دفترچه

نسخه‌ی کامل: گفتگو درباره پارسی نویسی
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9
نه همایون جان, پارسیگ چیز سختی ندارد, سخت‌ترین و ناآشناترین واژه‌ای که در همین گزاره به کار برده‌ایم
چیست؟
همین واژه‌یِ «پارسیگ» بوده. خب این واژه از کجا آمده؟ پارس را که ما نساخته‌ایم, پسوند -یگ را هم
که ما از خود امان در نیاورده‌ایم, هتّا خود پارسیگ را هم ما نساخته‌ایم و همین ایرانیان و همین مردم ساخته‌اند که؟

اکنون من میخواهم بدانم, بازآموزی اینکه آری ما در زبان امان یک
پسوند -یگ هم داریم این اندازه دشوار است که خواننده اینجا وابماند؟

بروشنی, نه.

این هموندان کوروش بیخدا و میلاد (sonixax‌) ب.ن. هر دو تا اندازه‌یِ بالایی انگلیسی میدانند
و هتّا میلاد را من بیشتر از اینها میشناسم و در برخی زمینه‌های بیرون از اینجا همواره هوش سرشاری از
وی هم دیده‌ام و آشنا و خودآموخته به چندین زبان برنامه‌ریزی هست و آلمانی را هم در کنار انگلیسی میداند.

خب اکنون زمانیکه همچو کسانی میایند اینجا مینالند که نوشته‌‌هایِ من برایشان سخت و دشوار است و
هتّا یکی میگوید من دیرزمانی است دیگر نمیخوانم, چون 'سخت' شده و فرااندازه پارسیگ شده, پیش خودتان چه باید بیاندیشید؟

آیا براستی اینها هوش اشان نمیرسد و آیا براستی چند تا واژه‌ و بنواژه (≈٤٠٠) این اندازه دشوار هستند, یا اینکه نه,
آنجا دارند بی‌انگیزگی و بی‌گرایشی خودشان را به دستآویز «ما نوشته‌هایت را نمیخواهیم بتوانیم بخوانیم, چون ما
'میدانیم' ایرانیان همگی از بیخ 'کودن' هستند (کودنانی که نمیتوانند دریابند 'ž' همان 'ژ' است و etc.) و به این
زودی‌ها هم نخواهند توانست (برو ٢٠٠ سال دیگه بیا!), پس ارزش زمان‌گذاری ندارد و بیراهه‌ است», لامیپوشانند؟

پس روند اندیشه‌یِ مرا دنبال نموده باشید, این ناله و گلایه‌ها بیخود هستند و نه از سر
نیک‌خواهی و فربودگرایی, بساکه دستآویزی برای همان تنبلی و سُست‌منشی خودشان هستند.

فرهیخته‌ای که هم توان و هم اندک زمان نیازین را دارد, ولی بجای شکستن خشکی توده و هامه‌یِ مردم به آن دامن میزند و زیر
نام "واقع‌بینی" میخواهد مردم را کودن جا بزند (آنهم مردمیکه خود اشان همین زبان شگرف را از بیخ و بن آورده‌اند) و نمیدانم با روش‌هایِ
زمان پورسینا میخواهد هر ١٠ سال یکبار, ١٠ تا واژه به واژه‌نامه‌یِ مردم بیافزاید (آنهم در جهانیکه هر دمک چند هزار واژه در انگلیسی و ...
برساخته و دورانداخته میشوند و جهانیکه هر ١٠ سال دانش پزشکی ما دارد ≈دوبرابر میشود) را دیگر نباید نیک‌خواه و "واقع‌بین" دانست, هوشمند
تنبل و سنگ‌اندازی باید دانست که چون خود اش انگیزه و "حس" دگرش ندارد, میخواهد دیگران را هم از جنب و جوش و برون‌رفت از این خمودگی بازدارد!


پارسیگر
Mehrbod نوشته: پس میبینید اینکه شما و کوروش بیخدا در دریافت نوشته‌هایِ من به دشواری و رنجه[٢٠] میافتید تنها نشانگر همین است که خود اتان توان و
همین که شما اینبار اسم منو کوروش بیخدا و درست گفتید مایه ی شادی ست.
زیاد انتظار ندارم بقیه ی حرفهامم بفهمید.
kourosh_bikhoda نوشته: زیاد انتظار ندارم بقیه ی حرفهامم بفهمید.

