07-24-2013, 04:48 PM
آنچه اینجا در موردِ زنستیزیِ سوی آنتیفمنیستهایی چون من ابراز میشود، هیچ حقیقتی ندارد، چرا که نه من و نه دیگر دوستان هرگز زن را برای زن بودنشان موردِ قضاوت قرار ندادهاند بلکه آنچه بوده بررسیای بوده پیرامون آنچه جامعه از یک زن و به همان سان از یک مرد میسازد و از آنها در نقشهای اجتماعیِ مردانه یا زنانهای که میپذیرند (از قبیل زن، شوهر، مادر، پدر، برادر، خواهر...) چه توقعاتی داشته و همچنین خودِ زنان از زنان و به ویژه از مردان، به سببِ زن بودنِ خود چه میخواهند . چه کسی صفتی را به همهی زنان تعمیم داده جز آنجا که موضوعِ بحث، ویژگیهای بیولوژیکی یا فرگشتیک بوده؟ و یا اینکه من بگویم اکثرِ زنانی که من تاکنون دیدهام دچارِ خرفتیهای اعصابخوردکن بودهاند آیا من زنستیر هستم (البته همانطور که مدتها پیش گفته بودم زنان فرهیخته و برجسته نیز دیدهام)؟ از نگاهِ من دوستان صرفا به دنبالِ این هستند که آنچه که آنان دوست میدارند گفته نشود، گفته نشود وگرنه در یک بحثِ دوطرفه هر دوطرفِ بحث کاملا آزاد هستند که سخنانِ دیگری را به نقد بکشند با هر ابزارِ معتبرِ علمی یا غیرعلمی که میتوانند و اتفاقا همین که بحثهای مستدل، مستند، علمی و یا غیرعلمی در جستارهای مربوطه رها میشود و کسی آنجا در موردشان سخن نمیگوید و این گونه قصد به سانسورِ آنها برده میشود، خود گواهیست بر درستی آنها وگرنه اینجا ما منولوگ نداریم که تنها خودمان بگوییم و دیگران صرفا خواننده باشند؛ همه کس میتوانند گفتههای ما را به نقد بکشند.
اگر اینجا نژادپرستی ممنوع است، به سبب اصولیست که برای خود تعریف کرده و این را تنها فمنیستها میتوانند به آنچه ما اینجا پیرامونِ بحثهای زنامرد میگوییم ربط دهد و گرنه سرسختترین فمنیستِ این انجمن (آندد) ندیدیم بگوید اینها ضد انسانی یا ضدزن هستند، چرا که حداقل او معنای بحثِ فکچوال را میداند و فرقِ آن را با مثلا نژادپرستی درک میکند. در فضای مجازی نیز سایتهای زیادی هستند پیرامونِ حقوقِ مردان و آنتی فمنیسم فعالیت میکنند (البته بسیاری هم هستند که به سببِ سلطهی فمنیستها بر گردانندگانِ فضای مجازی و دولتها بسته شدهاند و همچنین تعدادِ سایتهای فعال در حقوقِ مردان و آنتیفمنیسم نسبت به سایتهای فمنیستی به یک 0.01% هم نمیرسند).
پیشنهادِ من این است که به جای دستاویز قرار دادنِ « امیر و دیگران در اینجا سخنانِ ضدزن میزنند» یا « به زنان توهین میکنند».... برای سانسورِ یکی از ارزشمندترین محتویاتِ این سایت به خودِ آن مطالب بپردازید و گرنه اینکه ما آنچه در موردِ ما انگلوار زیستنِ زنان گفتهایم بارها و بارها در موردشان توضیح دادهایم(فکر کنم دیگر در هر تالاری یکبار در موردش توضیح دادهایم) و شما تمامِ آنها را رها کردهاید آمدهاید اینجا برای به دست گرفتنِ احساساتِ خوانندهای که آنها را نخوانده میگویید «داریوش زنان را انگل نامیده» تا بتوانید او را با خود همراه کنید برای سانسورِ تالارِ زنامرد. امیدوارم مدیران و گردانندگانِ محترم گولِ این بازیها را نخورند و به آزادیِ بیان وفادار بمانند.
حقیقت آن است که من تصمیم گرفته بودم که مدتی به این مباحث نپردازم تا قدری از شدتِ تنشهایی که باعثِ ایجاد اختلافاتی [یا کینههایی]شده بودند، کاسته شود، اما زمانی که امیر گرامی رفتند(که به گمانم تا حدی از تبعاتِ همین بحثها نیز بود) و صادقانه بگویم که به پاسِ همهی آن چیزهایی که از ایشان آموختم و همچنین به جهتِ اینکه مشخصا من در برابرِ آنچه درست میدانم خود را مسئول میدانم، تصمیم گرفتم تا زمانی که اینجا هستم و مدیرانِ سایت به من اجازه میدهند به این موضوعات بپردازم. اگر کسی نوشتههای مرا نمیتواند تحمل کند میتواند آنها را نخواند، چرا که زین پس برایم کمترین اهمیتی ندارد که دیگرِ هموندان در موردم چه میاندیشند یا چقدر منفور هستم و هیچ ملاحظهای برای گفتنِ آنچه درست میدانم نخواهم داشت.
