دفترچه

نسخه‌ی کامل: روشنگری وضعیت ایران
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22
نظام یک نفر نیست. یک سیستم هست.
اصلاح طلبان هم یک نفر نیستند. بزرگترین اپوزوسیون ایران هستند. آدم های مختلفی با دلایل مختلف به این جمع وارد شدند.
هرکس دلیل خاصی داره. به دلایل ملی گرایی,اقتصادی,فرهنگی,اجتماعی و ...
خیلی از آدم های کلیدی و قدرتمند هم به دلیل رانده شدن از قدرت به این اپوزوسیون اضافه شدند.
خیلی های دیگه هم میدونن که با ادامه ی وضع موجود بزودی عذر اون ها هم خواسته میشه و قبل از پس زده شدن از حکومت به این حزب ملحق شدند.
70% اقتصاد ایران حکومتیه. 40% سهم دولت. 25% سهم ولایت فقیه و 5% تعاونی

80 میلیون ایرانی فقط 30% در اقتصاد سهم دارند!!!!!!

دلیلش روشنه که چرا صدای مردم شنیده نمیشه! چون پول و مالکیت ندارن..

اگر دلیل تمام بدبختی ها و جنگ ها و تندروی ها در تمام طول تاریخ جهان رو بخواهیم خیلی خلاصه بگیم میشه اقتصاد حکومتی.

وقتی اقتصاد حکومتی باشه, پول و سرمایه و آبرو و فرهنگ و تاریخ و اعتبار یک کشور دست حکومت خواهد بود.

رهبر حاکمیت هست که برای جنگ و صلح و جان و مال مردم تصمیم میگیره.

وای به حال روزی که رهبر کشوری ترسو و قدرت پرست باشه.

تجربه ی حمله ی اسکندر مقدونی و اعراب و چنگیز خان اتفاق میوفته.

هرکس در راس هرم قدرت قرار بگیره همه ی مردم به اجبار به ساز رهبر میرقصند.

(برای همین هست که کشورهای ایدئولوژیک مثل کشورهای اسلامی و کمونیستی محکوم به فقر و بدبختی هستند. در این کشورها پول و مالکیت به شکل قانونی جزو مال و حق حاکمیت محسوب میشه)

مخالفت هم فایده ای نداره چون جوابش با مرگ معترض پاسخ داده میشه.

خصوصی سازی بزرگترین پروژه ی تاریخی در هر کشوریه.
بعد از خصوصی سازی راه برای پیشرفت هر کشوری صاف و هموار هست.

اینقدر کشورهای مختلف این راه رو رفتن و اینقدر جاده ی پیشرفت هموار شده و اینقدر نخبه و تحصیلکرده زیاد شده و اینقدر سرمایه در بانک ها تلمبار شده که سرمایه گذاران و ThinkTank ها به محض اینکه بو بکشند که جایی در این سیاره قراره اقتصاد حاکمیتی به مردم واگذار بشه حمله میکنند و کمتر از 10-15 سال اون کشور چهره ی جدیدی به خودش میگیره که با یک دهه قبل زمین تا آسمان فرق میکنه.

مثل کشورهای اسکاندیناوی و هنگ کنگ و سنگاپور و لوکزامبورگ و کانادا و هر کشور پیشرفته ای که در دنیا میبینید.

