سامان نوشته: جالبه!
در آدرسی كه من دادم نه در دهخدا نه در معین نه در عمید و نه در ویكی واژه، اسپاش وجود ندارد.
در لینك دهخدای شما اسپاش آمده است!
لینك شما فیلتر است و لینك من نه!
واژه ها هم دستخوش بازی سیاسی شده اند؟
و چه كسی بازی میكند؟
یا لغتنامه ی شما این را از خود اضافه كرده یا لغتنامه ی ما از عمد این را برداشته!!!!!!!
به شما بنمایه دادیم دیگر, مکنزی برگ ٧٦:
http://www.rabbinics.org/pahlavi/MacKenzie-PahlDict.pdf
سامان نوشته: جالبتر اینكه وقتی در گوگل اسپاش را جستجو میكنم به جز همان لینك شما، لینك معتبر دیگری این واژه را نشان نمیدهد.
این به خاطر تهاجم زبانهای بیگانه به پارسیست
وگرنه مگر میشود برای تعریف فضا در ایران باستان واژه ای نباشد ؟ مثلن میخواستند بگویند یك فضای خالی در فلان جا هست چه میگفتند ؟
توجه داشته باشید كه من مخالف اضافه شدن واژه های جدید به زبان نیستم ، مخالف جایگزین شدنشان با واژه های از قبل موجود هستم .
Mehrbod نوشته: به شما بنمایه دادیم دیگر, مکنزی برگ ٧٦:
http://www.rabbinics.org/pahlavi/MacKenzie-PahlDict.pdf
چه اشكالی دارد منبع فارسی هم آن را تایید كند؟
چرا دهخدای شما كه فیلتر است اسپاش را دارد، دهخدای ما + معین و عمید ما این لغت را ندارند؟
چرا جستجو در گوگل منبع معتبری به فارسی برای این لغت نمی یابد؟
سامان نوشته: فرهنگستان تشكیل شده از گروهی ادیب و دانشمند شناخته شده كه در زمینه ی جایگزینی لغات، دانش و تجربه دارند. با تعدادی اعضا و مدیران یك سایت كه نه هویت مشخصی دارند نه كسی از سطح سواد و تجربه ی آنها خبر دارد، تفاوت ماهوی دارند. ضمن اینكه آنها عرب ستیز هم نیستند ولی به نظر من عرب پرست هم نیستند!
فرهنگستان پیش از جمهوری اسلامی ، نه تنها واژگان لاتین، بساکه واژگان تازی را هم پارسی میکرد، م
انند یونورسیته به دانشگاه و میزان الحراره به دما سنج، ولی فرهنگستان کنونی تنها به واژه های فرنگی
پرداخته است. اگر به گفته ی شما فرهنگستانی ها باسواد و ادب شناس هستند، پس چرا دو جور گوناگون
کار میکرده اند؟ یا کار پیشتری ها نادرست بود و یا کار کنونی ها ( یا هرو شاید؟؟) پس در جمهوری اسلامی
که شعارش " تعهد بالاتر از تخصص" است. میتوان بسادگی دید که اگر هم اینها باسواد باشند و سهمیه ای
نباشند، بازهم نه از روی سوادشان، بساکه از روی وابستگی شان به رژیم برگزیده شده اند و کارشان هم نه
از روی سواد کارشناسی و بیسویانه شان، بساکه از روی پادویی شان برای رژیم است. همان حداد عادل هم
که خویشاوند رهبر است که سرپرست آنجا شده و گرنه سواد ادبی چندانی ندارد. از سوی دیگر دستور زبان
پارسی، کار سختی نیست که کسی جز فرهنگستانی ها نتواند یاد بگیرد و بنمایه های زبان پارسی هم اکنون
با سپاس از رسانه ها و بویژه اندرتار، در دسترس همگان هستند، از فرهنگ های پهلوی کهن و اوستایی و ...
