06-05-2013, 03:03 PM
درباره رابطهی ِ بازی شاهزاده پارسی و شیطانپرستی و اهانت به تازینامه !!
نقل قول:تقریباً سه سال پس از آخرین سه گانهی PoP، یوبی سافت قسمت چهارم بازی را به بازار عرضه كرد كه از نظر داستانی هیچ ارتباطی با نسخههای قبلی نداشت. Prodigy از نظر نگارنده و بسیاری از منتقدین رنسانس سری بازیهای محبوب PoP لقب گرفت. در این بازی از خود شاهزاده گرفته تا محیط ها و سبك گرافیك بازی همه و همه تغییر كرده بودند و از همه مهمتر وجود دختری به نام الیكا در بازی بود، الیكا شاهزاده را در همهی لحظات سخت و دشوار بازی یاری میكرد و وی را به عنصری شكست ناپذیر مبدل میساخت. اما حالا یوبی سافت دوباره به سه گانهی شنهای زمان بازگشته است. PoP: The Forgotten Sands بین دو نسخهی شن های زمان (Sands of Time) و مبارز درون (Warrior Within) اتفاق میافتد و قصد دارد آن هفت سال وقفه میان این دو بازی را شرح دهد …بسم الله الرحمن الرحیم
9سال پیش بود كه شركت بازی سازی یوبی سافت امتیاز بازی ناشناسی به نام Prince of Persia را از خالق آن جردن مكنر خریداری كرد. عنوانی كه بر اساس كتاب “الف للیله و لیله” یا به زبان پارسی “هزار و یك شب” نوشته شده بود. در سال 2003 بود كه یوبی سافت در سبك اكشن ماجراجویی انقلابی به پا كرد و بدین گونه بود كه اولین بازی از سه گانهی شن های زمان بوجود آمد. PoP: The Sands of Time در آن سال بدون شك بهترین بازی سبك خود بود. بازی روایتی موفق از داستان شاهزادهای بود كه نیروی شنهای زمان را به اشتباه آزاد كرد و موجودات زیادی را به شن تبدیل كرد اما سرانجام در پایان بازی موفق شد همه چیز را به حال اول بازگرداند. قسمت دوم از سهی گانه شنهای زمان Warrior Within بود كه در آن ماجرا هفت سال پس از جریانات اتفاق افتاده در بازی اول روایت می شد كه شاهزاده پارسی تبار در سدد شكست دادن محافظ زمان و در نتیجه تعیین سرنوشت خویش بود. این بازی كه تا حدودی فدای پول پرستی یوبیسافت پس از فروش چشم گیر نسخهی اول شده بود نسبتاً ضعیفتر از The Sands of Time ظاهر شد. سرانجام با عرضهی The Two Thrones سه گانهی محبوب PoP به پایان رسید. بازی روایتگر ادامهی داستان و ستیز شاهزاده با دشمن همیشگیاش بود، دشمنی كه قصد جانش را داشت چیزی نبود جز نیمهی تاریك خود شاهزاده و در نهایت شاهزاده موفق شد بر نیمهی تاریك خود چیره شود.
اما تمام این زحمات باطل این شرکت برای خراب کردن وجه ی ایران باستان و نسل پارسی و ایرانی است.
در ابتدای بازی پرنس او پرشیا 5 میبینیم سربازانیکه میخواهند حمله کنند به زبان فارسی صحبت میکنند
حتی در بخشی از بازی سربازان ایرانی را که در حال فکر کردن به غارت جواهرات هستند را به زبان فارسی ترجمه کرده اند.
نکته ی بسیار خنده دار این است که خود شاهزاده که ایرانی است به زبان انگلیسی صحبت میکند در صورتی که غول های بازی به فارسی روان حرف میزنند و ...
