05-19-2013, 11:34 PM
Ouroboros نوشته: اینهم بخشی از تخیلات شماست و حقیقت ندارد، یک مرد ارزش خود را بطور روزمره و در نظر تکتک همگروهها، رقبا و رفقای خود بطور مداوم اثبات میکند و در صورت ناتوانی از این کار، بیاعتنا و تنها به گوشهای پرتاب خواهد شد. احترامی که میبینید ذرهذرهی آن بدست آمده و شایستگی برخورداری از آن به سختترین شکل ممکن اثبات شده.
نه, از نظر مردان برای همه مردان احترامی به طور کلی وجود داره که بدون اینکه کاری بکنه اون رو داره, دلیلش هم تعلق به گروه مردان هست و اونچه مردان در گذشته انجام دادند, اینکه چند تا فیلسوف , چند تا دانشمند و چند تا مخترع در گروه خودشون داشتند یا دارند.
و هر مرد بی خاصیتی هم به اونها میباله... این داشتن و نداشتن احترام اولیه رو در مقایسه با "زنان" بگید نه بقیه مردان.
Ouroboros نوشته: این دیگر کاری بجز ردیف کردن جملهها پشت سرهم نیست، اینکه شما یک گزاره را بیان بکنید آنرا حقیقی یا درست نمیکند. من استدلالی در میان این سطور نمیبینم، به ما بگویید یک مادر سنتی با مادر شدن چه فداکاری خاصی انجام میدهد؟ از چه دارایی خود چشمپوشی میکند؟ چگونه امنیت و رفاه خود را به همان همسرش ترجیح میدهد؟ فداکاری برای حامل خزانهی ژنتیکی شما که هنر نیست بانوی گرامی، هرکس قادر و وادار به انجام آنست، اینکه ما همه چیز خود را با یک غریبه تقسیم بکنیم میشود فداکاری.خود مادر بودن نه , نقش مادر رو به عهده گرفتن برای دیگران؛ زنها برای هر فرد نزدیکی که احساس کنند احتیاج به حمایت و کمک داره می تونند در نقش مادر فداکار و ازخودگذشته و مراقب فرو برن... این موضوع به نظر من واضحه و همه مردها هم این رو می دونند و یه وقتایی سعی می کنند حس مادرانه و دلسوزانه زنها رو تحریک کنند.
Ouroboros نوشته: به اینها بیافزایید اندکی پرتاب توپ به زمین من و تغییر موضوع از بداخلاقی و فقدان وجود صداقت فکری در زنان به من و لحن من و ادبیات من را. اگر چیزی حقیقت دارد، و در نظر شما حقیقت آن اثبات شده است، باید به رغم تمام آدمهای عوضی که خود را مشوق و مروج آن جلوه میدهند به هر قیمتی که شده از آن دفاع بکنید و وجود چند آدم نخاله مثل من، شما را از بیان درستی آن و نیز پدافند از درستیهای آن دلسرد نکند، همانطورکه «شوالیهی نامرده» از وجود جانورانی همچون آندرا دورکین یا ولری سولانس در جنبش فمینیستی دلسرد نمیشود و «حقیقت» بخشی از آنرا مسکوت نمیگذارد، اینکه شما حاضر نیستید آنچه در نوشتههای من حقیقی مییابید را مطرح کرده از آن دفاع بکنید چیزی بجز اثبات ادعای پیشین من مبنی بر جنسیتی/درونگروهی بودن کل جهانبینی شما و تطابق خطی آن با منافع شخصی/گروهی خودتان نیست، که مشابه آنرا، فارغ از آنکه چقدر شما دوست دارید، در میان مردان پیدا نمیکنیم.به این دلیل که همونطور که خودتون گفتید این بحث ها جدیده نسبتا, و مثل فمینیسم نیست که صد سال تکرار شده باشه, شوالیه از فمینیسم به رغم وجود کسانی مثل دورکین و ولری سولانس دفاع می کنه و دلیلش رو این عنوان می کنه که فمینیسم نکته های مثبت زیاد داره و کارهای مثبت زیادی انجام داده و اینکه درون فمینیست ها گروههای مختلفی هستند که رویکردهای متفاوتی دارند. ما تازه با این جنبش شما آشنا میشیم و از همون ابتدا پایه و اساسش رو بر محکوم کردن صرف زنان می بینیم. بنابراین اگرچه بخشهایی از حرفهاتون رو قبول داریم ولی حقیقتی در بدنه کلی این جنبش نمی بینیم.
شما هم فکر نمی کنم با همه اونچه فمینیسم انجام داده مخالف باشید, ولی کل فمینیسم رو دارای حقیقت نمی دونید.
Ouroboros نوشته: در اینباره پیشتر به تفصیل نوشتهام، مردان اگر قدرتی را که شما مدعی آن هستید در اختیار داشتهاند، و اگر مقاومتی را که شما مدعی آن هستید نشان میدادهاند، چگونه تغییراتی که امروز در غرب شاهد آن هستیم رخ دادهاند؟
همین الان در ایران اکثریتی از زنها تصمیم نگرفتهاند که اشغال فضای عمومی و بریدن از مردهای بتا برای فراهم کردن وسایل آرامش و رفاه و شوهر کردن به دولت و آلفاسالاری بر نظم کنونی چیزها برتری دارد، چهار فمینیست حرفهای در بازداشت نمایندهی اکثریتی از زنان ایران نیستند. با این وجود باز هم میبینیم که در بخشهای «مدرن»تر جامعه گفتمان فمینیستی عمیقا غالب شده و در کمتر از دو دهه، همه چیز را تحت تاثیر خود قرار داده(از جمله آمار طلاق را). چنانکه پیشتر هم گفتهام بریدن زنها از سیستم سنتی نه بخاطر زورآمیز بودن آن و ناعادلانه بودنش، بلکه بخاطر یافتن گزینهای بهتر بود، و در هر جامعهای که به میزان مشخصی پیشرفت تکنولوژیک رسیده که در آن وابستگی زن به زور جسمانی/خلاقیت مرد قطع/کمتر شده، و کارها از اعمال مشقتبار فیزیکی بدل به اعمال تکراری، متشکل از فشردن چند دکمه و کشیدن چند اهرم شدهاند، مردان را به طور فلهای طلاق دادهاند، سیستمی که تا دیروز بخاطر دفاع از آن سینه چاک میدادند را یک شبه دیونمایی کردهاند و مردان مبهوت و گیج و گنگ را با حوضشان تنها گذاشتهاند.
شما می گید به خاطر پیشرفت تکنولوژیک, در صورتی که این پیشرفت تکنولوژیک با پیشرفت فرهنگی و با تغییر فضای اجتماعی و سیاسی همراه بوده و باعث شده کم کم زنها از قالب های سنتی دربیان و به حقوقشون فکر کنند. همونطور که قالب کلی جامعه تغییر کرده و کل مردم کم کم از قالب های سنتی در اومدند و دارای حق و حقوقی شدند.
حالا به چه دلیلی شما تکامل فرهنگی رو ندیده می گیرید و فقط تکامل تکنولوژی و زرنگ بازی زنان رو دلیل بریدن از سیستم سنتی می دونید؟
وگرنه در ایران هم پیشرفت تکنولوژیک به حدی هست که زنان نیاز به زور بازوی مردان نداشته باشند ولی پیشرفت فرهنگی همه جا به اون اندازه نیست.