Mehrbod نوشته: ترزبان نزدیک ≈
همآغوشیده، عاشقان نامیدانه میکوشند که سرخوشی نارسانایشان را به خود-تَرارویی یگانه بیامیزند؛ بیهوده. چه در سرشت هر روان انگاریده، سرنوشت رنجش و در تنهایی خوشی بردن است.
مهربد جان من آنقدرها هم انگلیسیم خوب نیست،ولی متن اصلی را نسبتا راحت فهمیدم اما ترجمه را هنوز سر در نیاوردم
Russell نوشته: مهربد جان من آنقدرها هم انگلیسیم خوب نیست،ولی متن اصلی را نسبتا راحت فهمیدم اما ترجمه را هنوز سر در نیاوردم
همآغوشیدن = to embrace one another
نارسانایشان = نارسانا = insulated، رسانا و نارسانا در فیزیک
خود-ترارو = خود (self) + ترارفتن (transcendence)، شاید فرارفتن درستتر باشد.
سرشت = ماهیت، طبیعت = nature
روان = روح = soul
انگاریده = تجسم شده، embodied
""It is likely that something unlikely will happen."
- Aristotle"
"پُرگرایند است که چیزی کمگِرایند رخ دهد"
- ارستو
" اگر میلیون ها نفر به یک موضوع احمقانه باور دارند؛ آن موضوع هنوز هم احمقانه است. "
زیگموند فروید
پول وفاداری را به بی وفایی، عشق را به تنفر، تنفر را به عشق، فضیلت را به رذیلت، رذیلت را به فضیلت، سرور را به بنده، بنده را به سرور، حماقت را به هوشمندی و هوشمندی را به حماقت تبدیل می کند. (مارکس)
یک نقلقولی دیده بودم مانند این: مشکل آنها این نیست که پاسخها را نمیدانند، بلکه آنها پرسشها را نمیبینند.
هرچه تلاش کردم نتوانستم منبعش را به یاد بیاورم. یکی از دوستانی که گوگلش خوب است می تواند منبع این را پیدا کند؟
Mehrbod نوشته: ""It is likely that something unlikely will happen." - Aristotle"
"پُرگرایند است که چیزی کمگِرایند رخ دهد" - ارستو
بسیار جالب. یک تاس یک میلیارد وجهی نیز در نهایت به یک وجه میخوابد. منبعش را میتوانید بنویسید؟
افتخار می کنم که نوشتن این گزین گویه در اینجا نصیب من گشت:
" شاید باورهای شما مخالف با باورهای من باشند؛ ولی تا زمانی که زنده هستم تلاش می کنم تا بتوانید باورهایتان را آزادانه بیان کنید. ''
وُلتر
Rationalism Ideology نوشته: افتخار می کنم که نوشتن این گزین گویه در اینجا نصیب من گشت:
" شاید باورهای شما مخالف با باورهای من باشند؛ ولی تا زمانی که زنده هستم تلاش می کنم تا بتوانید باورهایتان را آزادانه بیان کنید. ''
وُلتر
من چند وقت پیش فهمیدم که این نقل قول از ولتر نیست،(البته من نسخه "تا پای جان تلاش میکنم" رو بجای "تا زمانی که زنده هستم شنیده بودم همه جا").گویا یکی از کسانی که زندگی نامش رو نوشته این رو در آورده و تا بعنوان معروفترین نقل قول از او شده.
چون برای خودم جالب بود گفتم بگم بقیه هم شاید براشون جالب باشه.
Russell نوشته: من چند وقت پیش فهمیدم که این نقل قول از ولتر نیست
من نیز بن مایه مناسبی برای آن نیافته ام که از ولتر باشد؛ ولی شخصا علاقه فراوانی به آن نقل قول دارم.
شما کجا پی بردید که این گفته از ولتر نبوده است؟
"شعر گفتن بعد از اشویتز بربریت است". Theodor Adorno فیلسوف و جامعه شناس آلمانی