حتی دبی و شارجه و ابوظبی هم اقتصادش رو مدیون خصوصی سازی حاکم امارات هست.
mbk نوشته: به نام خداوند مهرگستر خیلی مهربان
" ﻓَﺈِﺫﺍ ﺟﺎﺀَﺕِ ﺍﻟﻄَّﺎﻣَّﺔُ ﺍﻟْﮑُﺒْﺮﻱ 34
ﻳَﻮْﻡَ ﻳَﺘَﺬَﮐَّﺮُ ﺍﻟْﺈِﻧْﺴﺎﻥُ ﻣﺎ ﺳَﻌﻲ 35
ﻭَ ﺑُﺮِّﺯَﺕِ ﺍﻟْﺠَﺤﻴﻢُ ﻟِﻤَﻦْ ﻳَﺮﻱ 36
ﻓَﺄَﻣَّﺎ ﻣَﻦْ ﻃَﻐﻲ 37
ﻭَ ﺁﺛَﺮَ ﺍﻟْﺤَﻴﺎﺓَ ﺍﻟﺪُّﻧْﻴﺎ 38
ﻓَﺈِﻥَّ ﺍﻟْﺠَﺤﻴﻢَ ﻫِﻲَ ﺍﻟْﻤَﺄْﻭﻱ 39 "
" باز گُداری آمد دچارشدنِ بزرگ شده 34
زمانیست بازگو چند می شود آدمها چه کوشید 35
هم آشکار می شود سوزنده برای کسی می بیند 36
باز یا چه کسی سرکِشی کرد 37
هم پِی گرفت زندگیِ نزدیک 38
باز اگرِ سوزنده او را آغوش 39 "
گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Reactor نمایش پست ها
بله
قاعدتا این ها تکنوکرات و تحصیلکرده هستند و میل به مدرنیزه درشون زیاده.
ولی یک مشت آدم نیستند.
حمایت مردمی پشت سرشونه.
در منافع حزبی با مردم و کشور و ملیت, اشتراکات زیادی دارند.
مردم ایران و قدرت های دنیا علاقمند هستند باهاشون تعامل کنند.
در حالیکه اصول گرایان, غارتگر , فاسد, بیسواد, دشمن مردم و دشمن کشور و دشمن ملیت ایرانی و در ابعاد بزرگتر دشمن امنیت جهانی هستند.
یک که هدف آیین کنار زدن کمبود هم سهم دهیست
دو که هدف آیین تنها سرمایه دارایی پولی نیست
هم سرمایه ماندگار بندگی خداوند است چه در کمبود هم چه در بِِهبود ،
سرمایه داری که سرمایه اش او را از یاد خداوند کنار گذاشت ندار است ، چه در تنگنا چه در گشایش بایستی بنده خداوند باشیم .خداوندا ما باورمندها را بنده جز خودت مدار هم نمازخوانمان دار

این جور حرف ها واقعا با موضوع تاپیک بیربط هست.
من اینجا درباره ی عرفان صحبت نمیکنم.
این تاپیک موضع تحلیل واقعیات کشور رو داره.
با دلیل و منطق بحث میشه و هرجا لازم باشه از عدد و رقم هم استفاده میشه.
نمیخوام موضوع اصلی به بیراهه بره. قبلا درخواست کردم با حرف های الکی تاپیک رو شلوغ نکنید

از مدیریت سایت خواهش میکنم پست بیربط این کاربر رو پاک کننE032
حلقه ی قدرت هر روز تنگ تر میشه و شمشیرهای بیشتری از غلاف بیرون میان.
خیلی ها از گود قدرت بیرون افتادند. برای این که به قدرت برگردند نظام را هم زیر پا میگذارند.
نظام دیگر مقدس نیست. به گروکشی قدرت تبدیل شده. این رو همه فهمیدند.
تنها کسی که دلش برای نظام میسوخت هاشمی رفسنجانی بود که به غلط کردن افتاد.
اصولگرایان احمق حتی سید حسن خمینی که نوه ی بنیان گذار انقلاب بود و اصولگرا بود رو هم تبدیل به اصلاح طلب تندرو کردند!
از این آدم میشد بسیار بهره برداری سیاسی به نفع اصول گرایان کرد ولی این بی سیاست های احمق عُرضه ی نگه داشتن این کارت رو هم نداشتند و مُفت فرستادنش بین دست حریف...
E412
[عکس: attachment.php?attachmentid=4978&stc=1]
شبکه ی من و تو در رابطه با انتخابات پیش رو مصاحبه ای کرده با رضا پهلوی که در این لینک فیسبوک کلیپش موجوده.

https://www.facebook.com/manototv/videos...787555979/

ایشان معتقده که انتخابات باید تحریم بشه.
مجری ازش سوال میکنه که آلترناتیو شما برای تحریم انتخابات چیه؟ جوابی براش نداره و سعی میکنه فرافکنی کنه..
میگه حکومت باید یک آلترناتیو بزاره! خنده داره...
کدام حکومت دیکتاتوری میاد برای مردم آلترناتیو بزاره که سرنگون بشه؟
میگه جمهوری اسلامی اگر بره من کلی آدم دارم که بزارمشون بر سر قدرت...
من صحبتی که با این آقا دارم اینه:

دوست من!
ج.ا اگر بره که ایران آنقدر آدم حسابی داره که خودشون بلدن چطوری کشور رو سر و سامان بدن. کشور که لنگ تصمیم تو و امثال تو و آدم های دور و بر تو نیست. شما لازم نیست برای قسمت ساده ی کار نظر بدی. اگر بلدی برای قسمت سخت کار راه کار پیشنهاد بده. اینکه چطور ج.ا رو مجبور کنیم که از ایران بره. قسمت سخت کار اینجاست!

