11-09-2013, 04:01 PM
Catwoman: from here, Bane's men patrol the tunnels. And they're not your average brawlers
Batman: Neither am I
Batman: Neither am I
Russell نوشته: رای من به سقراط بر میگردد به همان الهام بخشی نگاه او، نگرش پویای او به اخلاق، Irony و دیالکتیک؛اگر امکان دارد؛ بیشتر و دقیق تر توضیح دهید.:e303:
Russell نوشته: من در فلسفه و انتخاب دستگاه فلسفی هنوز نوآموز هستم و تا مرحلهیِ آمادگی برای همآوردی راه درازی در پیش دارم !!من هم هنوز خود را دچار فقر فلسفی می یابم
آلیس نوشته: در باورهای من که فیلسوف ویژهای هنایش[1] نداشت، ولی افزون بر سوکرات از کامو هم خوشم میاید،این افرادی که نامشان را بردید؛ فتو مدل نبوده اند، که صرفا چنین بنگارید که دوستشان دارید یا خوشتان می آید!
دکارت را هم دوست دارم.
انگیزهی من از گزینش سوکرات فلسفهی یونان باستان بود که دوران تلایی آن زمان همیشه برای من
حال و هوای مرموز و دوستداشتنی دارد. وانگهی به فلسفهی اسلامی از همه بیشتر چیرگی دارم! :))
Philo نوشته: شناختن یک چیز (دانایی) برابر است با توانایی تعریف کردن آن چیز، و ما همه چیز را از قبل می دانسته ایم و فقط باید به روشی (دیالکتیک) این آگاهی را "بزاییم"،شما خودتان به این جملات باور دارید؟ و توانایی دارید آنها را برایم تبیین نمایید؟!
Philo نوشته: و نیز دلایل اهمیت روش دیالکتیک او در کشف حقیقت نیز بر من چندان روشن نیست.چرا برایتان روشن نیست؟ من "دیالکتیک سقراطی" را یکی از بهترین روش های فلسفیدن و آموختن می دانم.
Nevermore نوشته: درست است خردگرای گرامی.هم اکنون هم زمینه هایی برای پرداختن ِ فلسفه مانده.مانند اخلاقیات،مرگ و دیگر موارد.اما به طور مثال فرگشت اکنون بسیاری از ساز و کار های اجتماعی را برای ما به خوبی توضیح می دهد.بدون شک نیچه اگر اکنون می زیست می توانست نظریات بسیار پخته تری را نسبت به زمان خود اش بدهد.فیزیک خود اش به تنهایی پاسخی محکم برای برهانهای دری وری ِ خداباوران است.حتی اکنون نروساینس تمام سازو کار ",عاشق شدن" را برای شما در یک پژوهش نشان می دهد.ما اکنون بسیار بیش از گذشته از ساختار مغز و کارایی اش می دانیم.بیولوژی قادر به توضیح اکثر رفتار های ما است.اما با این همه درست است که اگر تلاش های با ارزش پیشینیان و فیلسوفان نبود هرگز به چنین جایگاهی نمی رسیدیم.به گمان من اکنون با این حجم عظیم اطلاعات در دنیای اینترنت هرکسی اگر ذره ای هوش داشته باشد می تواند چندین برابر یک فیلسوف 500 سال پیش بداند و اتفاقا نظریاتش هم چون بر پایه ی فکت های علمی است بسیار قابل اتکار تر است.اما قبول دارم که برای نگاهی ژرف و تخصصی باید بر فلسفه ی پیشینیان اشراف کاملی داشت،اما دنیای امروز دانستن ِ همه چیز استاگر تمایل به گفتگو در این موضوع را دارید؛
Nevermore نوشته: به خوبی می دانید در دنیای امروز دست کم تا 30 سالگی تمام انرژی و وقت انسان صرف آموختن می شود.از آموختن زبان های بیگانه بگیرید تا رسیدن به بالاترین درجه های آموزش عالی،دست آخر هم باید به فکر جیب مبارک باشید چراکه:"فکر نان کن که خربزه آب است."به همین دلیل من ترجیح می دهم اولویت زندگی ام را بر پایه ی علم بگذارم تا دیرتر که فرصت یافتم مفصل به فلسفه بپردازم.این می شود همان غرق شدن در روزمرگی!