گرفته تا دهخدا و عمید و اینها که اینها هم باز از همان ها مایه گرفته اند. پس آنگاه که بنمایه در دست است
و دستور زبان هم دانسته است و همه ی آگاهی ها هم در دست است، جایگزینی واژه ها و واژه سازی
نمیتواند مانند فقه و آیات قرانی، تنها در دست از مابهتران باشد، بویژه که انیها ، همنان که گفتم، کار
کارشناسی نمیکنند، کار فرمایشی میکنند. پس اینجا ما ناچاریم که کاری را که فرهنگستان باید میکرد
و به انگیزه ی ایدئولوجیک نمیکند، خودمان به پیش ببریم. از آنجا که بنمایه های ما روشن و در درسترس
است و کارمان از دید دستور زبان پارسی نیز قانونی است، و زبان پارسی هم تیول و وقف هیچ کس ،
بویژه اسلامیست ها نیست، چنین سرزنش و بهانه ای که شما در سخن خود دارید، بر ما روا نیست.
•
پارسیگر
نظرتون چیه بعضی از اشعار معروف سعدی و حافظ رو به پارسی برگردونیم؟
یا مثلا چند حکایت رو کامل بازنویسی کنیم به پارسی؟
من دست به کار شدم. ولی خیلی سخت بود
بخصوص حافظ که هر کلمه ای که بکار برده محاله بشه مترادفش رو قرار داد.. انگار اون کلمه فقط برای همون بیته
ولی سعدی رو تونستم کمی پارسی کنم
google نوشته: نظرتون چیه بعضی از اشعار معروف سعدی و حافظ رو به پارسی برگردونیم؟
یا مثلا چند حکایت رو کامل بازنویسی کنیم به پارسی؟
من دست به کار شدم. ولی خیلی سخت بود
بخصوص حافظ که هر کلمه ای که بکار برده محاله بشه مترادفش رو قرار داد.. انگار اون کلمه فقط برای همون بیته
ولی سعدی رو تونستم کمی پارسی کنم
https://www.facebook.com/photo.php?fbid=...=1&theater
چند روز پیش شنیدم که گلستان سعدی به پارسی سره
برگردانده شد، با همه ی چامه ها بگونه ی چامه و ...
[SIZE=3]•[/SIZE]
مزدك بامداد نوشته: فرهنگستان پیش از جمهوری اسلامی ، نه تنها واژگان لاتین، بساکه واژگان تازی را هم پارسی میکرد، م
انند یونورسیته به دانشگاه و میزان الحراره به دما سنج، ولی فرهنگستان کنونی تنها به واژه های فرنگی
پرداخته است. اگر به گفته ی شما فرهنگستانی ها باسواد و ادب شناس هستند، پس چرا دو جور گوناگون
کار میکرده اند؟ یا کار پیشتری ها نادرست بود و یا کار کنونی ها ( یا هرو شاید؟؟) پس در جمهوری اسلامی
که شعارش " تعهد بالاتر از تخصص" است. میتوان بسادگی دید که اگر هم اینها باسواد باشند و سهمیه ای
نباشند، بازهم نه از روی سوادشان، بساکه از روی وابستگی شان به رژیم برگزیده شده اند و کارشان هم نه
از روی سواد کارشناسی و بیسویانه شان، بساکه از روی پادویی شان برای رژیم است. همان حداد عادل هم
که خویشاوند رهبر است که سرپرست آنجا شده و گرنه سواد ادبی چندانی ندارد. از سوی دیگر دستور زبان
پارسی، کار سختی نیست که کسی جز فرهنگستانی ها نتواند یاد بگیرد و بنمایه های زبان پارسی هم اکنون
با سپاس از رسانه ها و بویژه اندرتار، در دسترس همگان هستند، از فرهنگ های پهلوی کهن و اوستایی و ...