شما زمان انتخابات دور اول احمدی نژاد هم گفتی رای ندیم. ما هم رای ندادیم. چی شد؟ احمدی نژاد شد رئیس جمهور!
بعد شما چه راهکاری پیشنهاد دادی؟ هیچی!

دور دوم که مردم فهمیدن چه اشتباهی کردن
[B]تو باز هم گفتی انتخابات رو تحریم کنیم. اما مردم که یک چیزهایی فهمیده بودند به میرحسین رای دادند. ولی یک کم دیر شده بود چون دیگه مزه ی غارت کشور بدون آقا بالا سر و هیچ نظارتی به مذاق اصولگراها شیرین آمده بود و دیگر کوتاه بیا نبودند و با کودتای نظامی برای بار دوم احمدی نژاد رو با زور هم که شده رئیس جمهور کردند و حتی پیشنهاد دادن که راست جمهوری رو بجای 4 سال 8 ساله کنند!
در طول 4 سال دوم ریاست جمهوری احمدی نژاد, ایران رکورد اختلاس و دزدی رو در تاریخ ثبت کرد و تا پای جنگ و فروپاشی و تجزیه رفت!
شما چه جوابی داشتی بدی؟ هیچی

هر موقع بحث انتخابات میشه شما سر و کله ات پیدا میشه و میای و گند میزنی و میری تو سوراخت قایم میشی تا انتخابات بعدی دوباره بیای بیرون و به همه بگی رای ندین!
تو چجور اندیشمندی هستی که هیچ راهی بغیر از رای ندادن بلد نیستی تا به مردمت توصیه و خدمت کنی؟؟؟


الان هم آمدی و دوباره میگی انتخابات رو تحریم کنیم!

تو که ادعا میکنی جمهوری اسلامی پاسخگو نیست بیا و تو پاسخگو باش. پاسخ بده که نتیجه ی این همه توصیه ی غلط عدم شرکت در انتخابات که به مردم کردی چی بود؟ نشون بده نتیجه ی حرفات رو!

چرا همیشه تا این سوال ازت میشه از جواب دادن فرار میکنی؟ میری یک جای دیگه چندتا مُخ کار میگیری و بعد دوباره مثل نوار دائم تکرا میکنی که رای ندین؟

رو که نیست! یک پا احمدی نژادی! فقط قدرت نداری و بجای کاپشن, کت و شلوار و کراوات داری

با این همه ادعا آیا یک ذره عِرق وطن داری؟

تو هنوز هم داری برای قبضه ی قدرت ایران نقشه میکشی؟ تو هنوز هم فکر میکنی کشور ارث پدرته؟

هنوز هم میگی دیگی که برای من نجوشه میخوام سر سگ توش بجوشه؟

خوبه که 38 سال از قدرت دور بودی و نظرت اینه! اگر انقلاب نمیشد و تو پادشاه بودی دیگه چکار میخواستی بکنی؟ مگه قدرت رو ول میکردی؟

[/B]
[h=1]فقاهت در نمونه خامنه‌ای: تخصص در دروغ‌ و تقلب[/h]
[h=5]اکبر گنجی[/h]
نقل قول:تجربه فقیه سالاری، تجربه‌ای پربار و پر هزینه بود. آن تصورات ساده لوحانه قبل از انقلاب درباره صنف آخوندها، با این تجربه، دود شد و به هوا رفت. بینش فقیهانه به کلی معیوب و ضد اخلاقی است. از این میان، فقط و فقط به رذیلت اخلاقی دروغ گویی بنگرید. فقیهان برای دروغ گویی روایت هم ساخته‌اند تا بتوانند دروغ گویی‌هایشان را تبعیت از فرمان پیامبر اسلام به شمار آورند و مقلدان را هم وادار به دروغ گویی کنند. مهمترین برساخته آنان به قرار زیر است:
[عکس: 23.jpg]اکبر گنجی

