02-08-2013, 10:45 AM
نقل قول:یک شرایطی را هم من برای شما توصیف میکنم، شاید کمی به کرهی زمین برگشتید:well said :)
تصور بکنید به محض تولد آلت تناسلی شما مثله کردهاند، هیچکس هم به آن اعتراضی نداشته و اگرهم موضوع را جایی مطرح بکنید که چرا ناقص کردن آلت مردان عادت روزمره است اما ختنهی زنان فاجعهی ضدبشری، مورد ریشخند و هزل قرار میگیرید. تمام دوران کودکی، نوجوانی، بلوغ و جوانی خود را درحال کتکخوردن، تحقیر شدن، سرکوب شدن و مورد آزار جسمی و روانی قرار گرفتن از سوی والدین، مربیان و همسالان قرار گرفتهاید تا «مرد بشوید»،
اما اینها «مهم» نیستند، مهم نیست که مردان اکثریت قریب به اتفاق اعدامیان سیاسی جمهوری اسلامی را تشکیل میدهند، اما اگر زن ِ قاتلی، که جرم او برای همه اثبات شده را میخواهند اعدام بکنند جنبشی جهانی جهت متوقف کردن حکم براه میافتد. مهم نیست که مردان از آغاز پدید آمدن «گذرنامه» برای اخذ آن باید از دهها نفر غریبه امضا بگیرند، اما وقتی همان ِ زنان مشروط به یک امضا میشود گویی جهان به آخر رسیده. مهم نیست که مردان هم سنگسار میشوند، اما همه جا از آن به عنوان حکم ضد زن یاد میشود.
تصور بکنید از شما میخواهند که دو سال از بهترین روزهای عمر خود را جهت آموختن روشهای اصولی برای کشتن دیگرانی که نمیشناسید و کشته شدن برای دیگرانی که نمیشناسید به «خدمت سربازی» بروید، و اگر سرپیچی کردید از حق ازدواج، استخدام، ثبت سند، اخذ گذرنامه و ورود به دانشگاه محروم میشوید. کسی از زنان توقع رفتن به جنگ و کشته شدن برای دفاع از حقوقشان را ندارد.
نقل قول:زیرا اساسا انسان مذکر مرد به دنیا نمیآید، مردی چیزیست که طی پروسهای دشوار و نمادین به آن تبدیل میشوید، به قولی، مردی شدنیست نه بودنی.کلا بین sex و gender تفاوت هست،فرقی نداره که زن یا مرد باشه،نقش جنسیتی ساخته جامعه هست:)
نقل قول:، و هنوز مانده یک فمینیست را ببینیم که به این موضوعات پرداخته یا اهمیتی برایشان قائل شده باشد.ولی من فمنیست اینطوری دیدم:))
خلاصه آنکه زنی را ندیدهایم که به راستی خواستار برابری در مسئولیتها و ریشهکنی عینی نابرابریها باشد. آنچه هست مشتی شعار درونتهیست که از بس بینقد و سنجش تکرار شده همه آنها را بدیهی تصور کردهاند.
اووم؛این قسمت به نظر من چیز طبیعی هست،همونطور که یک همجنسگرا،اقلیت مذهبی و... به ندرت فرصت،میل یا آگاهی برای دفاع از حقوق دیگرانی که تحت ستم هستند داره چه برسه به اینجا که نوعی دشمنی هم نسبت به گروه یا بخش بزرگی از مردان احساس میشه.
نقل قول: بعد هم میشوید بردهی سیستم و باید تا پایان عمر خرج زنتان را بدهید، مهم هم نیست که شاغل باشد یا نهخب فکر میکنم اینجا باید حرف از اختلاف طبقاتی بردگان سیستم زد:)بلاخره کمی از محتوای فرگشتی میخوام بیام بیرون:))
زن ایرانی کار کردن بیرون از خانه را حق خودش میداند، اما زمان اجاره خانه که میشود میگوید «پول من متعلق به خودم است، شوهر کردهام برای چه؟»
اولین نکته اینه که باید دید آیا وابستگی اقتصادی زن به مرد سودی برای مرد نداره؟خب من با توجه به اصول اقتصادی(و البته تجربه های ناخوشایند شخصی)میتونم بگم نتنها سود خواسته یا ناخواسته داره بلکه حتی ابزار قدرته.
پولی که مرد به زن در این پرتکل میده(و البته هر نوع سرمایه ای که در اختیار زن میزاره) به نوعی دستمزد برای به دنیا اوردن و نگه داری از بچه (تا حدی) و سکس و در موارد سنتی تر تمیزکردن خونه و غذا پختن و... هست(البته شخص به شکل دستمزد نمیبیندش)
خب ما اینجا محیط اجتماعی و قانونی رو هم نباید نادیده بگیریم،جو قانونی در ازدواج به سود مرد هست،بنابراین با دادن پول و سرمایه به زن(که همیشه هم زیاد نیست)، تا حدی حق مالکیت نسبت به زن رو هم به دست میاره(که وقیحانه ترینش این هست که در قوانین ایران چیزی به نام تجاوز در ازدواج نداریم!)این قوانین مالکیت شامل حق های زیادی منجمله حق جدایی،حق نگه داری بچه و لیست بلندبالایی میشه که وجودشون به نظر من خیلی آشکاره و قانون به مرد ایرانی داده.(حتی مهریه هم باز جز بهای مالکیت حساب میشه!)