همانطور که اگر به شما بگویند که سازوکار حرکت اتومبیل چیست نمی روید بخوانید که گالیله 400 سال پیش چه کرده،یحتمل یک کتاب دینامیک باز خواهید کرد و فورا جواب را در عرض چند دقیقه خواهید داد.
این کاستی بیشتر به خاطر کمبود وقت است(شاید هم بهانه ای دروغین؟نمی دانم).
Nevermore نوشته: به باور نیچه عده ای برای فرماندهی به دنیا آمده اند و عده ای برای پیروی.نیچه در جایی (به گمانم غروب بت ها) هم به شدت یهودیان می تازد که آن هم به هیچ روی پسندیده نیست و از دید من قضاوت بر پایه ی نژاد کاری مذموم و نا پسند استیعنی از اندیشه نیچه چنین برداشت کرده اید که او بر مبنای نژاد و قدرت ناعادلانه؛ انسان ها را ارزش گذاری کرده است؟
Nevermore نوشته: در بحث تبارشناسی اخلاق هم جایی به این می پردازد که اساسا واژهایی که ما امروز داریم مانند "نیک" و خوب و اینها همگی به توصیف قدرتمندان در گذشته باز می گردد چنانکه من یادم هست جایی "درستی" و "نادرستی" را هم بر همین مبنا می داند!!!
Nevermore نوشته: در مورد خودکشی او هم شوربختانه نمی دانم،واینینگر کسی بوده که به سرعت چندین زبان را آموخته و دکترا گرفته است؛ برایم مشکل است باور کنم که صرفا به خاطر افسردگی خودکشی کرده باشد!
نقل قول:هنگامی که کسی می پرسد فلسفه به چه کار می آید ، پاسخ باید ستیزه جویانه باشد ،
چرا که پرسش کنایه آمیز و نیش دار است .
فلسفه نه به دولت خدمت میکند و نه ب کلیسا ، که هردو دغدغه های دیگری دارند .
فلسفه به خدمت هیچ قوه مستقری در نمی آید . کار فلسفه ناراحت کردن است .
فلسفه ای که هیچ کس را ناراحت نکند و با هیچ کس ضدیت نورزد فلسفه نیست .
کار فلسفه آزردن حماقت است ، فلسفه حماقت را به چیزی شرم آور تبدیل می کند .
فلسفه کاربردی ندارد جز افشا کردن پستی های اندیشه در تمامی اشکالش .
آیا جز فلسفه رشته ای هست که به نقد تمامی رازآمیزگری ها ، هر خاستگاه و هدفی
که داشته باشد همت گماذد ؟
از متن کتاب نیچه و فلسفه - ژیل دلوز
undead_knight نوشته: راسل بیشتر توی کمپ تجربه گراهاست هرچند که فلسفه خودش رو(تا حدی به حق) کاملا متفاوت از پیشینیان میدونه، چون نیازی نیست که برای حل مسائل فلسفیش یک سیستم فلسفی برای توضیح کل جهان داشته باشهقسمت برجسته شده را درنیافتم!
Rationalist نوشته: قسمت برجسته شده را درنیافتم!نه اشتباه متوجه شدید، منظور این نیست که سیستم فلسفی نداره بلکه منظور این هست که برای حل یک مسئله فلسفی نیازی نیست که یک سیستم فلسفی برای توضیح خود جهان داشته باشه.
اساسا کسی که سیستم فلسفی مستقل نداشته باشد را، چگونه باید فیلسوف بنامیم؟
undead_knight نوشته: اگر مایل بودید که چرا آبزوردیسم این دیدگاه ها رو ابراز میکنه بگید توضیحات کامل تر بگم.حتما مایل هستم!