در کتاب کافی، با سند صحیح، از ابو عبدالله (امام صادق) روایت شده است که وی گفته است که پیامبر اسلام فرموده اند: “اذا رایتم اهل الریب والبدع من بعدی فاظهروا البراءه منهم و اکثروا من سبهم والقول فیهم والواقیعه و باهتوهم کیلا یطمعوا فی الفساد فی الاسلام و یحذرهم الناس و لایتعلموا من بدعهم یکتب الله بذلک الحسنات و یرفع لک به الدرجات: هرگاه، پس از من، به کسانی برخوردید که یا در دین شک دارند یا چیز نوظهوری به دین وارد می‌کنند بیزاری خود را از آنان آشکار کنید و تا می‌توانید دشنامشان دهید و بدگویی شان کنید و افتراشان بزنید و دروغ و بهتانشان ببندید تا امیدشان به تباه کردن اسلام نومید شده و این کارها مردم را از اطرافشان پراکنده کند تا از بدعتهایشان چیزی نیاموزند. خدا به خاطر این کارها برایتان حسنه می‌نویسد و درجات شما را متعالی می‌گرداند” (شیخ مرتضی انصاری، المکاسب، چاپ تبریز، ۱۳۷۵ ه- ق، ص ۴۵، س س ۲۸-۲۷).
آیت الله خامنه‌ای و فقیهان منصوبش، در عمل به این روایت مسابقه‌ای به راه انداخته و همگی به دنبال اول شدن در آن هستند. آنان برای حفظ منابع کمیاب قدرت/ثروت/ اطلاعات/منزلت اجتماعی، دروغ می‌گویند.
[عکس: clear.gif]
[h=2]انتخابات و دروغ[/h] انتخابات هفتم اسفند ۱۳۹۴ اوج دروغ گویی ولی فقیه و فقه‌پیشگان را به نمایش گذارد. آیت الله خامنه‌ای از ماه‌ها قبل زمینه را فراهم ساخت. او گفت که دشمن به دنبال نفوذ در مراکز تصمیم گیری اصلی کشور است. سپس به صراحت گفت که دشمن به دنبال نفوذ از طریق انتخابات در مجلس خبرگان رهبری و مجلس شورای اسلامی است. با این دروغ صلاحیت هزاران داوطلب انتخابات را رد کردند.
آیت الله جنتی گفت دشمنان “بیگانگانی مانند آمریکا و انگلیس می‌خواهند در فضای انتخابات از این فرصت استفاده کنند و عوامل و نفوذی‌های خودشان را به مجلس خبرگان رهبری بفرستند اما خدا نمی‌خواهد و تاکنون هم نخواسته است، ما تا جایی که توانستیم جلوی نفوذی‌ها را گرفتیم و فکر نمی‌کنم مشکلی در خبرگان داشته باشیم، ما تا جایی که شناسایی کردیم و در توانمان بود، جلوی آنها را گرفته‌ایم. البته دشمنان برای انتخابات مجلس شورای اسلامی هم برنامه‌ریزی کرده بودند، افراد زیادی را آماده کرده بودند تا به مقاصد خودشان برسند تا مجلس شورای اسلامی شکل دیگری پیدا کند، شورای نگهبان هم در زمینه انتخابات مجلس تا آنجا که می‌توانست به وظیفه خودش عمل کرد”.
آیت الله علم الهدی هم گفت که آمریکا و انگلیس به دنبال نفوذ در مجلس خبرگان هستند و از لیست خاصی حمایت به عمل آورده‌اند. آنان به دنبال حذف نزدیکترین یاران رهبری- بخصوص آیت الله جنتی، محمد یزدی و مصباح- هستند. انگلیس که دو کودتای رضا شاه و کودتای علیه مصدق را راه انداخت، حالا به دنبال کودتای سوم است. آنان قصد دارند “آخوندهای انگلیسی” را بر سر کار آورند. علم الهدی گفت قصد انگلیس این است که :
“در مجلس خبرگان آخوند انگلیسی و غیرانگلیسی ایجاد کنند و انگلیس فکر کرد همان توطئه مشروطه را می‌تواند تکرار کند و به مردم بگوید به کسی رأی دهید یا ندهید و روحانیت را به انگلیسی و غیرانگلیسی تبدیل و مجلس خبرگان را به این مسئله آلوده کند…انگلیس در این شرایط به فکر افتاد که بحث آخوند انگلیس و غیرانگلیس را مطرح کند. حالا به مقام عالیقدر آیات جنتی، یزدی و مصباح چنین دخالت و جسارتی کردند اما این جسارت به آن بزرگواران نبود، بلکه به کسانی جسارت شد که انگلیس از آنها طرفداری کرد.یک جریان استعمارگر پیر که در طول دو قرن دنیای اسلام را به آتش کشانده از شما [اصلاح طلبان و اعتدالیون] حمایت کرده است، و نه تنها عکس‌العملی نشان نمی‌دهید، حداقل اظهار بیزاری کنید.”
دروغگویی فقیهان منحصر به آمریکا و انگلیس نشد، پای عربستان سعودی را هم به میان آوردند. خبرگزاری فارس- خبرگزاری بسیج- طی خبری با تیتر “مفتی اعظم آل‌سعود: مردم ایران به جنتی، مصباح‌ و یزدی رأی ندهند“، این دروغ را منتشر کرد تا حسین شریعتمداری آن به تیتر صفحه اول کیهان ششم اسفند تبدیل سازد و رسانه‌های اصول گرایان نیز آن را باز نشر دادند. دفتر خبرگزاری سعودی در واشنگتن این دروغ را تکذیب کرد و در سایت مفتی اعظم سعودی هم چنین دروغی وجود ندارد.
احمد خاتمی- امام جمعه منصوب آیت الله خامنه‌ای در تهران و عضو مجلس خبرگان رهبری- در پنجم اسفند دروغ گویی را در رقابت با دیگر فقیهان، تشدید کرد و کار را به باراک اوباما- رئیس جمهور آمریکا- کشاند. او گفت که آمریکا و انگلیس به دنبال حذف یاران رهبری – خصوصاً آیت الله جنتی، محمد یزدی و مصباح- هستند. احمد خاتمی سپس گفت:
“انگلیسی‌ها و آمریکایی‌ها در ایام انتخابات احمقانه‌ترین کار را کردند که همین سبب شد مردم ما با بصیرت بیشتر به چهره‌های ضد آمریکایی و ضد انگلیسی سوق پیدا کنند. از بصیرت ملت‌مان می‌بینم که به فضل خدا همان چهره‌هایی را که انگلیس و اوباما گفته که به اینها رای ندهید به یاری خداوند منتخب‌های اول مردم واقع خواهند شد. یکی از آنها هم که هم رادیو فردا و هم شبکه بی بی سی بر علیه او لجن پراکنی می‌کنند این طلبه نا چیز هستم که افتخار می‌کنم بر این که انگلیس بر علیه من موضع‌گیری کند.”
اینها فقها، نیروها و رسانه‌های ولی فقیه هستند. وقتی شخص خامنه‌ای دروغ می‌گوید، طبیعی است که مریدانش هم در اقتدای به رهبرشان از او سبقت بگیرند.
آخر باراک اوباما کجا گفته است که به چه افرادی در ایران رأی ندهید؟ سیاست کاملاً عاقلانه دولت آمریکا را مدتها قبل جان کری – وزیر امور خارجه آمریکا – به روشنی اعلام کرد و گفت که آمریکایی‌ها نباید درباره انتخابات ایران هیچ گونه اظهار نظری کنند.
[عکس: 24.jpg]مثلث جیم: جنتی، یزدی، مصباح − تمام تلاش خامنه‌ای درآوردن امثال اینها از صندوق است

