نظام یک نفر نیست. یک سیستم هست.
اصلاح طلبان هم یک نفر نیستند. بزرگترین اپوزوسیون ایران هستند. آدم های مختلفی با دلایل مختلف به این جمع وارد شدند.
هرکس دلیل خاصی داره. به دلایل ملی گرایی,اقتصادی,فرهنگی,اجتماعی و ...
خیلی از آدم های کلیدی و قدرتمند هم به دلیل رانده شدن از قدرت به این اپوزوسیون اضافه شدند.
خیلی های دیگه هم میدونن که با ادامه ی وضع موجود بزودی عذر اون ها هم خواسته میشه و قبل از پس زده شدن از حکومت به این حزب ملحق شدند.
70% اقتصاد ایران حکومتیه. 40% سهم دولت. 25% سهم ولایت فقیه و 5% تعاونی
80 میلیون ایرانی فقط 30% در اقتصاد سهم دارند!!!!!!
دلیلش روشنه که چرا صدای مردم شنیده نمیشه! چون پول و مالکیت ندارن..
اگر دلیل تمام بدبختی ها و جنگ ها و تندروی ها در تمام طول تاریخ جهان رو بخواهیم خیلی خلاصه بگیم میشه اقتصاد حکومتی.
وقتی اقتصاد حکومتی باشه, پول و سرمایه و آبرو و فرهنگ و تاریخ و اعتبار یک کشور دست حکومت خواهد بود.
رهبر حاکمیت هست که برای جنگ و صلح و جان و مال مردم تصمیم میگیره.
وای به حال روزی که رهبر کشوری ترسو و قدرت پرست باشه.
تجربه ی حمله ی اسکندر مقدونی و اعراب و چنگیز خان اتفاق میوفته.
هرکس در راس هرم قدرت قرار بگیره همه ی مردم به اجبار به ساز رهبر میرقصند.
(برای همین هست که کشورهای ایدئولوژیک مثل کشورهای اسلامی و کمونیستی محکوم به فقر و بدبختی هستند. در این کشورها پول و مالکیت به شکل قانونی جزو مال و حق حاکمیت محسوب میشه)
مخالفت هم فایده ای نداره چون جوابش با مرگ معترض پاسخ داده میشه.
خصوصی سازی بزرگترین پروژه ی تاریخی در هر کشوریه.
بعد از خصوصی سازی راه برای پیشرفت هر کشوری صاف و هموار هست.
اینقدر کشورهای مختلف این راه رو رفتن و اینقدر جاده ی پیشرفت هموار شده و اینقدر نخبه و تحصیلکرده زیاد شده و اینقدر سرمایه در بانک ها تلمبار شده که سرمایه گذاران و ThinkTank ها به محض اینکه بو بکشند که جایی در این سیاره قراره اقتصاد حاکمیتی به مردم واگذار بشه حمله میکنند و کمتر از 10-15 سال اون کشور چهره ی جدیدی به خودش میگیره که با یک دهه قبل زمین تا آسمان فرق میکنه.
مثل کشورهای اسکاندیناوی و هنگ کنگ و سنگاپور و لوکزامبورگ و کانادا و هر کشور پیشرفته ای که در دنیا میبینید.
حتی دبی و شارجه و ابوظبی هم اقتصادش رو مدیون خصوصی سازی حاکم امارات هست.
شبکه ی من و تو در رابطه با انتخابات پیش رو مصاحبه ای کرده با رضا پهلوی که در این لینک فیسبوک کلیپش موجوده.
https://www.facebook.com/manototv/videos...787555979/
ایشان معتقده که انتخابات باید تحریم بشه.
مجری ازش سوال میکنه که آلترناتیو شما برای تحریم انتخابات چیه؟ جوابی براش نداره و سعی میکنه فرافکنی کنه..
میگه حکومت باید یک آلترناتیو بزاره! خنده داره...
کدام حکومت دیکتاتوری میاد برای مردم آلترناتیو بزاره که سرنگون بشه؟
میگه جمهوری اسلامی اگر بره من کلی آدم دارم که بزارمشون بر سر قدرت...
من صحبتی که با این آقا دارم اینه:
دوست من!
ج.ا اگر بره که ایران آنقدر آدم حسابی داره که خودشون بلدن چطوری کشور رو سر و سامان بدن. کشور که لنگ تصمیم تو و امثال تو و آدم های دور و بر تو نیست. شما لازم نیست برای قسمت ساده ی کار نظر بدی. اگر بلدی برای قسمت سخت کار راه کار پیشنهاد بده. اینکه چطور ج.ا رو مجبور کنیم که از ایران بره. قسمت سخت کار اینجاست!
