12-03-2012, 11:21 AM
ببینید داریوش گرامی بحث ما بر سر ماهیت مساله و یکسری چیزهای Facual مثل چگونگی اثر تمسخر و شکستن مقدسات نزد دینداران و مسلمانان است.
تفاوت است بین اینکه در اروپا روشنگری و علم آمد و دین بخاطر رفتار مناسب علم و دیدن واقعیت و ادب روشنگری متقاعد شد و اینکه علاوه بر قدرت استدلال و احترام اجتماعی روشنگری،دین بر اساس فشار یکی یکی مجبور شد سنگر ها را وابدهد و تا آخرین نفس هم برای هر سنگر در دستش جنگید و امروز هم با مواجه شدید با علم و اخلاق واقعی مجبور شده در متون مقدس خودش آب ببندد و با Euphemism از کنار آن بگذرد.
مسلم است در یک جمعی همینجور اگر نشسته ایم و من شروع کنم همینجور از محمد و عایشه در برابر یکسری معتقد صحبت کنم از نظر اخلاقی درست نیست ولی وقتی مسلمین تمام مباحث را به اسلام گره میزنند و دنبال تبلیغ دین خود هستند (و حق آنرا هم دارند) من هم حق دارم در پاسخ درباره پایه دین او اخلاق جنسی محمد صحبت بکنم و این همنجاییست که تمسخر و شرمساری کار خود را میکند.من جایی میخواندم که چطور دوئل در غرب از بین رفت دوئلی که جان افراد با ارزشی و خردمندی را میگرفت که با تما خردشان به آن تن در میدادند.پاسخش اینست که مورد تمسخر اجتماعی قرار گرفت،همین.
نکته دیگر اینست که چیز مقدس بدون مقداری تمسخر و توهین شکستنی نیست.اساسا در مقام قضاوت درباره واقعیت واضح بودن داستان در حد همان گردش زمین بدور خورشید است و فقط امکان دسترسی آزاد به اطلاعات و مقداری زمان میبرد.مساله اصلی اینست که به قول دن دنت (که خودش از مسالمتجوترین و مودبترین بیخدایانیست که میشناسم بدون اینکه البته صراحت و شفافیت کلام خود را از دست بدهد):راه مودبانه ای برای گفتن اینکه تمام عمر اشتباه میکردی و پایه ای ترین مسائل زندگیت را به موجودی خیالی نسبت میدادی وجود ندارد.
آنچه شما میگویی بسیار خوب است و من هم ابتدا گمان میکردم که همینطور است و شاید اگر اینطور میبود بهتر بود ولی صحبت ما درباره چگونگی کارکرد دین اسلام است و بهترین رویکرد مقابله با آن،اینجا ممکن است بنظر رسد که فقط عقده گشایی و خشم است ولی در این مورد حداقل،راهکار خردمندانه در کنار خشم و تمسخر است و از آن بعضا بعنوان موتور محرک استفاده میکند.
تفاوت است بین اینکه در اروپا روشنگری و علم آمد و دین بخاطر رفتار مناسب علم و دیدن واقعیت و ادب روشنگری متقاعد شد و اینکه علاوه بر قدرت استدلال و احترام اجتماعی روشنگری،دین بر اساس فشار یکی یکی مجبور شد سنگر ها را وابدهد و تا آخرین نفس هم برای هر سنگر در دستش جنگید و امروز هم با مواجه شدید با علم و اخلاق واقعی مجبور شده در متون مقدس خودش آب ببندد و با Euphemism از کنار آن بگذرد.
مسلم است در یک جمعی همینجور اگر نشسته ایم و من شروع کنم همینجور از محمد و عایشه در برابر یکسری معتقد صحبت کنم از نظر اخلاقی درست نیست ولی وقتی مسلمین تمام مباحث را به اسلام گره میزنند و دنبال تبلیغ دین خود هستند (و حق آنرا هم دارند) من هم حق دارم در پاسخ درباره پایه دین او اخلاق جنسی محمد صحبت بکنم و این همنجاییست که تمسخر و شرمساری کار خود را میکند.من جایی میخواندم که چطور دوئل در غرب از بین رفت دوئلی که جان افراد با ارزشی و خردمندی را میگرفت که با تما خردشان به آن تن در میدادند.پاسخش اینست که مورد تمسخر اجتماعی قرار گرفت،همین.
نکته دیگر اینست که چیز مقدس بدون مقداری تمسخر و توهین شکستنی نیست.اساسا در مقام قضاوت درباره واقعیت واضح بودن داستان در حد همان گردش زمین بدور خورشید است و فقط امکان دسترسی آزاد به اطلاعات و مقداری زمان میبرد.مساله اصلی اینست که به قول دن دنت (که خودش از مسالمتجوترین و مودبترین بیخدایانیست که میشناسم بدون اینکه البته صراحت و شفافیت کلام خود را از دست بدهد):راه مودبانه ای برای گفتن اینکه تمام عمر اشتباه میکردی و پایه ای ترین مسائل زندگیت را به موجودی خیالی نسبت میدادی وجود ندارد.
آنچه شما میگویی بسیار خوب است و من هم ابتدا گمان میکردم که همینطور است و شاید اگر اینطور میبود بهتر بود ولی صحبت ما درباره چگونگی کارکرد دین اسلام است و بهترین رویکرد مقابله با آن،اینجا ممکن است بنظر رسد که فقط عقده گشایی و خشم است ولی در این مورد حداقل،راهکار خردمندانه در کنار خشم و تمسخر است و از آن بعضا بعنوان موتور محرک استفاده میکند.
"Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" —Ezra Pound