به نظر شما شرکت یوبی سافت و کلا شرکتهای اروپایی و آمریکایی نظیر آن بازی ای درست میکنن که به نفع ایران باشد یا به ضرر و خراب کردن ایران؟
به عنوان مثال بارها و بارها در طول مراحل مختلف بازی از آغاز تا انتها به نقوش اسلیمی (اسلیم ممال کلمه ی اسلام) بر می خوریم. جای تعجب دارد چراکه نقش های اسلیمی گرچه قبل از ورود اسلام به ایران هم در معماری پارسی ها وجود داشته و کلا اطلاق واژه ی اسلیمی به این نقوش اشتباه است اما همه ی ما می دانیم که اوج شکوه و جلال نقش های اسلیمی معماری ایران مخصوصا با رنگ بندی فیروزه ای مربوط به دوران صفویّه است. حال آن که بازی در انتها ادعا می کند که این وقایع ساختگی حدود 1800 سال پیش یعنی 210 سال پس از میلاد مسیح رخ داده اند.
حال این تناقض حاصل کدام تحقیق است ؟ نمی دانیم!
تحریفها
با توجه به ویژگیهای شخصیتهای بازی و نیز نوع داستان آن، کاملاً هویداست که سازندگان بر آن بودهاند تا خوانش و روایت خود را از ایرانیان و ایران باستان ارائه دهند. از آنجا که شاهزاده فردی است که نه چهره وی به ایرانیان شبیه است و نه توان صحبت و یا درک زبان فارسی را دارد، لذا این به اصطلاح بازی بر آن است این گونه القا کند که شاهزاده ایرانزمین در زمان ایران باستان فردی غیرایرانی بوده است.
مسئله دیگری که این موضوع را قوت میبخشد این است که حکمران ایران فردی به نام مالک است که علاوه بر اینکه نام وی نامی عربی است، همانند برادرش، شاهزاده، زبان فارسی را نمیداند. هر چند وی ممکن است به لحاظ چهره و داشتن ریش شباهتی با ایرانیان داشته باشد ولی از آن دسته از شخصیتهایی است که بیشتر نقش منفی داشته و در طول بازی به دلیل گوش نکردن به توصیههای شاهزاده و نیز شیفتگی نسبت به قدرت، تبدیل به دشمن شاهزاده شده و توسط وی کشته و نابود میگردد. همچنین، پدر شاهزاده و مالک، فردی به نام شارامان است که مقر حکومتش در بابل، شهری واقع در عراق کنونی، میباشد و این شهر بینام که مالک حاکم آن است و در اول بازی مشخص میشود که دشمنانی که به آن حمله کردهاند به زبان فارسی صحبت میکنند، جزو مناطق تحت حکومت شارامان به حساب میآید.
در خصوص آثار باستانی و نقشهای برجسته حکاکیشده بر روی سنگ نیز میتوان گفت در ایران باستان، به ویژه در دوران هخامنشی، نقش برجسته شیر بالدار وجود دارد، اما هیچگونه مدرکی دال بر وجود نقش برجسته قوچ و مار که توسط ایرانیان باستان حکاکی شده باشد وجود ندارد. همچنین، در این بازی بازیباز باید با تخریب کوزهها، سفالها و حتی مجسمههای دوران هخامنشی به امتیازهای خود بیفزاید تا بتواند قدرت خویش را افزایش دهد.
نکته قابل توجه دیگر این است که در بازینامه اصلی، محل ورودی به شهر اجنه درست زیر مکانی قرار دارد که مقبره سلیمان در آنجاست، و بر روی دیواره و مقبره سلیمان، ظاهراً نوشتههایی با خط میخی حکاکی شده است. بر اساس منابع تاریخی، مرکز حکومت حضرت سلیمان در شهر بیتالمقدس و یا اورشلیم قرار دارد و این در حالی است که سندی دال بر وجود مجسمههای هخامنشی یا خط میخی در این محل وجود ندارد. از این رو، یا سازندگان بازی میخواهند نشان دهند که آثار باستانی دوران هخامنشی مربوط به ایرانیان نیست و یا این که برخی آثار را به ایرانیان نسبت دهند.
