Philo نوشته: خوب من اثبات کردم که، گفتم بارها چنین شده پس علیتی در کار هست، شما وقتی میپرسی وقتی بارها این اتفاق بیفته ازکجا معلوم که رابطه علی در کاره بحثو به سمت فلسفه علم بردی، و پاسخت هم همان بود که دادم. نمونه های تاریخیش هم کشیدن کاریکاتور و تهدید کاریکاتوریست و همین کشته شدن سفیر امریکا در لیبی هست. این خشونت ها هم نمود بنیادگرایی هست، سوء استفاده کنندگان هم این خشونت ها رو پیراهن عثمان می کنند و با تهییج توده های "رنجیده از توهین" و "کینه به دل گرفته"، به گسترش بنیادگرایی دامن می زنند.
(از این که شما هم از جو مسخره و مصنوعی ایجاد شده بر علیه من استفاده می کنید و جوری سخن میگویید که انگار با یک کارمند ارتش سایبری جمهوری اسلامی طرفید، ممنونم)
آخری رو اول جواب میدم...من کی چنین اتهامی به شما زدم یا کلماتم چنین چیزی رو نشون میده؟همچین فکری به هیچ عنوان نکردم تا به حال!!!
این هایی که گفتید جواب من نبود."بارها" که شما میگی خودش نیاز به روشن گری تاریخی و بررسی جزییات و به خصوص تعداد این بار ها داره و ضمنا هر چیزی که بار ها به دنبال چیزی دیگری هم اتفاق بیوفته به خودی خود رابطه علی رو نشون میده و یه مثال نقض براش کافی هست(همین داستان چسبوندن بنیاد گرایی به دنبال تمسخر یه مثال نقض هست برای ارتباط علی که شما میگید، چون داستان رو از نیمه کار دارید بررسی میکنید)...از این جهت ازتون این رو پرسیدم!!!
روشن گری تاریخی هم باید به خیلی گذشته های دور تر برگرده، نه چند مثال در تاریخ معاصر...مثلا به همون صدر اسلام!!! وقتی متون دینی اسلامی خودش اجازه به کار بردن خشونت رو در برابر کسانی که بهش باورمند نیستن میده، دیگه چه تعاقبی رو شما میخوای ثابت کنی؟
یک نکته در حاشیهی بحث به نظرم میرسد: کارکرد «توهین به مقدسات» در تقدسزدایی بخاطر اثر روانضربهای ِ آنست. علم و منطق هر دو فاقد این اثر هستند، پس ما با دو نوع مختلف از روشنگری روبرو هستیم، آگاهی منتج از توهین نوعی آگاهی ناگهانیست(sudden)، اما همان ِ برآمده از تعلم تدریجی(gradual). این دستکم یک تفاوت بنیادین میان این دو روش ِ نقد است که آنها را با هم غیرقابل قیاس میکند: اینها کارکردهایی ناهمگون دارند و اینکه «شاید» به نتیجهای یکسان برسند دلیل یکی بودن آنها نیست.
Ouroboros نوشته: یک نکته در حاشیهی بحث به نظرم میرسد: کارکرد «توهین به مقدسات» در تقدسزدایی بخاطر اثر روانضربهای ِ آنست. علم و منطق هر دو فاقد این اثر هستند، پس ما با دو نوع مختلف از روشنگری روبرو هستیم، آگاهی منتج از توهین نوعی آگاهی ناگهانیست(sudden)، اما همان ِ برآمده از تعلم تدریجی(gradual). این دستکم یک تفاوت بنیادین میان این دو روش ِ نقد است که آنها را با هم غیرقابل قیاس میکند: اینها کارکردهایی ناهمگون دارند و اینکه «شاید» به نتیجهای یکسان برسند دلیل یکی بودن آنها نیست.
آری امیر جان، ولی به هر روی هر دو در راستای آماج ما پیش میروند.
یکی از فند ناگهانی سود میبرد، یکی از پیگیر یا همان gradual.
