Alice نوشته: اینروزها که با دوستان و دیگران در باب پارسی گویی و پالایش زبان به گفتگو می نشینم ؛ پُرگاه به گوشم میخورد که عربها برای خوارداشت ایرانیان ، به خوراکمان میگفتند "غذا" که در عربی به چم پیشاب شُتر است ! و یا به واغ واغ ِ سگان "پارس کردن" می گفتند !
تا بدانجا که چند گاهی پیش ؛ یکی از استادانمان اینچنین به ما پند و اندرز میکرد که فرزندان من ؛ تازیان ِ ناپاک برای خوارداشتمان به ما ژاژخایی میکردند و به خوراک ما ، فرنام ِ "غذا" که همان پیشیاب شُتر در زبانشان باشد را میدادند و . . . ؛ من نیز نتوانستم سر بر نیاورم و خاموش بمانم ؛ بی درنگ این پندار نادرست و انگ و بد نامی اش را گوشزد نمودم !
...
پس این داستانهای ساختگی که امروزه در دهانها می جُنبد ، و میخواهیم شانه خالی کنیم تا آن را به عرب ها بچسبانیم ؛ سراسر بیپیوند با تازیان است ؛ و چون همیشه ؛ هر بلایی که بر سرمان می آید ؛ از ماست که بر ماست !
آفرین! برخی از این برداشتها نادرست هستند و خندهدار اینکه، کسانی که اینها را بازگویی میکنند خود به "فارسی" سخن میگویند!
سگ هم در فرهنگ ایرانی همانجور که گفتی همواره همدم و جانور نیکسرشتی به شمار میرفته و «پارس کردن» چیز زشتی ندارد، ریشهیابی واژه «پارس» را هم در همین جُستار آورده بودیم.
برابرهای "غذا":
خوراک، نوشاک = غذا
خوراکی = اغذیه
خوردنی، نوشیدنی = food, drinks
ناهار (پارسی است)
شام (پارسی است)
ناشتایی، پِگاهیک = صبحانه؛ ناشتایی = شکستن روزه، چنانکه در انگلیسی میگویند breakfast = breaking the [night's] fast