[h=2]انتخابات و تقلب[/h] آیت الله خامنه‌ای و فقیهان پیرو او به شدت ترسیده‌اند (رجوع شود به مقاله “چرا خامنه‌ای و نزدیکان او نگران نتایج انتخابات‌اند و ترسیده‌اند؟ “). خامنه‌ای با تمامی اقدامات سرکوبگرانه، سیاست خارجی به زیان منافع ملی ایران و فقیهانش که از تروریسم و خشونت دفاع می‌کنند، تازه گلایه می‌کند که چرا او را تندروترین فرد به شمار می‌آورند (رجوع شود به مقاله “آیت‌الله خامنه‌ای: “دشمنان امروز بنده حقیر را از همه تندرو‌تر می‌دانند“).
همه این دروغ‌ها گفته شد، اما خامنه‌ای برای نجات فقیهان داعشی هیچ راهی جز تقلب در انتخابات هفتم اسفند ندارد (رجوع شود به مقاله “خامنه‌ای با چه تقلب‌هایی می‌تواند جنتی و یزدی و مصباح را نجات دهد؟ “).
برای این که مطابق گزارش موسسه آی‌پُز – مستقر در آمریکا- از نظرسنجی خود، ۷۵ درصد واجدین شرایط رای در انتخابات مجلس شورای اسلامی و ۷۳ درصد نیز در انتخابات خبرگان شرکت می‌کنند. نظرسنجی مورد اشاره در روزهای ۲۳ بهمن تا ۱ اسفند به صورت تلفنی انجام شده و روش نمونه‌گیری نیز به صورت تصادفی بوده است.
هر گاه میزان مشارکت در ایران بالا بوده، خامنه‌ای و اصول گرایان نزدیک به او باخته‌اند. منتها مسئله این است که در این دوره، آیت الله خامنه‌ای و نظامیان و فقیهان درباری مسئله حذف “مثلث جیم“- آیت الله جنتی، محمد یزدی، مصباح-، “مثلث خراسان“- آیت الله هاشمی شاهرودی، علم الهدی، سعیدی-، صادق لاریجانی، احمد خاتمی، شبستری، و….را به مسئله‌ای ناموسی تبدیل کرده‌اند.
آنها هفته هاست که این دروغ را تکرار کرده و می‌کنند که دولت‌های آمریکا، انگلیس و عربستان سعودی به دنبال حذف این افراد از طریق انتخابات هفتم اسفند هستند. رأی نیاوردن این افراد، فقط “نه” بزرگ به خامنه‌ای و “فقاهت داعشی” نیست، بلکه میلیون ایرانی رأی دهنده هم بدین ترتیب به نفوذی‌های آمریکا، انگلیس و عربستان سعودی تبدیل خواهند شد. وقتی ولی فقیه، فقیهان منصوبش و نظامیان این گونه دروغ می‌گویند، آیا برای نجات خود در انتخابات تقلب نخواهند کرد؟
اما مسئله این است که سطح نزاع‌ها و رقابت سیاسی در میان زمامداران جمهوری اسلامی به میزانی افزایش یافته است که پذیرش تقلب توسط دولت حسن روحانی به منزله خودکشی برای دولت او، هاشمی رفسنجانی و اصلاح طلبان به شمار خواهد رفت. این انتخابات، پیامدهای ناخواسته بسیاری به دنبال دارد که به مرور آشکار خواهند شد.