شما زمان انتخابات دور اول احمدی نژاد هم گفتی رای ندیم. ما هم رای ندادیم. چی شد؟ احمدی نژاد شد رئیس جمهور!
بعد شما چه راهکاری پیشنهاد دادی؟ هیچی!
دور دوم که مردم فهمیدن چه اشتباهی کردن [B]تو باز هم گفتی انتخابات رو تحریم کنیم. اما مردم که یک چیزهایی فهمیده بودند به میرحسین رای دادند. ولی یک کم دیر شده بود چون دیگه مزه ی غارت کشور بدون آقا بالا سر و هیچ نظارتی به مذاق اصولگراها شیرین آمده بود و دیگر کوتاه بیا نبودند و با کودتای نظامی برای بار دوم احمدی نژاد رو با زور هم که شده رئیس جمهور کردند و حتی پیشنهاد دادن که راست جمهوری رو بجای 4 سال 8 ساله کنند!
در طول 4 سال دوم ریاست جمهوری احمدی نژاد, ایران رکورد اختلاس و دزدی رو در تاریخ ثبت کرد و تا پای جنگ و فروپاشی و تجزیه رفت!
شما چه جوابی داشتی بدی؟ هیچی
هر موقع بحث انتخابات میشه شما سر و کله ات پیدا میشه و میای و گند میزنی و میری تو سوراخت قایم میشی تا انتخابات بعدی دوباره بیای بیرون و به همه بگی رای ندین!
تو چجور اندیشمندی هستی که هیچ راهی بغیر از رای ندادن بلد نیستی تا به مردمت توصیه و خدمت کنی؟؟؟
الان هم آمدی و دوباره میگی انتخابات رو تحریم کنیم!
تو که ادعا میکنی جمهوری اسلامی پاسخگو نیست بیا و تو پاسخگو باش. پاسخ بده که نتیجه ی این همه توصیه ی غلط عدم شرکت در انتخابات که به مردم کردی چی بود؟ نشون بده نتیجه ی حرفات رو!
چرا همیشه تا این سوال ازت میشه از جواب دادن فرار میکنی؟ میری یک جای دیگه چندتا مُخ کار میگیری و بعد دوباره مثل نوار دائم تکرا میکنی که رای ندین؟
رو که نیست! یک پا احمدی نژادی! فقط قدرت نداری و بجای کاپشن, کت و شلوار و کراوات داری
با این همه ادعا آیا یک ذره عِرق وطن داری؟
تو هنوز هم داری برای قبضه ی قدرت ایران نقشه میکشی؟ تو هنوز هم فکر میکنی کشور ارث پدرته؟
هنوز هم میگی دیگی که برای من نجوشه میخوام سر سگ توش بجوشه؟
خوبه که 38 سال از قدرت دور بودی و نظرت اینه! اگر انقلاب نمیشد و تو پادشاه بودی دیگه چکار میخواستی بکنی؟ مگه قدرت رو ول میکردی؟
[/B]
با دستکش رای میدهم
(یک تجربه از فرانسه، مهد دموکراسی جهان)
این روزها بسیاری از مردم که گزینه های ایده آل خود را در میان تایید صلاحیت شدگان نمی بینند مرددند که آیا رای بدهند یا خیر.
شاید مرور تجربه سایر كشورها در تصمیم این دسته از مردم موثر باشد. این داستان مربوط به انتخابات سال ٢٠٠٢ فرانسه است:
انتخابات ریاست جمهوری سال ٢٠٠٢ در فرانسه در حالی به دور دوم كشیده شد كه به دلیل تفرقه احزاب چپ، رقبای آن مرحله از انتخابات به شكلی نادر هردو راستگرا بودند.
یكی ژاك شیراك از راست "میانه"و دیگری لوپن از راست "افراطی" كه با رایی نزدیك به هم(اولی ٢٠و دومی١٧درصد كل آرا) به دور دوم راه یافته بودند.
لوپن با شعارهای تندش اقبال عجیبی بین راستگرا ها پیدا كرده بود و احتمال رئیس جمهور شدنش در غیبت یك رقیب سوسیالیست وجود داشت،
موضوعی كه تهدید كننده مبانی جمهوری فرانسه حتی از سوی راست میانه تلقی میشد.