نکته این است که ایندو تنها دو رویکرد گوناگون هستند که هر کدام برای برخی از آدمها بهتر کار میکنند. روی آروین شخصی من و آمارگیری از همین
انجمن و دیگر دوستان بیدینم در گسترش خردگرایی + نگاه به تاریخ جهان و رنسانس و فاکتورهای دیگر اینگونه میبرآید که فند ناگهانی بیشتر
زمانها و روی بیشتر آدمها در بازه زمانی کوتاه بهتر کار میکند، رویکرد پیگیر نیز با توان کمتری ولی در تراز گستردهتر و بازه زمانی بلندتر کار میکند.
برای نمونه نمیدانم دانشگاههای ایران را دیده باشید یا نه. استاد دارد فرگشت میآموزاند، ولی دانشجو نمیتواند از
فرگشت به فرجامیابی «آفریدگاری نیست» برسد، چرا که بخشهای گستردهای از مغزش را خرافهها و ترسهای پنهان گرفتهاند.
من از میان سد دانشجو یکی را هم ندیدهام که بتواند هتا یک پیوند ساده میان فرگشت و آتئیسم بیابد.
اصلا مهربد فرگشت و نظریه داروین و مندل تو کتابهای زیست شناسی دبیرستان تدریس میشه.
Mehrbod نوشته: برای نمونه نمیدانم دانشگاههای ایران را دیده باشید یا نه. استاد دارد فرگشت میآموزاند، ولی دانشجو نمیتواند از
فرگشت به فرجامیابی «آفریدگاری نیست» برسد، چرا که بخشهای گستردهای از مغزش را خرافهها و ترسهای پنهان گرفتهاند.
من از میان سد دانشجو یکی را هم ندیدهام که بتواند هتا یک پیوند ساده میان فرگشت و آتئیسم بیابد.
تفاوت دنیا آزاد با ما همینه.
توی اونجا طرفداران کریشنیزم در به در دنبال لغو کردن آموزش فرگشت هستند،چون میگن تئوریه!
اینجا راحت با داستان های افرینش ادم ترکیب میشه هیچ کس هم ککش نمیگزه:))
نقل قول:میدونم اینجا جای این بحث نیست ولی هدفتون از ایجاد این سایت چیه؟؟
چه هدفی رو دنبال می کنید؟ چقدر به هدف رسیدید؟ چقدر تونستید افرادی رو جذب هدفتون کنید؟ چه اقداماتی انجام دادید؟
اینکه بشینید و حرف های ضد دین بزنید، اشکالی نداره ولی حرف های نژاد پرستانه بزنید اشکال داره؟؟ چرا؟؟!
توهین کردن به دین آزاده ولی به زبان و نژاد نه؟؟؟!
چرا تورک ها به فارس ها تلقین میکنند که ارمنی ها بدند و اگر ضد این حرف بزنیم باعث جنگ و دعوا میشه (انکار هلوکاست :-) ) یا فارس ها به تورک ها تلقین کرده اند که عرب ها بد اند و فرهنگ و زبان فارس ها رو مورد حمله قرار داده اند...
آقا شما فرض کن در جهت بیداری ملت کوشیدی و همه فهمیدند که دین بده. به خصوص اسلام. بعدش چی؟؟
توی پست ها که می خوندم همه یه جورایی به اسلام دهن کجی کردند. نه به دین...
همه شما وقتی به دنیا اومدید توی گوشتون اذان گفتن. شما وقتی میخواهید ازدواج کنید باید با سنت های اسلامی باشه. طلاقش هم اینطوریه..
شما نمیتونی اعتقادات خودتون رو به مردم تحمیل کنید... ( توی پست ها دیدم به تک و توک بعضی افراد پریده اید که چرا اسلامی هستند)
دین، یه باور معنویه. آدم از ابتدای خلقتش دنبال دین بوده.. دنبال یه چیزی بوده که بهش تکیه کنه..
آدم اگر به یک تکه چوب اعتقاد داشته باشه بهتره از اینکه به هیچی اعتقاد نداشته باشه..