فقاهت در نمونه خامنه‌ای: تخصص در دروغ‌ و تقلب
با دستکش رای میدهم
(یک تجربه از فرانسه، مهد دموکراسی جهان)

این روزها بسیاری از مردم که گزینه های ایده آل خود را در میان تایید صلاحیت شدگان نمی بینند مرددند که آیا رای بدهند یا خیر.
شاید مرور تجربه سایر كشورها در تصمیم این دسته از مردم موثر باشد. این داستان مربوط به انتخابات سال ٢٠٠٢ فرانسه است:

انتخابات ریاست جمهوری سال ٢٠٠٢ در فرانسه در حالی به دور دوم كشیده شد كه به دلیل تفرقه احزاب چپ، رقبای آن مرحله از انتخابات به شكلی نادر هردو راستگرا بودند.
یكی ژاك شیراك از راست "میانه"و دیگری لوپن از راست "افراطی" كه با رایی نزدیك به هم(اولی ٢٠و دومی١٧درصد كل آرا) به دور دوم راه یافته بودند.
لوپن با شعارهای تندش اقبال عجیبی بین راستگرا ها پیدا كرده بود و احتمال رئیس جمهور شدنش در غیبت یك رقیب سوسیالیست وجود داشت،
موضوعی كه تهدید كننده مبانی جمهوری فرانسه حتی از سوی راست میانه تلقی میشد.

