09-16-2013, 06:15 AM
مزدك بامداد نوشته: بیایید برای نمونه، به "فوتون" نگاه کنیم، این فوتون ماندمایه (جرم) ندارد،بسیار خوب است. میتوان نتیجه گرفت که ما از فوتون چیزی ندیده ایم جز جنبش. یعنی علامت وجودی فوتون جنبش است. چطور از این میتوان نتیجه گرفت فوتون فقط جنبش هیچ چیز است؟ مگر نمیبایست از استقرا هم در اینجا استفاده کرد؟ تا به حال در طبیعت هرچه جنبش بوده مربوط به چیزی بوده، بر اساس استقرا باید نتیجه گرفت که جنبش فوتون هم مربوط به چیزی است که تا به حال مشاهده نشده است.
آهنربا هم بر او کارگر نیست! هیچی ندارد جز اینکه زمانی که به چیزی
میخورد، به جنبش آن میفزاید، برای نمونه، نور آفتاب که پوست شمارا
گرم میکند، که چیزی جز افزایش جنبش اتمهای پوست شما نیست.
این فوتون خودش هم خیزه وار در اسپاش با تندای () گسترش می یابد.
"چیزی" هم نیست که جنبش بر آن روی داده باشد ( عرضی) . نشانه ی
هستی آن هم تنها همان جنبشی است که در برخورد پدید میاورد. پس
بیراه نیست که بگوییم که خودش از جنبش ساخته شده یا همان جنبش است
•