اهرم اقتصادی دیگه اینه که وابستگی حتی اگر مالکیتی در کار نباشه باعث میشه زن نتونه بدون مرد زندگی کنه و در بهترین حالت بعد جدایی اگر بدون مهارت شعلی باشه، یا باید فاحشه بشه یا زن یکی دیگه!(که جفتش از نظر من شباهت زیادی دارند)
با اینکه در یک شرایط برابر کار کردن مرد برای رفاه زن مسخرست ولی در این مورد اتفاقا منبع درآمد مستقل راهکار دفاعی خوبیه.چون مرد به جز رفاه زن برای مالکیتش هم کار میکنه.
شاید یک دیدگاه بدبینانه به نظر برسه ولی اینجا جایی هست که اگر در شروع این ستیزجنسی، طبیعت رو میشد مقصر قلمداد کرد اینجا مردها در نقش برده داران رو واقعا پیدا میکنند،اینکه یک برده دار از حق قانونیش استفاده نمیکنه موردی هست.
اگر مردی از این نقش جنسی ناراضی هست ولی در برابر حاضر نیست از این حق های مالکیت بگذره پس مثل نمونه زن های"تنگ" فریبکار و دروغگو هست:)
نقل قول:حال آنکه جامعهای در طول تاریخ بشر نبوده که بر اجساد مردان جوان بنا نشده باشد، حتی یکی. شما هم روی کوهی انبوه از لاشههای مذکر نشستهاید و برایمان از «مردسالاری» سخن میگویید.البته آغازکننده، فرمانده و سرباز تقریبا هر جنگی مردان بودند.این وسط اگر جوامع بدوی رو فاکتور بگیریم(چون کشتار فردی دلایل شخصی داره) بیشتر مواقع بخشی از مردان مقصر این بودند که جون بسیاری از مردها(و گاهی هم زن ها) رو گرفتند و زن های وابسته و بدون مهارت شغلی اونها رو بیوه کردند :)
مثلا اگر یک زن بخواد به جایگاه هیتلر برسه باید حسابی فرگشت پیدا که:)) (البته جدای از شوخی با حذف محتوای اجتماعی، فیزیولوژی مرد و زن و فاکتورهای بیولوژیکشون در این موارد تاثیر کمتری دارند)
نقل قول:مردان بیش از ۹۸٪ کشتهشدگان در محل کار را در ایران تشکیل میدهند(منبع)، در هفت ماه نخست سال جاری از ۱۱۰۰ نفری که بر اثر حوادث کاری جان خود را از دست دادهاند فقط ۱۵ نفر زن بودهاند، به عبارتی دیگر، هرچند زنان ۲۰٪ نیروی کار در ایران هستند(منبع)، سهم آنان از مرگ و میر ناشی از صوانح محل کار کمتر از ۲٪ بوده. در ایالات متحدهی آمریکا نیز با آنکه سهم زنان بیش از 49% بازار کار است، تنها 8% از آمار مرگ مربوط به دلایل کاری را تشکیل میدهند(منبع)، این آمار برای زنانی که بر اثر حوادث در محل کار کشته میشوند حتی کمتر هم هست(منبع).با اینکه با همه موارد همدردی قابل توجهی داشتم این یک مورد به نظرم چندان چیز دندون گیری نداره.
اینکه مردان مشاغل خطرناک تر(نمیگم کم درآمد،چون میانگین حقوق مردان از زنان بالاتر هست) رودارند به این خاطره که مردان توانایی بیشتری در این شغل ها دارند و استخدام میشند و از بخت بدشون شغل های خطرناکی هستند.در مقابل مشاغل پستی یا کم درآمدی هم هستند که زنان درصد قابل توجهی رو در اونها دارند که ایران بانو چندتاییش رو مثال زد.
یعنی یک قرارداد اجتماعی نیست که مردها کارهای سخت و خطرناک و با دستمزد پایین رو انجام بدند!بلکه فقط در مورد مشاغل خطرناک و مواردی که نیاز به نیروی بدنی بیشتر هست مردان بیشتر هستند.اینجا عوامل اقتصادی خیلی بیشتر تاثیر دارند.(یعنی چیزهایی که ذاتا به جنسیت مرتبط نیستند)
نقل قول:هر کس از کره ی دیگری بیاید و غم نامه ی شما را بخواند به راستی با خود خواهد گفت که کاش زن بود و مردانگی عجب معضلیست....انسان بودن در جوامع، مخصوصا کشورهایی مثل ما معضله:))ولی از حق نگذریم جفاهای زیادی در حق مردان هم میشه.
To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
Tacitus-
Tacitus-