گرفته تا دهخدا و عمید و اینها که اینها هم باز از همان ها مایه گرفته اند. پس آنگاه که بنمایه در دست است
و دستور زبان هم دانسته است و همه ی آگاهی ها هم در دست است، جایگزینی واژه ها و واژه سازی
نمیتواند مانند فقه و آیات قرانی، تنها در دست از مابهتران باشد، بویژه که انیها ، همنان که گفتم، کار
کارشناسی نمیکنند، کار فرمایشی میکنند. پس اینجا ما ناچاریم که کاری را که فرهنگستان باید میکرد
و به انگیزه ی ایدئولوجیک نمیکند، خودمان به پیش ببریم. از آنجا که بنمایه های ما روشن و در درسترس
است و کارمان از دید دستور زبان پارسی نیز قانونی است، و زبان پارسی هم تیول و وقف هیچ کس ،
بویژه اسلامیست ها نیست، چنین سرزنش و بهانه ای که شما در سخن خود دارید، بر ما روا نیست.
•
پارسیگر
نوشته ی من در پاسخ به میلاد خان بود که یارانه و پیامک را به عنوان شاهد برای تایید سخن خود آورده بودند و خواستم تذکر داده باشم هر دوی این کلمات را فرهنگستان زبان و ادب فارسی وضع نموده است و بین فرهنگستان و فعالیتهای پارسیکی افراد در این سایت تفاوت وجود دارد. فرهنگستان هویت حقوقی و افراد عضو مشخصی دارد که همگان میتوانند سابقه ی آنها را بیابند و اگر شکایتی از آنها داشته باشند قابل پیگیری است، حال آنکه چنین چیزی درباره ی این سایت صادق نیست.
قصد طرفداری از حداد عادل در بین نبود. در همان جا هم گفتم که فرهنگستان با وجود داشتن این همه امکانات و اختیارات دولتی در ماموریت خود چندان موفق نبوده است.
اما این باعث نمیشود اعضای فرهنگستان را عرب پرست بدانیم، چرا که در این صورت واژه های جایگزین لغات فرنگی را از لغات دارای ریشه ی عربی هم انتخاب میکرد حال آنکه این لغات را تماما از لغات فارسی انتخاب میکند.
بحثی در این نیست که شما هم حق دارید یا دوست دارید در این زمینه فعالیت کنید.
این نکته هم غیر قابل انکار است که فرهنگستان پس از انقلاب فعالیت خود را تنها معطوف جایگزینی لغات فرنگی کرده است، ولی این هم به نظر من قابل درک است.
آمیختگی فارسی امروزین و عربی چنان است که اگر بخواهیم لغات عربی یا با ریشه ی عربی را از فارسی پالایش کنیم، مانند این میماند که بخواهیم زبان جدیدی در ایران رایج کنیم. این نه امر ساده ایست و نه دلخواست بسیاری. از جمله تعداد زیادی از اساتید ادبیات ایران.
من با چندتایی از اعضای پیوسته و وابسته ی فرهنگستان از طریق آثارشان آشنایم و یکی از آنها هم قبلا در دوره ی کارشناسی استادم بوده است. اینهایی که من میشناسم نه علاقه ای به اعراب دارند، نه ریشو هستند نه مجیزگوی حکومت. خیلی هم احساسات ملی گرایانه دارند. نظر فنی شان این است که لزومی به پالایش لغات عربی از فارسی نیست به دلایل خودشان. منتها حکومت چون دینی است و متون دینی هم به عربی است در واقع با اینها در این خصوص همسو است و احیانا اجازه نمیدهد پان فارسیست! ها هم عضو فرهنگستان شوند.
نظر شخصی خودم این است که فرهنگستان میباید در خصوص لغات عربی هم نرم نرم کار کند و فعلا تلاش نماید تا برخی از لغات عربی که معادل های نسبتا مشهور فارسی دارند را به تدریج از رده خارج نماید تا بتوان پیش تر رفت.
سامان نوشته: صندلی داغ - مزدك بامداد - برگ 14
این پست را ببینید و به ادبیات نوشتاری و آواتار نویسنده هم توجه بفرمایید تا متوجه فاجعه شوید.
:e057: مگه اون پیک رو برای شما نوشتم که "متوجه فاجعـــــــــــــــــه" شدید؟
خب از نشان آواتار من چه می دانید که "متوجه فاجعه" شدید؟