به همین دلیل، مردم عمدتا چپگرای فرانسه برای جلوگیری از آن فاجعه و به دعوت تمامی احزاب چپ و سوسیالیست به شیراك راستگرا رای دادند،
با این شعار كه :"به كلاه بردارها رای می دهیم؛ ولی نمیگذاریم فاشیستها رای بیاورند"
روز رای گیری بسیاری از مردم به نشانه اینكه رایشان انتخاب بین بد و بدتر است و از این انتخابشان "خوشحال" نیستند ، بینی هایشان را با دستمال پوشانده بودند و با "دستكش" رایشان را به صندوق می انداختند .
در آن انتخابات، شیراك با كسب ٨٢درصد آرا رئیس جمهور شد که یک رکورد در تاریخ فرانسه محسوب می شود که تا پیش از پیروزی شیراک متعلق به ناپلئون بناپارت بود.
حتی در مهد آزادی و دموكراسی هم ممكن است نتوانیم "بهترینها"را انتخاب كنیم اما عدم تشخیص "بهترین انتخاب ممكن" می تواند برایمان "آخرین فرصت انتخاب" باشد.
درود بر راکتور گرامی.
من مخالف رای دادن هستم. رای دادن بیعت با نظام اسلامی است. چند نکته در پاسخ به شما.
1- حکومت اسلامی ایران را ابرقدرتهای غربی روی کار آوردند. آنها دیدند شاه دارد ایران را توسعه می دهد و دیند مردم ایران خر مذهبی هستند و دیدند مردم هنوز هوای کربلا دارند پس حکومت اسلامی ایران را ناسیس کردند. یعنی دیدند مردم بین اسلام و ملییت، اسلام را و بین سنت و مدرنیسم، سنت را انتخاب کردند پس آخوندهای نوکرشان را بر سر کار گذاشتند. اگر هم آخوندی نوکر شرق و غرب نباشد و مسلمان واقعی باشد یک کفتاری مثل حضرت علی و محمد رسول الله میشود. یعنی اسلام چه نابش چه تقلبی یک گوه است که توحش و عقب ماندگی و بی عدالتی در پی دارد.
2- من پیشنهاد می کنم کتب نوام چامسکی و جان کولمن و رابرت دریفوس را بخوانی تا بفهمی جناح چپ و راست این حکومت نوکر غرب است.
3- غرب بخصوص آمریکا در رسانه هایشان از حکومت اسلامی انتقاد می کند و خود را جامی ملیگراها و سکولارهای ایران معرفی می کند این یک کلک غربی است کمک به وحوش مسلمان و اشک تمساح برای سکولارهای خاورمیانه. به گفته گیلبرت اشقر و چامسکی و دریفوس آمریکا از قرن قبل برنامه داشته و دارد ملیگراها و سکولارهای خاورمیانه را بدست اسلامگراها سرکوب کند.
هدف غرب این است که حکومت اسلامی پابرجا باشد.
من خبر موثق دارم برای دانشجویان سکولار و ملی گرای زمان خاتمی حتی آنها که زیاد فعالیت نداشته اند اکنون بارها وزارت اطلاعات و سپاه مشکل ایجاد کرده. یعنی خاتمی طرحی بود تا مخالفان حکومت اسلامی شناسایی و سرکوب شوند.
4- غرب دشمن مردم عادی ایران است. به نظر شما چرا غرب به ایران اجازه داده اسلحه بخرد و اجازه داده مقامات حکومتی پول دربانکها بگذارند ولی مردم عادی تحریم اینترنتی هستند و هنوز حق تجارت الکترونیک ندارند؟
5- من در زمان انتخابات 88 هم علیه احمدی نژاد و هم علیه موسوی و کروبی در اینترنت تبلیغ کردم و رای ندادم اما در تمام تظاهرات و درگیری های خیابانی شرکت کردم. البته دیگر حوصله درگیری حیابانی ندارم و اگر پیش بیاد شرکت نمی کنم چون تمام آلترناتیوهای موجود در ایران و خارج را دزدان بیچراغ و با چراغ می دانم.
6- این حکومت هزار فامیله. تمام جناح چپ و راست با هم فامیلند! تاج زاده فامیل صفار هرندیه. خامنه ای و میر حسین موسوی عموزاده اند. برادر خاتمی که اصلاحطلب تندرو بود فامیل صادق خرازی که او فامیل خامنه ای است. مخملباف اصلاحطلب فامیل ریشهری و مشکینی است و ...