از مسئله تاریخی که بگذریم به مسئله مذهبی میرسیم. با توجه به نمادها و مجسمههای موجود در این بازی، ایرانیان باستان چیزی جز بتپرست معرفی نشدهاند. البته در خصوص این که آیا ایرانیان باستان کیش و آیین بتپرستی داشتهاند یا نه، و یا اینکه دین و مذهب مردم آن زمان، که زمان این بازی با توجه به مجسمهها و خط میخی موجود ظاهراً به دوران هخامنشی بازمیگردد، چه بوده است، نیاز به بررسی تاریخی میباشد. اما تا آنجا که نگارنده میداند مردم ایران باستان پیرو دین زردشت و یا همان زرتشت بودهاند که یکتاپرست میباشد. به هر حال، مسئله دیگر این است که در دو نسخه فوق، که به شرح آنها پرداخته شد، دو جن وجود دارند که نام هر یک از آنها یکی از القاب بانوی دو عالم حضرت فاطمه (س) است، یعنی راضیه و زهرا. آیا انتخاب چنین اسامیای برای این شخصیتها تصادفی است؟
اگر از دیدگاه مذهبی به قضیه نگاه کنیم میتوان این چنین گفت که طبق احادیث قدسی که از پیامبر اکرم (ص) نقل شده است خداوند کل کائنات را به خاطر وجود مبارک حضرت فاطمه زهرا (س) آفریده است: «لولاک لما خلقت الافلاک، و لولا علی لما خلقتک، و لو فاطمه لما خلقتکما» (اگر تو نبودی افلاک را خلق نمیکردم، و اگر علی نبود تو را خلق نمیکردم، و اگر فاطمه نبود شما دو تا را خلق نمیکردم). البته در اینجا به معانی و برداشتهای مختلفی که این حدیث قدسی میتواند داشته باشد نمیپردازیم، اما مسلماً این حدیث و احادیث دیگر نشاندهنده مقام والای امابیها است. همچنین، از آنجا که انسان با اطاعت از خالق خود میتواند تبدیل به اشرف مخلوقات گردد که مقامش از اجنه و همه کائنات بالاتر است، مسلماً حضرت فاطمه زهرا (س) یکی از اشرفترین و مقربترین مخلوقات نزد خداوند است. با ترفندی که سازندگان این بازی بکار بردهاند، به طور غیرمستقیم مقام و جایگاه این حضرت را تا حد یک جن پایین آورده و ایشان را آنگونه که خواستهاند به نمایش گذاشتهاند. بیشک این نوعی قبحزدایی و بابی است برای اینکه دشمنان اسلام و شیعیان بتوانند در آینده راحتتر و آزادانهتر دست به توهینهای دیگر خود بزنند.
مسئله بعدی، مربوط به عنوان این بازی است. اکثر سایتها به اشتباه نام آن را شاهزاده «ایرانی» ترجمه کردهاند. حال آنکه نام اصلی آن شاهزاده «ایران» و یا به عبارت دیگر «شاهزاده فارس» (Prince of Persia) است. در عنوان انگلیسی آن، Persia نه نقش صفتی که نقش اسمی دارد و ترجمه دقیق آن «فارس» یا «ایران» است. عبارت «شاهزاده ایرانی» این را به ذهن متبادر میسازد که این بازی در مورد یکی از شاهزادههای ایرانی (از تبار ایرانیان) است و حال آنکه عبارت «شاهزاده فارس یا ایران» کاملاً چیز دیگری را نشان میدهد. در این عبارت مشخص است که این بازی در مورد شاهزاده و حاکمی میباشد که بر فارس و ایرانزمین حکومت میکند؛ نه آنکه اصالت وی ایرانیست. عدم توانایی شاهزاده و برادرش در فارسی صحبت کردن، معرفی شارامان به عنوان پدر شاهزاده و حاکم ایران که مقر حکومتش در بابل است، و نیز اسامی انتخابشده خود گواهی بر این مدعاست.