یه سری افراد نشسته اند و سوتی های قرآن در میارن و توی بوق و کرنا میکنن.. بابا بقیه کتاب های آسمانی سوتی نداره؟؟!! اینکه خدا با پیامبرش کشتی گرفته و پیامبر خدا کمر خدا رو به زمین زده توی کتاب یهودیا، این بی ارزشه ولی تناقض فلان آیه با فلان آیه ارزشمنده؟!
من خیلی آدم حرافی نیستم. بنظرم شما با طالبان هیچ فرقی ندارید.
اونا نشسته اند و میگن اسلام ناب محمدی (افراط)
شما نشستید و میگید بی دینی ناب (تفریط)
بعضی ها هم نشسته اند در جهت پاکیزه کردن زبان از واژه های غیر پارسی ، خود را ج.....ر می دهند تا 4 تا کلام پارسی صحبت کنند :-)
امیدوارم هیچوقت گرفتار نشید. ولی مطمئن هستم وقتی یه مشکل براتون پیش بیاد اول به خدا توکل می کنید و عاجزانه ازش میخواهید مشکل رو بر طرف کنه... این درخواست عاجزانه طبق بعضی روش ها صورت میگیره..
یکی با روش دین خودش مثل اسلام یکی یهودی و یکی بودایی...
پس دین یک باور قلبی هست. نه یک سبک غلط زندگی...
من کاری هم به سیاست و آخوندا هم ندارم که این روزا دین رو بازیچه خودشون کردندااا.
من صرفا از خود دین میگم...
این تاپیک رو بخونید بد نیست;)
یک مسئله ای که جدیدا باب شده این است که من با اسلام اخوند ها کاری ندارم.
من با ج.ا کاری ندارم.
من با دین اینها کاری ندارم....
اسلام این نیست...
اسلام من چیز دیگریست....
من نمیدانم بالاخره کیست که این اسلام حقیقی را به ما بشناساند؟
در این 1400 سال حتی یک نفر پیدا نشده که صورت دقیقی از دین اسلام به ما نشان دهد؟
چرا نمیخواهند قبول کنند که این بازی های آخوند ها تمامی ندارد و هر روز با پالانی جدید سوار امت میشوند؟
iranbanoo نوشته: من نمیدانم بالاخره کیست که این اسلام حقیقی را به ما بشناساند؟
در این 1400 سال حتی یک نفر پیدا نشده که صورت دقیقی از دین اسلام به ما نشان دهد؟
چرا نمیخواهند قبول کنند که این بازی های آخوند ها تمامی ندارد و هر روز با پالانی جدید سوار امت میشوند؟
چون نمیتوانند ببینند که این اسلام است دارد از آنها استفاده میکند نه آنها از اسلام،برای همین اصلا کارایی یا ناکارایی اسلام مساله نیست که اگر بود خیلی وقت پیش دور انداخته شده بود.
بنظر بنده البته آنقدرها هم نیاز به وجود روحانیون دینی نیست و دین بدون روحانیون دینی اینقدر محل ایراد و مشکل واقع نمیشد.
بخصوص و بخصوص در حکومتهای مذهبی مثل ج.ا و عربستان و اینها.
چون بطور مثال همین مسئلهء آزادی بیان و سانسور اینترنت و این حرفها را درنظر بگیرید، واقعا سانسور چنین گسترده و شدید و سرکوب در این زمینه در کجای اسلام است؟ آیا اجماع و قطعیتی در این مورد وجود دارد؟
اینها بنظر بنده بیشتر توجیه میکنند و فریب میدهند و از دین سوء استفاده میکنند برای ماست مالی و منافع خودشان. وگرنه بنظر بنده یک انسان قدیس واقعی، یک انسان راست/آزاده، یک معنوی واقعی، اینطور کار نمیکند.
اینها الان هرچیزی که برای حکومت خودشان کوچکترین خطری میبینند، سانسور میکنند. فقط بحث Porn نیست.
