12-12-2012, 11:58 PM
mamad1 نوشته: اخه من نمیدونم این چه فشاریه که شما به خودتون میدید واسه این کتابی حرف زدن
ادم حس میکنه یه خار ماهی تو گلتون گیر کرده
راحت باشید
من که تا جاییکه می توانم سره نویسی نمیکنم تا همگان پُست هایم را
دریابند ؛ ولی این لفظ قلم را نمی توانی از من بگیری !
Mehrbod نوشته: چند شبی بود چامههای ترانوشته شده را خواب میدیدم و روی هم رفته خیاموار در خواب چامهسرایی میکردم.
من هم چون همیشه آخر شب به دفترچه می آیم ؛ گاهی خواب های
پراکنده و گنگی از تو و ممد و بقیه می بینم !
undead_knight نوشته: خار ماهی رو خوب اومدی :))
:)))))))))