به همین دلیل، مردم عمدتا چپگرای فرانسه برای جلوگیری از آن فاجعه و به دعوت تمامی احزاب چپ و سوسیالیست به شیراك راستگرا رای دادند،
با این شعار كه :"به كلاه بردارها رای می دهیم؛ ولی نمیگذاریم فاشیستها رای بیاورند"

روز رای گیری بسیاری از مردم به نشانه اینكه رایشان انتخاب بین بد و بدتر است و از این انتخابشان "خوشحال" نیستند ، بینی هایشان را با دستمال پوشانده بودند و با "دستكش" رایشان را به صندوق می انداختند .
در آن انتخابات، شیراك با كسب ٨٢درصد آرا رئیس جمهور شد که یک رکورد در تاریخ فرانسه محسوب می شود که تا پیش از پیروزی شیراک متعلق به ناپلئون بناپارت بود.

حتی در مهد آزادی و دموكراسی هم ممكن است نتوانیم "بهترینها"را انتخاب كنیم اما عدم تشخیص "بهترین انتخاب ممكن" می تواند برایمان "آخرین فرصت انتخاب" باشد.
درود بر راکتور گرامی.
من مخالف رای دادن هستم. رای دادن بیعت با نظام اسلامی است. چند نکته در پاسخ به شما.
1- حکومت اسلامی ایران را ابرقدرتهای غربی روی کار آوردند. آنها دیدند شاه دارد ایران را توسعه می دهد و دیند مردم ایران خر مذهبی هستند و دیدند مردم هنوز هوای کربلا دارند پس حکومت اسلامی ایران را ناسیس کردند. یعنی دیدند مردم بین اسلام و ملییت، اسلام را و بین سنت و مدرنیسم، سنت را انتخاب کردند پس آخوندهای نوکرشان را بر سر کار گذاشتند. اگر هم آخوندی نوکر شرق و غرب نباشد و مسلمان واقعی باشد یک کفتاری مثل حضرت علی و محمد رسول الله میشود. یعنی اسلام چه نابش چه تقلبی یک گوه است که توحش و عقب ماندگی و بی عدالتی در پی دارد.
2- من پیشنهاد می کنم کتب نوام چامسکی و جان کولمن و رابرت دریفوس را بخوانی تا بفهمی جناح چپ و راست این حکومت نوکر غرب است.
3- غرب بخصوص آمریکا در رسانه هایشان از حکومت اسلامی انتقاد می کند و خود را جامی ملیگراها و سکولارهای ایران معرفی می کند این یک کلک غربی است کمک به وحوش مسلمان و اشک تمساح برای سکولارهای خاورمیانه. به گفته گیلبرت اشقر و چامسکی و دریفوس آمریکا از قرن قبل برنامه داشته و دارد ملیگراها و سکولارهای خاورمیانه را بدست اسلامگراها سرکوب کند.
هدف غرب این است که حکومت اسلامی پابرجا باشد.
من خبر موثق دارم برای دانشجویان سکولار و ملی گرای زمان خاتمی حتی آنها که زیاد فعالیت نداشته اند اکنون بارها وزارت اطلاعات و سپاه مشکل ایجاد کرده. یعنی خاتمی طرحی بود تا مخالفان حکومت اسلامی شناسایی و سرکوب شوند.

4- غرب دشمن مردم عادی ایران است. به نظر شما چرا غرب به ایران اجازه داده اسلحه بخرد و اجازه داده مقامات حکومتی پول دربانکها بگذارند ولی مردم عادی تحریم اینترنتی هستند و هنوز حق تجارت الکترونیک ندارند؟

5- من در زمان انتخابات 88 هم علیه احمدی نژاد و هم علیه موسوی و کروبی در اینترنت تبلیغ کردم و رای ندادم اما در تمام تظاهرات و درگیری های خیابانی شرکت کردم. البته دیگر حوصله درگیری حیابانی ندارم و اگر پیش بیاد شرکت نمی کنم چون تمام آلترناتیوهای موجود در ایران و خارج را دزدان بیچراغ و با چراغ می دانم.
6- این حکومت هزار فامیله. تمام جناح چپ و راست با هم فامیلند! تاج زاده فامیل صفار هرندیه. خامنه ای و میر حسین موسوی عموزاده اند. برادر خاتمی که اصلاحطلب تندرو بود فامیل صادق خرازی که او فامیل خامنه ای است. مخملباف اصلاحطلب فامیل ریشهری و مشکینی است و ...
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22