دفترچه

نسخه‌ی کامل: پیرامون اعتراضات کاربر "یه نفر"
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24
مزدك بامداد نوشته: نادرست است. دشنام ان است که در فرهنگ و هنجار همگانی دشنام شناخته بشود.
برای نمونه اگر به یکی هم خواهر نداشته باشد، بگوییم خواهرفلان، دشنام است،
یا به یکی که مسلمان نیست بگوییم ای "نامسلمان" چرا این کار را کردی، بازهم
دشنام است چون "نامسلمان" بجای فرایافت دیگری که برابر: "آدم بدکار و ستمگر
و بی آزرم" بکار میرود و با اینکه یارو مسلمان هست یا نه پیوندی ندارد!

پارسیگر
هنجارها و فرهنگ ها متفاوت هستند. در اینترنت كه آدمها از جاهای مختلف میان هم این تفاوت هنجارها بیشتر به چشم میخوره و ما یك فرهنگ و هنجار بین المللی نداریم. فردی كه به كار بردن فحش و ناسزا رو در خانواده اش بصورت نهادینه آموخته ممكنه اصلا به نوع سخن گفتنش اهمیت نده و چون محیط یك فروم كه ثبت نام توش حتی ایمیل هم نمیخواد، مثل یك جامعه ی واقعی ضابطه مند نمیتونه باشه ضمن اینكه مجازاتهاش هم برای خیلی ها اهمیتی نداره، خیلی نمیشه از تعریفهای مشخص یا اعمال قانون بصورت واقعی سخن گفت. این رو هم باید در نظر داشته باشیم تعیین قوانین و تشخیص تخلفات در این سایت بر اساس هنجارهای جامعه نیست و برعكس تند و مهاجمانه نوشتن در این سایت به گفته ی مسئولین سایت جزو افتخارات سایته و دعوت میكنن مردم رو كه به جای ناراحتی از كلمه های توهین آمیز، آستانه ی تحملشون رو بالا ببرن!
مثلا همین لغت نامسلمان اگه برای بیخدایان اینجا به كار برده شود اصلا توهین آمیز تلقی نخواهد شد و برعكس احتمالا اگه به این افراد مسلمان گفته بشه، بهشون بر خواهد خورد. در حالیكه باز هم احتمالا در جامعه ی واقعی ایران، سخن شما صحیح خواهد بود.
میبینیم كه تفاوت فرهنگ مجازی و واقعی در همین مثال كوچك به خوبی خودش رو نشون میده. تازه همین فرهنگ و هنجار بین دو سایت مشابه، با توجه به سیاست ها و سلیقه های مدیر سایت، میتونه كاملا مثفاوت باشه و نمونه هاش رو هم همه به وفور میشناسیم.

نكته ی مهم دیگه كه فكر میكنم جزو اصول حقوقی همه ی سیستمهای قضایی دنیا باشه اینه كه برای حصول جرم (فحاشی)، باید عنصر مادی و معنوی هردو موجود باشه. عنصر مادی خود كلمه هست كه ممكنه بشه سر فحش بودنش با توجه به هنجارهای یك جامعه به توافق رسید، ولی عنصر معنوی میشه به كار بردن اون كلمه به قصد توهین و تحقیر. تازه همین یافتن عنصر معنوی هم خودش كلی قابل ماست مالی هست و باز هم تشخیصش سلیقه ای میشه.
google نوشته: فقط 5صفحه آخر همین تاپیک بخونید. ببینید این زنیکه ها چقدر نرم و زیرکانه همه را به جون هم انداختند!

اگر خر خواندن میلاد و بیسوات خواندن من و ... را زیرکانه بیانگاریم!! ((:

من به این دسته از رفتارها میگویم «هوچی‌گری»:
هوچی | لغت نامه دهخدا
نقل قول:هوچی . [ هََ / هُو] (ص مرکب ) آنکه عوام را اغوا کند در ظاهر برای منافع آنان و در باطن برای سود خود. (یادداشت مؤلف ).
- هوچی بازی ؛ سر و صدای بیهوده به راه انداختن برای سود خود.
- هوچی گری ؛ هوچی بازی .
رجوع به هو شود.

درد بیشتر زنان (@Angela, [MENTION=20]shirin[/MENTION], ...) در این انجمن از روز چندم این بوده که ما اینجا ارج افزوده‌ای (امتیاز ویژه) به ایشان چون بجای مرد زن هستند نمیدهیم و گرچه خودشان این را هتا
آشکارا میپذیرند و میگویند بد نیست (نمونه کاربر [MENTION=286]آلیس[/MENTION]), ولی اگر دستشان برسد این آزادی را بی هیچ گمانی از ما خواهند گرفت, شک نکنید (;