مسلماً فرد و جامعهای که هویت ندارد ــ خواه فردی و خانوادگی و ملی باشد و خواه فرهنگی و علمی و مذهبی ــ حرفی برای گفتن و عرض اندام کردن و یا حتی دفاع کردن از آن را ندارد. چنین فردی دچار ازخودگریزی و بیگانهپرستی میشود. یکی از رویکردهای این بازی این است که از ایرانیان هویت ملی، فرهنگی و مذهبی آنان را گرفته و سپس آن چه را که خود میخواهد به آنها القا کند.
در خصوص نمادهای فراماسونری این بازی نیز، تنها به ارائه تصاویر آن در نسخه Wii بسنده میشود.
آیا شرکت سازنده بازی دلش بیشتر از ما سوخته و به درد آمده و میخواهد پیشینه فرهنگی، زبانی و مذهبی ما را برای جهانیان به تصویر بکشد تا ما به آن افتخار کرده و به خود ببالیم؟ آیا ما این قدر دچار استیصال و درماندگی شدهایم و فریاد کمک سر دادهایم که شرکت مذکور بخواهد برای ما کاری انجام دهد؟ آیا یک شرکت بیگانه میآید از جیب خود هزینه کرده و برای ما دست به تبلیغ فرهنگی بزند؟ و یا این که ما ایرانیان آنقدر منفعل شدهایم که اجازه میدهیم بیگانهای هر آنچه را که مطلوبش است در مورد ما و عقاید، رسوم، و مذهب ما بگوید و هر نوع تحریفی را که میخواهد در آن به وجود آورده و یا آن را به سخره بگیرد؟
وقتی ما دست روی دست گذاشته و آنچنان که باید و شاید کاری انجام نمیدهیم، بیگانگان قدرت و جرات مییابند تا آرام آرام اهداف خود را پیش برده و برای ما فرهنگ و مذهب و تاریخ مورد نظر خود را بسازند. این ما هستیم که باید شدیداً مورد نقد و نکوهش قرار گیریم و از خود بپرسیم چرا با وجود آگاهی از نفوذ بازیهای رایانهای در میان نسل جوان و تأثیر زیاد آن بر روی آنها و جامعه، و نیز به رغم وجود نیروهای بااستعداد و امکانات لازم، هنوز آن طور که شایسته و بایسته است در این زمینه وارد عمل نشده و دست به فعالیت نزدهایم.
البته بیانصافی است که بگوییم در این زمینه اصلاً کاری صورت نگرفته است. در سالهای اخیر بازیهایی چون آسمان دژ، گرشاسب، شمشیر نادر، لطف علی خان زند و غیره ساخته و وارد بازار شده است. این روند حتی به گونهای بوده است که در ماه گذشته نخستین جشنواره بازیهای رایانهای نیز در برج میلاد برگزار شد. با این حال، باید گفت که لازم است بیشتر در این زمینه هزینه کرده و همت گماریم تا جایی که گوی سبقت را حداقل در بازتاب و معرفی مسائل باستانی، فرهنگی، و مذهبی خود از چنین شرکتهای خارجی ربوده و حتی در سطح بینالمللی حرفی برای گفتن داشته باشیم، که البته کاری است هزینهبر و نیازمند همت بلند.
با این حال، همچنین باید مواظب بود که دچار کپیبرداری و تقلیدِ صِرف از شرکتهای خارجی نیز نشویم.
در بازیه Prince of Persia 4 شخصیت کنترل شونده مدام از ارتفاع سقوط کرده یا در خطر مرگباری می افتد که شاهزاده خانوم " الیکا " با جادو ( به گفته ی همین شخصیت ها در بازی) او را با گرفتن دست راستش
نجات می دهد .
الیکا در بازی مدام همراه شخصیت کنترلی می آید. و با نیروی جادو که از کف دستش " راست " صاتح میشود پشتیبان اوست .
اما نگاهی دقیق تر به کف دست الیکا .
