Russell نوشته: نخست اینکه بار اثبات ادعای اینکه ایرانیان هوشمندتر از تمام ملتها هستند بر دوش مدعیان آن است.و با توجه به تعداد ملل و جمعیت باقی جهان ادعای بزرگیست.
دوم اینکه اگر ایرانیت چیزی موروثی باشد(چه فرهنگی و چه ژنتیکی) در آمار رندم باید بطور واضح این برتری دیده شوند.کوچکی و بزرگی جامعه آماری هم تاثیری در آن نباید داشته باشد.پارامترهای آماری تنها میانگین نیست و بعید است در یک تحلیل علمی فقط بر مبنای میانگین مقایسه شود.هر چند که اگر رابطه ایرانی بودن و هوش وجود داشته باشد و توضیع هوش در جوامع مختلف یکسان باشد این اثر در میانگین هم باید قابل مشاهده باشد.
اینکه بگوییم ایرانیان خارج از کشور در علم یا شغل خود موفقتر هستند یک چیز است ولی اینکه از آن نتیجه مبنی بر برتری نژادی گرفته شود چیز دیگریست.من هم مانند نویسنده عامل تفکر رایج"هنر نزد ایرانیان است و بس" را بسیار قانع کننده تر از شواهد ارائه شده میبینم.
یک باری یکی از کاربران اینجا ، نمیدانم جناب بهمنیار بودند یا جناب امیر ، فرمودند که ملت ایران سالها تحت ظلم و استثمار بوده اند و برای همین پیشرفتی نداشته اند .
خوب من هم این رو قبول دارم و هم ندارم .
اینکه وقتی ایرانیها از ایران خارج میشوند و موفقند موید این داستانه ، و اینکه ایرانیان در داخل ایران سالهاست هیچ کاری نتوانسته اند بکنند ناقض اش .
بهترین نتیجه ای که میشه در مورد ایرانیان خارج کشور گرفت اینه :
هز جامعه ای متشکل است از افراد نابغه ، باهوش ، معمولی ، کم همش ، عقب مانده و ... ایرانیانی که ایران را ترک کرده اند و موفق شده اند از دو دسته ی اول هستند و آنهایی که در خارج از کشور پیشرفتی نکرده اند دسته ی سوم .
آنهایی هم که در ایران مانده اند متشکل از تمام دسته ها هستند ولی روز به روز از شمار دو دسته اول در داخل کشور کاسته میشود تا جایی که نهایتن قشری معمولی و یا کم هوش در ایران باقی خواهد ماند و اگر اندکی فرگشت را هم دخیل کنیم در دراز مدت ایرانیان از جمله جوامع خنگ دنیا خواهند شد .
کما اینکه در طول همین ۳۱ سال حکومت جمهوری اسلامی جایگاه ایرانیان در رده بندی های علمی دنیا نزول داشته و کشور روز به روز عقب مانده تر و ویران تر از دیروز میشود . و البته طبیعی است که اگر دو دسته ی آخر بیشتر مهاجران را تشکیل میدادند باز هم ایران در نهایت به ویرانه تبدیل میشد چرا که یک جامعه ی سالم به تمام دسته های یاد شده نیاز دارد و باید یک اعتدالی میان این دسته ها برقرار باشد .
دسته ی وسطی یعنی افراد با ضریب هوشی متوسط هم یک جور هایی نقش میانی را بازی میکنند - یعنی در هر صورت هم جزو مهاجرینند و هم جزو ساکنین .
البته این بدان معنی نیست که دو دسته ی آخر مهاجرت نمیکنند ، ولی مهاجرتِ دو دسته ی آخر بسیار اندک و بی تاثیر است .
من خود مقاله رو خیلی سر سری و تند تند یک نگاهی بهش انداختم ، و به طور کلی با آنچه نوشته موافقم منتها با کمی تغییرات . ایران در طول حکومت جمهوری اسلامی خالی از استعداد ها و قشر فرهیخته اش شده و روز به روز هم خالی تر میشود ، ایرانیان مهاجر هم معمولن پس از مدتی ملیت دوگانه دریافت میکنند و به مرور زمان ملیت ایرانی خودشان را فراموش میکنند هر چند که هنوز پاسپورت ایرانی دارند و فارسی سخن میگویند . به همین ترتیب اگر وضع به همین منوال پیش برود فرد ایرانی با ضریب هوشی بالا رفته رفته تبدیل به افسانه میشود و جبران این خسارت غیر ممکن است .
خدای ار به حکمت ببندد دری - به کرمک زند قفل محکم تری