06-13-2013, 04:03 PM
Dariush نوشته: مضاف بر این، آنچه درخورِ تعمق است، سرشکستگی و زوالِ نفسِ ملتیست که با آغوشِ باز هرآنچه که از باختر میآید را استقبال کرده و آنرا مایه روشنفکری و پیشروی میداند. البته گمان نمیکنم فمنیسم هرگز جایی با مقاومت روبرو شود و احتمالا در همهی سرزمینها با آغوش باز پذیرفته خواهد شد (به دلایلِ گوناگون از جمله اینکه که تعدادِ مردانِ کسلیس همیشه و همه جا چندبرابر بیشتر از مردانِ مستقل است یا صداقتِ فکریِ مردان به دلایلِ گوناگون بیش از زنان است و...) اما فمنیسم تنها به دلیلِ فلسفهاش در ایران پیش نرفته، بلکه تلاشی برای گرفتنِ نوعی تاییدِ ارضاکننده از «آنسو» نیز هست که قرار است بوسیله آن قدری از تحقیرها، کاستیها، بیآبروییها و رسواییهای ملی نیز جبران شود و جالب آنکه فمنیسم ، همانطور که در پاسخِ شیرینِ عبادی میبینید، برجستهترین و موجهترین دستاویز برای این منظور خواهد شد. یعنی نفوذِ فمنیسم میشود شاخصِ «پیشرو بودن»، «صلحدوست بودن»، «آزادیخواه بودن» و در نهایت «تمدن» ِ یک ملت در مقایسه با دیگران! میبیند که عبادی چگونه پز میدهد که فمنیسم در ایران، در منطقه قویترین است!
داریوش گرامی این بیش از آنکه برآمده از «زوال نفس ملی» باشد منجر شده از «زنمحوری»ست. یکی از جمله نشانگان پیشتازی ایران در خاورمیانه و «فرق ما با آنها» و جلوتر بودن ملت از دولت و ... اینست که ۷۰٪ دانشجویان کشور دختر هستند. در فرومها، سایتها و محفلهایی که در آن پیرامون موقعیت کنونی کشور ایران بحثی براه میافتد، قطعا کسی پیدا خواهد شد و برای «اسطورهزدایی» از تصویر بد و «ضدزنی» که از ایران ترسیم شده، این آمار را به نشانهی پیشرفتگی ایران به میان خواهد کشید. مایهی افتخار، خوشحالی، سرافرازی و شادیست که مردها در سیستم آموزش عالی حضور ندارند، و آنرا نه در مقام معضلی حاد و شرایطی از بنیان بحرانی که نیازمند جلب توجه دائم و همه جانبهی تمام شهروندان است، بلکه خبری خوش تلقی میکنند. در جهانی که ما زندگی میکنیم شکست و کهتری و عقبماندن مردها در یک عرصه جشن گرفته میشود اگر به پیشتازی و سواری زنان در آن بیانجامد.
فمینیسم هم در ایران بیش از صد سال سابقه دارد(از انجمن حریت زنان)، و نه فقط بطور رسمی در تمام ادوار در صحنهی سیاسی ایران حاضر بوده، حضور غیررسمی بسیار چشمگیری هم داشته که همواره نادیده میماند. ایرانیان میدانند که اگر روی چیزی اسم بگذاری امکان نقد و هجمه بر آن را گشودهای، و همینست که هرچند عقاید فمینیستی راه خود را دستکم هشتاد سال بطور سازمانیافته در سیاست، مطبوعات، ادبیات و باقی مدیای فارسی گشوده و دائم در حال تغییر نگرش مردم بوده، عموم گمان میکنند «کمپین یک میلیون امضا» سرآغاز یک حرکت جدی فمینیستی در ایران بوده، آنهم در کشوری که قبل از سوئد به زنان حق رای داده و یکی از مهمترین روزهای تاریخ آن(۱۵ خرداد ۱۳۴۲)حول محور قوانین عمیقا فمینیستی که شاه براه انداخته بود شکل گرفت.
زنده باد زندگی!