05-16-2013, 10:58 PM
دوستان، در مورد نوستالوژهای خود چه میکنید؟ داستانها عوامپسندانه و خنک را که کنار بگذاریم، به هر رو ، هر یک از ما در دورههایی از زندگی خاطرههای خوشایندی داریم که هر از گاهی یادآوریشان باعث و خوشی و دلتنگیمان میشود. من اگرچه چندان در شرایط آرامی رشد نکردهام، اما خاطرات و نوستالوژیهای ریز و درشت بسیاری دارم که گاه دلم برایشان بسیار تنگ میشود. از کوچه پس کوچه های خاکی و زانوهای همیشه زخمی در اثرِ زمین خوردنهای پیدرپی در هنگام دویدن و بازی کردن گرفته تا نوارهای کاست بنان و خوانساری پدر، از چرخ و فلک تا تلوزیونِ سیاه سفیدِ همیشه خراب و دو کانالِ تلوزیونی «یک» و «دو» ، از آمپولبازی با دخترهای همسایه و دخترخاله تا ترس و هیجان تماشای اولین فیلمِ پورنو در نوارهای ویاچاس، از سرمستی کودکانه در باغهای کیوی و آلوچه تا اولین شراب و عرق دستسازِ خودم در شانزدهسالگی، از اولین تیغی که ریشهایم زدم تا اولین پکها بر سیگار ، از جادههای رامسر و چالوس تا خانهی مادربزرگ و نیمروی نیمروزی، از فوتبالدستی تا آتاری و سگا و... من بسی خاطرات دارم که گهگاهی دلم برایشان تنگ میشود. گویی عمری دراز داشته ام !
کسشر هم تعاونی؟!