پارسیگر
سامان نوشته: هنجارها و فرهنگ ها متفاوت هستند. در اینترنت كه آدمها از جاهای مختلف میان هم این تفاوت هنجارها بیشتر به چشم میخوره و ما یك فرهنگ و هنجار بین المللی نداریم. فردی كه به كار بردن فحش و ناسزا رو در خانواده اش بصورت نهادینه آموخته ممكنه اصلا به نوع سخن گفتنش اهمیت نده و چون محیط یك فروم كه ثبت نام توش حتی ایمیل هم نمیخواد، مثل یك جامعه ی واقعی ضابطه مند نمیتونه باشه ضمن اینكه مجازاتهاش هم برای خیلی ها اهمیتی نداره، خیلی نمیشه از تعریفهای مشخص یا اعمال قانون بصورت واقعی سخن گفت. این رو هم باید در نظر داشته باشیم تعیین قوانین و تشخیص تخلفات در این سایت بر اساس هنجارهای جامعه نیست و برعكس تند و مهاجمانه نوشتن در این سایت به گفته ی مسئولین سایت جزو افتخارات سایته و دعوت میكنن مردم رو كه به جای ناراحتی از كلمه های توهین آمیز، آستانه ی تحملشون رو بالا ببرن!
مثلا همین لغت نامسلمان اگه برای بیخدایان اینجا به كار برده شود اصلا توهین آمیز تلقی نخواهد شد و برعكس احتمالا اگه به این افراد مسلمان گفته بشه، بهشون بر خواهد خورد. در حالیكه باز هم احتمالا در جامعه ی واقعی ایران، سخن شما صحیح خواهد بود.
میبینیم كه تفاوت فرهنگ مجازی و واقعی در همین مثال كوچك به خوبی خودش رو نشون میده. تازه همین فرهنگ و هنجار بین دو سایت مشابه، با توجه به سیاست ها و سلیقه های مدیر سایت، میتونه كاملا مثفاوت باشه و نمونه هاش رو هم همه به وفور میشناسیم.

نكته ی مهم دیگه كه فكر میكنم جزو اصول حقوقی همه ی سیستمهای قضایی دنیا باشه اینه كه برای حصول جرم (فحاشی)، باید عنصر مادی و معنوی هردو موجود باشه. عنصر مادی خود كلمه هست كه ممكنه بشه سر فحش بودنش با توجه به هنجارهای یك جامعه به توافق رسید، ولی عنصر معنوی میشه به كار بردن اون كلمه به قصد توهین و تحقیر. تازه همین یافتن عنصر معنوی هم خودش كلی قابل ماست مالی هست و باز هم تشخیصش سلیقه ای میشه.

سخنانی درست هستند, همه‌یِ اینها ولی برمیگردد به اینکه بنیادگذاران این
انجمن, کسانیکه از روز یکم اینجا بوده‌اند و نوشت‌ه‌اند و همراهی کرده‌اند دنبال چه بوده‌اند و هستند.

من در جایگاه خودم از روز یکم اینجا تنها برای انگشت‌شمار کسانی نوشته‌ام و مینویسم و بس, اینکه همه‌یِ مردم
از جای جای اینترنت بیایند اینجا را چیز خوب و خواستنی‌ای میدانم, ولی نیایند هم برای من دگرسانی‌ای نمیدهد.

از دیدگاه فربودگرایانه, بزرگترین واژگشت‌ها از فشرده‌ترین گروه‌ها میآغازند. برای گسترش خردگرایی شما نباید ٩٥% مردم را بیاگاهانید, بساکه
اگر تنها یکی دو تن آدم پرتکاپو و "کننده" در رسته‌یِ یاران خود داشته باشید بسنده خواهد نمود. به این در همبودشناسی (و بسیاری
رشته‌های دیگر) میگویند قانون ٩٠ به ١٠, یعنی ٩٠% کارها را تنها ١٠% مردم میکنند و ١٠% کارها را ٩٠% مردم.

پس شما هم سامان جان اگر آماج اتان گسترش خردگرایی است, نباید از رنجش ان کسانیکه این اندازه پوست
نازک هستند که از شنیدن "دروغگو" برآشفته میشوند هیچ بیمی داشته باشید, به این میگویند ابزار «خود-پالایش»: بودن یک
شُماری «هنجه = norm» مایه‌یِ این میشود که کسانیکه سزاواری و شایستگی یک چیز را ندارند خود به خود خویش را پالوده و بیرون بروند.

به دیگر سخن, از دیدگاهِ من کسیکه این اندازه نازکدل است که تاب دروغگو نامیده شدن و رفتار اندکی پرخاشجویانه را
ندارد, هرگز از این جهان و گفتگوهایش بیرون نرفته و کوششی در راستای گسترش چیزهاییکه گفته شده نخواهد کرد: اینها بیش از
اندازه برای خودشان می‌زیوند و برای همین هم این اندازه "خودشان" را جدی میگیرند, کوشش اینها در راستای گسترش و پاسداری از خرد و نیکی و راستی نیست.