این در کجای اسلام است؟
مگر در تاریخ از سیرهء پیامبر و امامان نیست که با منتقدین حتی از نوع بددهن چطور برخورد میکرده اند و چه مناظراتی با همه کس داشته اند؟
بنظر بنده میتوان اسلام را هم در یک بازهء واقعا بزرگی با تفاوتهای زیاد و حتی اساسی تفسیر کرد. این به وجدان و شعور افراد و میزان معنویت حقیقی آنها هم برمیگردد. اینکه چقدر روئوف باشند، چقدر صادق باشند، چقدر آزاده باشند، چقدر انسان باشند.
مدعیان این حکومت و اسلام که لزوما آدمهای خوب یا کاملی نیستند.
رفته اند یکسری درسها خوانده اند و اصلا معلوم نیست چقدر عقل سلیم دارند، چقدر نیکی ذاتی، چقدر صفات نیک واقعی، چقدر شعور واقعی، و اصلا شارلاتان و ریاکار نباشند.
در دانشگاه هم هرکس درس میخواند و مدرک میگیرد لزوما با هم برابر نیستند این افراد. یک عده مخترع و دانشمند یا مهندس خیلی خوبی میشوند، یک عده هم نمیشوند، بین کیفیت درک آنها هم تفاوت وجود دارد.
عده ای از آنها ممکن است حتی از علم و توان خود در راه خلاف استفاده کنند.
folaani نوشته: اینها بنظر بنده بیشتر توجیه میکنند و فریب میدهند و از دین سوء استفاده میکنند برای ماست مالی و منافع خودشان. وگرنه بنظر بنده یک انسان قدیس واقعی، یک انسان راست/آزاده، یک معنوی واقعی، اینطور کار نمیکنید.
من با این معنویت شما مشکل دارم.
این معنویت چیست؟از خود گذشتگی و خود فروشی به ایدئولوژهایی که معلوم نیست پایه و اساسش اخلاقی است؟
چرا وقتی در مورد یک انسان خردمند با این احترام و شیفتگی یاد نمیشود در برابر یک فرد اصطلاحا معنوی؟
اصولا معنویتی در کار نیست و هر کس میتواند داو معنوی بودن داشته باشد!
folaani نوشته: بنظر بنده میتوان اسلام را هم در یک بازهء واقعا بزرگی با تفاوتهای زیاد و حتی اساسی تفسیر کرد. این به وجدان و شعور افراد و میزان معنویت حقیقی آنها هم برمیگردد. اینکه چقدر روئوف باشند، چقدر صادق باشند، چقدر آزاده باشند، چقدر انسان باشند.
مدعیان این حکومت و اسلام که لزوما آدمهای خوب یا کاملی نیستند.
رفته اند یکسری درسها خوانده اند و اصلا معلوم نیست چقدر عقل سلیم دارند، چقدر نیکی ذاتی، چقدر صفات نیک واقعی، چقدر شعور واقعی، و اصلا شارلاتان و ریاکار نباشند.
خیر اینطور نیست.و این دوباره بازی خود همین روحانیون و اسلامیست هاست در برابر اینهمه روشنگری و بیداری تقریبی مردم.اگر مردم کاملا بیدار شوند که کار این جماعت تمام است.منتهی در این مرحله دوباره سعی بر خواب کردن مردم دارند و با این توجیهات بی پایه سعی می کنند این همه معما را به راحتی پاسخ دهند و حس کنجکاوی و واقعیت پذیری افراد را پوچ کنند.
از نظر من ج.ا نمونه ی تمام عیاری از حکومت ناب محمدیست. و چه بسا بهتر از آن.
بگویید کدام مسئله وجود دارد که اسلام و ج.ا در آن توافق نظر نداشته باشند؟
سانسور و اینترنت و این مسائل که اوج شکوفایی ایدئولوژی محمدیست و انصافا برادران سانسور چی خوب از پس تکلیف اسلامیشان بر آمده اند.....