11-01-2012, 12:24 AM
Ouroboros نوشته: دوم آنکه چرا «ربطی» ندارد؟ شاید آنرا نتیجه ندهد ولی قطعا «ربط» دارد. ربطش آنست که ما نمیتوانیم وانمود بکنیم گزارههای اخلاقیمان بهترینها هستند، زیرا ممکن است(و این نه احتمالی فرضی، که بدیهیست)خیلی بهتر از آنها در آینده بوجود بیاید و یا شرایط دگرگون بشود و کارآمدی آنها از میان برود و ...من نمیگویم که گزاره های فعلی ما عینیست همانطور که درک ما از فیزیک ممکن است غلط باشد و گزاره های امروز ما پیرامون فیزیک،این در اینکه خود فیزیک عینیست تغییری نمیدهد.
Ouroboros نوشته: سوم آنکه خیلی راحت میتوان شرایطی را تصور کرد که در آن منع شکنجهی کودکان خیلی هم ساده به نظر نمیآید. برای مثال تصور بکنید پروسهای اختراع کردهاند برای بازیابی خاطرات که دردناک هم هست، حال کودکی که خانوادهاش قربانی یک قاتل سریالی بودهاند و صورت او را دیده، اما بدلیل مقاومت و ... آن را فراموش کرده را اکنون باید شکنجه کرد یا آنکه اجازه داد این قاتل به جنایات خود ادامه بدهد؟ و ...من گفتم شکنجه کودک صرفا برای لذت(شکنجه گر)،این ایراد سناریوها را به آن ناکارآمد میکند.
Ouroboros نوشته: اول آنکه عینیت را هم به عنوان بخشی از جهان بیرونی که ما میتوانیم از طریق دانش بفهمیم نسبی ندانستهام، و بدیهیست که شمار پرندگان روی هوا مفهومیست که نسبی یا مطلق بودن آن فاقد موضوعیت است.
Ouroboros نوشته: پ.ن: خود وجود پرندگان و هوا هم ابژکتیو نیست.. فرض بگیرید «وجود» برف را نزد کودکی که در عربستان بدنیا آمده و بزرگ شده.. این تصور باطلیست که ما «میدانیم» برف بدون اطلاع و آگاهی او هم «وجود» خواهد داشت، چراکه «ما» ابزار لازم برای صدور چنان حکمی را نداریم.من متوجه نمیشوم امیر،یعنی سخن ما و آن کودک درباره وجود برف به یک اندازه آبژکتیو است؟
"Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" —Ezra Pound