؟ چطور باید اینکار را بکنم؟ نمی توانم خود را متقاعد کنم که باید انتقام جویی کنم چون آن وقت احساس می کنم در حد طرف مقابلم هستم و کار سطحی انجام دادم. هر جاهلی اولین واکنشش این است که انتقام بگیرد. دوست دارم نقش سازنده ای داشته باشم یا دستکم اوضاع جامعه را بدتر نکنم.
از طرفی بخشش هم برایم راحت نیست. خلاصه همچنان دنبال یک راه حل عملی هستم.ببخشید اگر نمی توانم به نتیجه برسم و بحث به درازا کشید.
مانند کینهتوختن، آدمکشتن ، دزدیدن و ... و میگویید که انیها بد هستند
و نمیتوانیم این هارا با خودشان پاسخ بدهیم، من پیشتر گفتم و اکنون باز
میگویم که اینها ارزش درونی و سرشتین ندارند . خوب و بد و ارزش
فرازیستین آنها در جایگاه و بافتار این کردار ها روشن میشود. برای نمونه
اگربرویم در خیابان یک آدمی را بکشیم، بد است ولی اگر یک آدمی را
که میخواهد بمب بترکاند ، بکشیم، خوب است. اگر سران کشور و ..
دزدی کنند بد است ولی اگر رابین هود دزدی کند خوب است. اگر کسی
که شما او را در یک هماوردی درست fair و قانونی شکست داده اید،
کینه بتوزد بد است ولی اگر شما از کسی که به ناروا به شما آسیب
زده یا خوار داشته است، کینه بکشید ، خوب است. پس شما نمیتوانید
بگویید که من با این کار ها در تراز پستی آن یارو فرو می افتم. بساکه
باید به روایی و ناروایی، دادگری و بیدادگری، نیمایی* و ستم در اینگونه
کارها نگریست و گرنه ستمکشی همان اندازه ناپسند است که ستمگری
و نجستن کینه زندگی شما تلخ تر از آن میکند که کینه ی روامند(حلال )و
دادوَند ( مشروع) خود را جـُسته باشید.
•
*نیما = منصف، با انصاف
نیمائی = انصاف
پارسیگر
خرد، زنـده ی جــاودانی شنـــاس
خرد، مايــه ی زنــدگانی شنـــاس
چنان دان، هر آنكـس كه دارد خرد
بــه دانــش روان را هــمی پــرورد