Russell نوشته: بگمانم با یک حرکت اندازه گیری که نمیشود. ولی با یکار چنینش سبدها در ترازوی تعادلی چرا.
5 سبد را به طور قرینه دو طرف ترازوی تعادلی میچینیم (مانند الاکلنگ)، سپس در طرف سنگینتر به ترتیب از هر سبد یک سکه برمیداریم و سر جایش میگذاریم تنها در یک سبد با برداشتن سکه تعادل حاصل میشود و نقطهیِ متناظر آن در طرف دیگر میشود آن سبد تحت تعقیب ما !!
خیر! ترازو دیجیتالیست و با یکبار وزن کردن هم میتوان سبد تحت تعقیب را پیدا کرد.
rahnamaee: mitavan az har kodam az sabadha har tedad sekeh bardasht
Dariush نوشته: خیر! ترازو دیجیتالیست و با یکبار وزن کردن هم میتوان سبد تحت تعقیب را پیدا کرد.
آها!
سبدها را از 1-10 شماره میزنیم و از هر سبد به تعداد شمارهاش در ترازو سکه میریزیم.
حالا اگر شمارهیِ سبد تحت تعقیب ما x باشد، وزن نشان داده شده در ترازو میشود:
550-x
این هم یک معمایی که من از کودکی خاطرم هست:
فردی با قایقی با ظرفیت یک محموله میخواهد یک کیسهیِ گندم، یک مرغ و یک روباره خود را از یک سو به سوی دیگر رودخانه ببرد. چگونه اینکار را بکند تا مرغ با گندم و روباه با مرغ هرگز تنها نمانند.
MEHDI نوشته: **
* x
-----------
**
**+
--------
**
به جای 9 تا ستاره اعداد 1 تا 9 را قرار دهید تا معادله بالا به درستی شکل بگیرد. از هر عدد 1 بار باید استفاده کنید.ببخشید از لحاظ گرافیکی امکانات نبود...
[ATTACH=CONFIG]4313[/ATTACH]
مهدی گرامی این چیستان شما که جواب یکتا ندارد. من همان دفعهی اول که چیستانِ شما را دیدم گمان کردم که نفهمیدهامش یا شما جایی اشتباه کرده و شرطی را بیان نکردهاید. اما گویا همه چیز درست بوده. مثلا چرا پاسخ زیر یکی قبول نیست؟
15
*3
-----------
45
+20
------------
65
==============================
راسل جان این چه چیستانیست آخر برادر؟! چیستان باید در این سطح باشد:
فرض کنید اتاقی داریم که در آن n نفر هستند. حداقل یک و حداکثر n نفر از افرادِ درونِ اتاق روی بدنشان خال است. این افراد به هیچ شکلی نمیتوانند با هم حرف بزنند، یعنی هیچ جوری نمیتوانند به هم بفهمانند که روی بدنِ طرفِ روبرویی خال هست. حال فرض کنید که ایکس نفر از n نفرِ درونِ اتاق خالدار هستند. چطور در حداکثر x شب خالدارها از اتاق خارج خواهند شد؟ هر کس با یک بار نگاه کردن به شخص مقابل میتواند بفهمد که خال دارد یا نه. افراد خودشان هم نمیدانند که خال دارند یا نه.
Dariush نوشته: فرض کنید اتاقی داریم که در آن n نفر هستند. حداقل یک و حداکثر n نفر از افرادِ درونِ اتاق روی بدنشان خال است. این افراد به هیچ شکلی نمیتوانند با هم حرف بزنند، یعنی هیچ جوری نمیتوانند به هم بفهمانند که روی بدنِ طرفِ روبرویی خال هست. حال فرض کنید که ایکس نفر از n نفرِ درونِ اتاق خالدار هستند. چطور در حداکثر x شب خالدارها از اتاق خارج خواهند شد؟ هر کس با یک بار نگاه کردن به شخص مقابل میتواند بفهمد که خال دارد یا نه. افراد خودشان هم نمیدانند که خال دارند یا نه.
در هر شب هر شخص با چند نفر ملاقات میکند؟
بیرون رفتن را متوجه نمیشوم؟ هر فرد خودش (به هر روشی) متوجه بشود که خال دارد خودش میرود بیرون؟
Russell نوشته: در هر شب هر شخص با چند نفر ملاقات میکند؟
بیرون رفتن را متوجه نمیشوم؟ هر فرد خودش (به هر روشی) متوجه بشود که خال دارد خودش میرود بیرون؟
هر چند نفر که خواست را میتواند ملاقات کند.
بیرون رفتن، بیرون رفتن است دیگر راسل جان! معما هم دقیقا بر همین اساس که چطور شخص میفهمد که خودش خال دارد حل میشود.
اعلام عمومی چه؟ میشود چیزی را به اطلاع همه رساند یا هر گونه اطلاعرسانی ممکن نیست؟
Russell نوشته: اعلام عمومی چه؟ میشود چیزی را به اطلاع همه رساند یا هر گونه اطلاعرسانی ممکن نیست؟
خیر!
Dariush نوشته: خیر!
ای بابا !!
من هنوز داستان «شب» را متوجه نمیشوم. هر شب بخشی از این n نفر در اتاق هستند یعنی؟