روی دست راست الیکا تک چشم وجود دارد . که وقتی دست شما را میگیرد از روبه رو دیده میشود و چشم دست راست ، سمت چپ می افتد
یعنی این چشم همان چشم جهان بین است.چرا ما بد ترین بازی و نژادپرستانه ترین و ضد اسلامی ترین و ضد ایران و خاور میانه رو می خریم و تا ته بازی هم می ریم و بعدش هم می گوییم
:"بسوز بدبخت من .... پیدا کردم و تمومش کردم اما تو پیدا نکردیش" !!!!عکس های زیر مربوط به قسمتی از بازی شاهزاده پارسی 3 هست
یک جایی شبیه
فاضلاب که هیولا هایی با تبر به مقابله با پرنس می شتابند
هیچ کجای بازی شاهزاده 3 ندیدم متنی شبیه به این مگر در فاضلاب
این نوشته ها شبیه آیات قرآن نیست؟
کل داستان از یک درخت شروع می شه درختی که نابود میشه وقتی که درخت زندگی (tree of life) نابود میشه تاریکی زندانی شده داخل آن آزاد می شود و همه جا رو تاریکی فرا می گیره
اما نکته جالب و مشکوک این باری نامی است که بر روی درخت گذاشته شده د رخت زندگی tree of life
به هر حال، مسئله دیگر این است که در دو نسخه فوق، که به شرح آنها پرداخته شد، دو جن وجود دارند که نام هر یک از آنها یکی از القاب بانوی دو عالم حضرت فاطمه (س) است، یعنی راضیه و زهرا. آیا انتخاب چنین اسامیای برای این شخصیتها تصادفی است؟
در آخرین سری از بازیهای «شاهزاده ایران» شیاطین و اجنه نه تنها به زبان فارسی تکلم میکنند بلکه نام برخی از آنها القاب حضرت فاطمه (س) است.
در نسخه Prince of Persia 2008 هم از نام فاطمه زهرا بارها و بارها در لوگوی بازی استفاده شده است.
این شاهزاده ایرانی در مراحل مختلف از شمشیرهای متنوعی استفاده می کند که ویژگی و خواصّ مخصوص به خود را دارند. بر روی این شمشیرها نقوشی حک شده که عبارتند از:
ـ سیف فارس القوی (شمشیر سوار قدرتمند)،
ـ سیف فارس المنتقم (شمشیر سوار انتقام گیرنده)،
ـ سیف فارس المهتدی (شمشیر سوار هدایت شده).
نمی توان ترسیم این نقوش را بر شمشیرها بی قصد و غرض و یا اتفاقی دانست؛ عبارت هایی عربی با القاب امام زمان(ع) بر شمشیر شاهزاده ایرانی!!
متأسفانه برخی سایتهای بازی به جای داشتن دید انتقادی نسبت به این بازی تنها به تعریف و تمجید آن پرداخته و حتی برخی از آنها افزوده شدن زبان فارسی، آن هم در حد چند کلمه و جمله و از زبان دشمنان و شیاطین، را به فال نیک گرفته و آن را نشانه عملکرد بهتر شرکت مذکور در ساخت بازی دانستهاند.
این بازی در کنار اکران عمومی فیلم سینمایی «شاهزاده ایران: شنهای زمان»، منتشر شد. در واقع، از روی این سری بازی فیلمی هم ساخته شده است که همزمان با قسمت جدید بازی به اکران درآمد و فروش بالایی به دست آورد. این استقبال از فیلم باعث شد یوبیسافت اقدام به تاسیس استودیوی فیلمسازی کند تا بازیهایش را در آینده خودش به فیلم تبدیل کند.
[SIZE=3]دیگه ببینید توی اون فیلم چیکار کردند !!![/SIZE]
این هم الگوی قرار گرفتن یک دست بالا و یک دست پایین در شخصیت دارک پرنس که در عکس بز بافومت دیده میشود.
کلی مدرک دیگه هست که دیگه جا نشد بگم ..
میسپارم خودتون برید تحقیق کنید..در مورد فیلم سینمایی هم برید تحقیق کنید..
ممنونم از همراهیتون..
جهت سلامتی و تعجیل در فرج امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) صلواتی هدیه نمایید...
"اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم"
"Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" —Ezra Pound