09-15-2013, 09:49 PM
سامان نوشته: جناب مزدک،
جنبش اسم مصدر هست. اسم مصدر کاربرد مشخصی در ادبیات داره و ما نمیتونیم اون رو به جای اسم یا یک شیئ به کار ببریم. جنبش به ما حالت جنبیدن رو نشون میده و حالت نمیتونه چیز باشه.
مثلا میگیم حاصل زایش مادر این پسر کاکل زری است. نمیتونیم بگیم پسر کاکل زری زایش است.
من مشکلی ندارم اگه بگیم انرژی جنباننده هست یا بگیم جنبنده هست. تازه در این حالت هست که میتونیم بحث کنیم اونچه که جنباننده هست خودش واقعیت عینی داره یا نه.
این از سرشت کارواژه (فعل) است که خودش انجام کار ویا جنبیدن چیزی را میرساند،
رفتن و آمدن و دویدن و اینها که بیخود نام کارواژه (فعل) را نگرفته اند، همه نمایانگر
یک جنبش هستند، ولی آروین و دانش به ما گفتند که جنبش یک جنس است و
افزوده بر چیزها نیست، مایه همه ی خود "چیز" هاست. ریزگان چیزی نیستند جز
خیره های(امواج) کمابیش باز و یا بسته ی جنبش و برای همین یک جنبش
میتواند به یک "چیز" افزوده شود (جنبش بیرونی)، چرا که از همان جنس است !
درست مانند دو خیزه که میتونند روی هم سوار شده و یک خیزه بسازند*
از آهن میتوانید مس و تلا بسازید چون همه از یک جنس هستند، یا تنمایه و کارمایه.
*
[ATTACH=CONFIG]2404[/ATTACH]
بیایید برای نمونه، به "فوتون" نگاه کنیم، این فوتون ماندمایه (جرم) ندارد،
آهنربا هم بر او کارگر نیست! هیچی ندارد جز اینکه زمانی که به چیزی
میخورد، به جنبش آن میفزاید، برای نمونه، نور آفتاب که پوست شمارا
گرم میکند، که چیزی جز افزایش جنبش اتمهای پوست شما نیست.
این فوتون خودش هم خیزه وار در اسپاش با تندای () گسترش می یابد.
"چیزی" هم نیست که جنبش بر آن روی داده باشد ( عرضی) . نشانه ی
هستی آن هم تنها همان جنبشی است که در برخورد پدید میاورد. پس
بیراه نیست که بگوییم که خودش از جنبش ساخته شده یا همان جنبش است
•
خرد، زنـده ی جــاودانی شنـــاس
خرد، مايــه ی زنــدگانی شنـــاس
چنان دان، هر آنكـس كه دارد خرد
بــه دانــش روان را هــمی پــرورد