دفترچه

نسخه‌ی کامل: مسئله لباس
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
Alice نوشته: این تعریف انسان‌ها از "طبیعی" و "غیرطبیعی" است که لابد هرچیزی
دست‌ساخت آنان باشد (مثل لباس) "غیرطبیعی" است. ولی در نگاه
کلان، این تعریف چیزی بیشتر از یک مفهوم ذهنی نیست و در واقع
«همه‌چیز» در بستر طبیعت ساخته و پرداخته شده است.

ایشان انگار فرانگار بسیار مرزمندی دارد, اگرنه من نمونه‌های گیراتر و خواندنی‌تر هم سراغ دارم, ب.ن. میدانستید
مورچه‌ها شته‌ها را گرفته, بال اشان را کنده و همچون مرغ و گوسپند در نزدیک لانه اشان میپرورند/میکارند که دیرتر از آنها بخورند؟


Herding Aphids: How 'Farmer' Ants Keep Control Of Their Food

[عکس: 9.jpg]

پارسیگر
کوشا نوشته: چرا از میان هزاران هزار موجود زنده ای که در طبیعت وجود دارد تنها انسان است که برای ادامه حیات نیاز به لباس دارد؟
چرا همانطور که مثلا خرس و خرگوش قطبی داریم
انسان قطبی نداریم؟
خداوند به آدم و حوا دستور داد که با برگ درخت خود را بپوشانند ، دلیل لباس امر الهی است!:e528:
کوشا دیدی اومدی از خدا و دین دفاع کنی بازم ... و ضایع شدی؟
lol
آخر و عاقبت و اول و آخر این بچه بازیها که شما اسمش رو ایمان و اعتقاد و درستی و خوبی و این کس شعرهای دیگه میذارید همینه.
از جانوران دیگری جز آدمی که پوشاک یا بهتر بگوییم، زره میپوشند، خرچنگ های Hermit crab
میباشند. آنها پوسته های تهی لسیک (حلزون) های مرده را برداشته و میپوشند تا بخش های آسیب-
پذیر تن خود را با آن بپوشانند، همان کاری که هومن ها نخست با برگ درختان انجام میدادند و سپس
با بالاگرفتن دانش و فند، به پوشاک های امروزی فرارویید.
Hermit crab - Wikipedia, the free encyclopedia


پارسیگر
یه لینک که در مورد این موضوع بحث شده :

Why are humans the only animals to wear clothes? - Straight Dope Message Board
به نظرم نخستین آدمها در آفریقا می زیسته اند و هوا چون گرم بود، کرک و پر آنها ریخت، یا اصلاً از اول موی چندانی بر تن نداشتند. چون هوا گرم بود و... .
و پوست تن آنها هم کلفت تر شد، تا تابش آفتاب بر تن آنها گزند نزند. میگویند پوست سیاه ضخیمتر از پوست سفید است.
وقتی آن افریقایی از آفریقا بیرون آمد اولین جای سردی که برخورد کرد شاید کوههای زاگرس بوده، و سُهش سرما کرد و آغاز کرد به بافتن جامه ای از جنس بوریا(حصیر) ،
و دلیر ترین ها و باهوشترین ها از کوههای زاگرس گذر کردند.
رفته رفته پوست آنها که دید چندان تابش خورشیدی ندارد، نازک تر و سفید تر شد.
کلاً آدمها هرچه از خاستگاه Herkunft خود که آفریقا باشد دورتر رفتند باهوشتر شدند چون وادار بودند بیشتر خود را به آب و آتش و یخ بزنند. و بیشتر غربال شدند.
برای همین مردمان شمالگان باهوشترند، ولی مردم آفریقا جرات نکردند از زاگرس رد شوند برای همین چندان هم فرهیخته نشدند.

پارسیگر
Mehrbod نوشته: لانه‌یِ پرستو, یک "عامل غیر طبیعی" در یک روندی که میبایستی "کاملا طبیعی و متکی به خود" میبود:

پناه بر اسپاگتی!
مقصود من کاملا روشن است، سعی نکنید خود را فریب دهید
مسئله لباس با ساختن لانه یا پیدا کردن دانه همطراز نیست.

هیچ حیوانی به جز انسان جهت زنده ماندن نیازمند لباس نیست همه حیوانات همان اجزاء وجود طبیعی شان برای ادامه حیاتشان کافی است
اما
انسان اینطور نیست.
Spehr نوشته: به نظرم نخستین آدمها در آفریقا می زیسته اند و هوا چون گرم بود، کرک و پر آنها ریخت، یا اصلاً از اول[١] موی چندانی بر تن نداشتند. چون هوا گرم بود و... .
علاوه بر انسان موجودات بسیار زیاد دیگری نیز در آفریقا زندگی کرده و می کنند اما همانطور که مشاهده می کنید هیچ کدام کرک و پرشان نریخته است.
بقیه حرفهایتان هم بیشتر شبیه داستان و افسانه است.
folaani نوشته: کوشا دیدی اومدی از خدا و دین دفاع کنی بازم ... و ضایع شدی؟
lol
آخر و عاقبت و اول و آخر این بچه بازیها که شما اسمش رو ایمان و اعتقاد و درستی و خوبی و این کس شعرهای دیگه میذارید همینه.
پیش فرض ذهنی شما و در نتیجه رفتارهای عملی تان بر اساس ناباوری است لذا در به در دنبال پیدا کردن شاهد و دلیل برای مستند و مستدل کردن این پیش فرض هستید چرا که اگر اینگونه نباشد
کارتان ساخته است
در چنین حالتی مطالب بیان شده در جواب سوال من به طور طبیعی باعث ارضاء شدن این حس درونی شما شده و آن را ادله درست و معتبر می پندارید در حالیکه مطالب بیان شده در بهترین حالت
شواهدی تخمینی هستند.
کوشا نوشته: مقصود من کاملا روشن است، سعی نکنید خود را فریب دهید
مسئله لباس با ساختن لانه یا پیدا کردن دانه همطراز نیست.

هیچ حیوانی به جز انسان جهت زنده ماندن نیازمند لباس نیست همه حیوانات همان اجزاء وجود طبیعی شان برای ادامه حیاتشان کافی است
اما
انسان اینطور نیست.


بیجاست،
یکم اینکه :قبیله های جنگلی گرمسیری نیاز به پوشاک ندارند، زنان هاوایی هم با سینه های برهنه میگشتند
چون سامه های اب و هوایی چنین درخواست مینماید. هیچ بومی هاوایی هم با دیدن این زنان پستان برهنه
بهش حس ازدواج ! دست نمیداد چون یک چیز بهنجار همگانی است، مانند کمپ های لختی ها.
پس هر هومنی برای زندگی نیاز به پوشاک ندارد.
دوم اینکه درست همچنان که پرستو از ماتریال زیسبوم، لانه میسازد ، ما هم پوشاک را از همان ماتریال
که در زیستبوم یافت میشد، میساختیم. برای نمونه نخست با کندن پوست شکار و انداختن آن بروی خود،
که درست همان کاری است که آن خرچنگ که از او یاد کردیم میکند و پوسته ی جانور دیگری را بروی
خود می اندازد. پس میبینیم که هیچ دگرسانی پایه ای میان این دو کار نیست.

پارسیگر
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10