در برابرِ تمام ِ فضای فمنیستی و ضدمردی که تقریبا همهی فضای اینترنتِ پارسی را تصرف کردهاند، دو سه نفری هستند در این انجمن که ایستادهاند و شگفتآور است که در موردِ آنچه تاکنون توسطِ فمنیستها علیه مردان به دروغ گفتهاند هیچکس نمیگوید hate speech است(مراجعه کنید به سخنانِ دورکین و دیگرِ فمنیستهایی که کتابهایشان در تیراژ چند ده هزار منتشر شده و میشود)، اما همین که اینبار با تکیه بر آمار/تاریخ/علم/استدلال... عیان میشود که همهی آنچه تاکنون گفته شده معکوس است بعلاوهی خیلی از چیزهای دیگری که گفته نشده و مخفی مانده، همه ناگهان همه برآشفته میشوند. به خاطرِ خودتان پیشنهاد میکنم بر استقامتِ خود بیافزایید چرا که حداقل من برنامههای وسیعتری در این مورد دارم و این تازه شروعِ ماجراست.
اگر اینجا نژادپرستی ممنوع است، به سبب اصولیست که برای خود تعریف کرده و این را تنها فمنیستها میتوانند به آنچه ما اینجا پیرامونِ بحثهای زنامرد میگوییم ربط دهد و گرنه سرسختترین فمنیستِ این انجمن (آندد) ندیدیم بگوید اینها ضد انسانی یا ضدزن هستند، چرا که حداقل او معنای بحثِ فکچوال را میداند و فرقِ آن را با مثلا نژادپرستی درک میکند. در فضای مجازی نیز سایتهای زیادی هستند پیرامونِ حقوقِ مردان و آنتی فمنیسم فعالیت میکنند (البته بسیاری هم هستند که به سببِ سلطهی فمنیستها بر گردانندگانِ فضای مجازی و دولتها بسته شدهاند و همچنین تعدادِ سایتهای فعال در حقوقِ مردان و آنتیفمنیسم نسبت به سایتهای فمنیستی به یک 0.01% هم نمیرسند).
پیشنهادِ من این است که به جای دستاویز قرار دادنِ « امیر و دیگران در اینجا سخنانِ ضدزن میزنند» یا « به زنان توهین میکنند».... برای سانسورِ یکی از ارزشمندترین محتویاتِ این سایت به خودِ آن مطالب بپردازید و گرنه اینکه ما آنچه در موردِ ما انگلوار زیستنِ زنان گفتهایم بارها و بارها در موردشان توضیح دادهایم(فکر کنم دیگر در هر تالاری یکبار در موردش توضیح دادهایم) و شما تمامِ آنها را رها کردهاید آمدهاید اینجا برای به دست گرفتنِ احساساتِ خوانندهای که آنها را نخوانده میگویید «داریوش زنان را انگل نامیده» تا بتوانید او را با خود همراه کنید برای سانسورِ تالارِ زنامرد. امیدوارم مدیران و گردانندگانِ محترم گولِ این بازیها را نخورند و به آزادیِ بیان وفادار بمانند.
حقیقت آن است که من تصمیم گرفته بودم که مدتی به این مباحث نپردازم تا قدری از شدتِ تنشهایی که باعثِ ایجاد اختلافاتی [یا کینههایی]شده بودند، کاسته شود، اما زمانی که امیر گرامی رفتند(که به گمانم تا حدی از تبعاتِ همین بحثها نیز بود) و صادقانه بگویم که به پاسِ همهی آن چیزهایی که از ایشان آموختم و همچنین به جهتِ اینکه مشخصا من در برابرِ آنچه درست میدانم خود را مسئول میدانم، تصمیم گرفتم تا زمانی که اینجا هستم و مدیرانِ سایت به من اجازه میدهند به این موضوعات بپردازم. اگر کسی نوشتههای مرا نمیتواند تحمل کند میتواند آنها را نخواند، چرا که زین پس برایم کمترین اهمیتی ندارد که دیگرِ هموندان در موردم چه میاندیشند یا چقدر منفور هستم و هیچ ملاحظهای برای گفتنِ آنچه درست میدانم نخواهم داشت.
در برابرِ تمام ِ فضای فمنیستی و ضدمردی که تقریبا همهی فضای اینترنتِ پارسی را تصرف کردهاند، دو سه نفری هستند در این انجمن که ایستادهاند و شگفتآور است که در موردِ آنچه تاکنون توسطِ فمنیستها علیه مردان به دروغ گفتهاند هیچکس نمیگوید hate speech است(مراجعه کنید به سخنانِ دورکین و دیگرِ فمنیستهایی که کتابهایشان در تیراژ چند ده هزار منتشر شده و میشود)، اما همین که اینبار با تکیه بر آمار/تاریخ/علم/استدلال... عیان میشود که همهی آنچه تاکنون گفته شده معکوس است بعلاوهی خیلی از چیزهای دیگری که گفته نشده و مخفی مانده، همه ناگهان همه برآشفته میشوند. به خاطرِ خودتان پیشنهاد میکنم بر استقامتِ خود بیافزایید چرا که حداقل من برنامههای وسیعتری در این مورد دارم و این تازه شروعِ ماجراست.
کسشر هم تعاونی؟!