نه من هرگز در دریافت نوشته‌هایِ شما دشواری و سختی نداشته‌ام, این شما بودید
که به گفته‌یِ خودتان, در خواندن نوشته‌هایِ من ناتوان شده و به دشواری میافتید! ((:



kourosh_bikhoda نوشته: همین که شما اینبار اسم منو کوروش بیخدا و درست گفتید مایه ی شادی ست.

نام «کوروش» را هم درست‌تر همان «کورش» باید نوشت:

ویکی - نتایج جستجو | لغت نامه دهخدا

زیرا کوروش برای کوروَش (= کوروار, blindly) هم کاربرد دارد, ولی میدانم... دانستن این چیزها برای شما "سخت و دشوار" است! (;
Mehrbod نوشته: نه من هرگز در دریافت نوشته‌هایِ شما دشواری و سختی نداشته‌ام
Mehrbod نوشته: زیرا کوروش برای کوروَش (= کوروار, blindly) هم کاربرد دارد, ولی میدانم... دانستن این چیزها برای شما "سخت و دشوار" است! (;
LOL
Mehrbod نوشته: سخن من در اینکه کسی مانند "داریوش بیخدا" نباید تراز[٢] دسترسیِ هم‌اندازه‌ای با من میداشت هم بسنده فرنودین[٣] است.
kourosh_bikhoda نوشته: LOL

ببخشایید, این را دیگر از روی خُردانگاری خودتان در چشمان من باید ببینید! (:


پارسیگر
مهربد, این چنان که دوستان گفتند سخت نیست و این چنان که خودت گفتی ساده نیست. خود من هم نمیتوانم در گفت و گوی روزمره پارسیگ بگویم. تنها میتوانم بنویسم. بکوش که سخنان دوستانمان را دریابی... من دریافتم. بخواهیم یا نخواهیم...بیشتر میردم نمیپذیرند که پارسیگ را اینگونه یهو بیاموزند. یادگیری آن هم کار سخت یا دشوار....خُب ! برای کسی سخت و برای کسی دیگر ساده است! خیلی هم دگرسانش دارد. از همان چندسد واژه ای که نامبردی دوستان در ماه نخست 10 تای مهادین را جایگزین کنند درست است. به جای دست به یخه شدن هم بهتر است برای زبان پارسیگ یک برگه در ویکیپدیا بزنیم و زبانی نو درست کنیم و چند برگه به زبان پارسیگ بنویسیم! اینگونه هزاران تن با این زبان آشنا میشوند. که میشود 100 برابر کاربران این فروم. پارسیگر
homayoun نوشته: مهربد, این چنان که دوستان گفتند سخت نیست و این چنان که خودت گفتی ساده نیست. خود من هم نمیتوانم در گفت و گوی روزمره پارسیگ بگویم. تنها میتوانم بنویسم. بکوش که سخنان دوستانمان را دریابی... من دریافتم. بخواهیم یا نخواهیم...بیشتر میردم نمیپذیرند که پارسیگ را اینگونه یهو بیاموزند.

کسی هم زور نکرده یاد بگیرند, نکوهش اینکه شما تند نروید تا ما برسیم ولی بیهوده است, اگر توش و توان بسنده دارید تند بیایید, ندارید هم پس بمانید.
Mehrbod نوشته: کسی هم زور نکرده یاد بگیرند, نکوهش اینکه شما تند نروید تا ما برسیم ولی بیهوده است, اگر توش و توان بسنده دارید تند بیایید, ندارید هم پس بمانید.

نون ,نمیشه یکم مهربان باشید؟ E11b دوست آن است که گیرد دست دوست .
نمیای برگه پارسیگ در ویکیپدیا بزنیم؟

پارسیگر
homayoun نوشته: نون ,نمیشه یکم مهربان باشید؟ E11b دوست آن است که گیرد دست دوست .
نمیای برگه پارسیگ در ویکیپدیا بزنیم؟

پارسیگر

خب شما بجای من مهربان باش همایون جان, من پیشتر مهربانی هایم را کرده‌ام,
شکیباییِ فرا‌اندازه و زمان بیکران ولی برای سر و کله زدن با سُست‌منشان را ندارم:


نگر شما درباره‌یِ پارسیگویی چیست؟ - برگ 13
جداییده: نگر شما درباره‌یِ پارسیگویی چیست؟
دبیره‌ی UniPers یا پارسی جهانیک؛ خوب یا بد؟ نمودی از فاشیسم؟ - برگ 2
...

پارسیگر
Mehrbod نوشته: ببخشایید[١], این را دیگر از روی خُردانگاری خودتان در چشمان من باید ببینید! (:
توان کرد با ناکسان بدرگی
ولیکن ز انسان برنیاید سگی
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9