اگرنه, کسیکه برای خویشتن ارزش میپذیرد, به آماج‌هایِ زندگیش بها میدهد و خردگَـری را کار درست میداند, از اسپاش آزاد اینجا بیشترینه‌یِ بهره را
گرفته و ترسی از یک دروغگو و نمیدانم انگل‌وار و ... ندارد. اینجاست تا به گوهر راستی دست یابد و بیرون از اینجاست, تا آنرا به چشم و گوش دیگران برساند: او یک "کننده" است.


پارسیگر
سامان نوشته: این معنای لغت نامه ی دهخدا است:
دیوث . [ دَی ْ یو ] (ع ص ) قواد. دیبوب . آنکه مردان را بر زن خود وارد کند. آنکه درباره ٔ زن خود حسادت و غیرت نداشته باشد.
اگر در گوگل هم جستجو كنید بیشتر معنای بی غیرت را به شما میدهد. ضمن اینكه آنكه مردان را بر زن خود وارد كند هم در زیر مجموعه ی بی غیرت محسوب میشود.

شما همه معانی رو ول کردی چسبیدی به ته خط ؟!
Nevermore نوشته: شما گویا سواد کافی در ادبیات هم ندارید.دیوث یعنی حقه باز؟!
خیر دقت نکردید گرامی!
من هم همین ها را میدانستم
بله در رساله آخوند ها هم نوشته کسی که از زنا کردن زنش آگاه باشد دویثی است، که گویا از دیوث میآید.
ولی من به روشنی اشاره کردم که معنای قدیم مد نگر نیست و معنای عامیانه امروزی رو مد نگر دارم
SAMKING نوشته: دیوث=آدم حقه باز و ریا کار(البته در قدم معنای دیگری داشته)
بعدش هم اصلن مهربد زن دارد که من چنین چیزی بگویم؟
غیرت و این حرف ها هم که به نگر من پوچ است...
والا بلا ما و رفیقمان رفته بودیم کفش بخریم، بعد که خریدیم رفیقمان گفت "فروشنده دیوث بهمان انداخت!"
و من به الله مدینه سوگند میخورم که از جمله او تنها و تنها حقه باز بودن فروشنده مفهومم شد نه زنا کار بودن زنش!!
یا دیدم که برخی دوستان به شوخی به هم میگویند دیوث!
هتا چند پیج فیسبوک هم میتوانم به شما نشان بدهم که با فرنام دیوث، دیوث ها،... فعالیت میکنند و
با خواندن مطالب آنها تنها معنای حقه بازی و .. بدست میآید.
بله!
"زُخرف" هم قدیم ها به معنی "تکه طلا" بوده
ولی امروزه "مزخرف" به معنی دیگری به کار برده میشود.

بهتر بود یک دشنام درست و حسابی به کار میبردم تا دیگر از روی بی دقتی گرفتار مناقشه بر سر درستی و نادرستی مَثل نمیشدیم.


Mehrbod نوشته: سخنانی درست هستند, همه‌یِ اینها ولی برمیگردد به اینکه بنیادگذاران این
انجمن, کسانیکه از روز یکم اینجا بوده‌اند و نوشت‌ه‌اند و همراهی کرده‌اند دنبال چه بوده‌اند و هستند.

من در جایگاه خودم از روز یکم اینجا تنها برای انگشت‌شمار کسانی نوشته‌ام و مینویسم و بس, اینکه همه‌یِ مردم
از جای جای اینترنت بیایند اینجا را چیز خوب و خواستنی‌ای میدانم, ولی نیایند هم برای من دگرسانی‌ای نمیدهد.

از دیدگاه فربودگرایانه, بزرگترین واژگشت‌ها از فشرده‌ترین گروه‌ها میآغازند. برای گسترش خردگرایی شما نباید ٩٥% مردم را بیاگاهانید, بساکه
اگر تنها یکی دو تن آدم پرتکاپو و "کننده" در رسته‌یِ یاران خود داشته باشید بسنده خواهد نمود. به این در همبودشناسی (و بسیاری
رشته‌های دیگر) میگویند قانون ٩٠ به ١٠, یعنی ٩٠% کارها را تنها ١٠% مردم میکنند و ١٠% کارها را ٩٠% مردم.

پس شما هم سامان جان اگر آماج اتان گسترش خردگرایی است, نباید از رنجش ان کسانیکه این اندازه پوست
نازک هستند که از شنیدن "دروغگو" برآشفته میشوند هیچ بیمی داشته باشید, به این میگویند ابزار «خود-پالایش»: بودن یک
شُماری «هنجه = norm» مایه‌یِ این میشود که کسانیکه سزاواری و شایستگی یک چیز را ندارند خود به خود خویش را پالوده و بیرون بروند.

به دیگر سخن, از دیدگاهِ من کسیکه این اندازه نازکدل است که تاب دروغگو نامیده شدن و رفتار اندکی پرخاشجویانه را
ندارد, هرگز از این جهان و گفتگوهایش بیرون نرفته و کوششی در راستای گسترش چیزهاییکه گفته شده نخواهد کرد: اینها بیش از
اندازه برای خودشان می‌زیوند و برای همین هم این اندازه "خودشان" را جدی میگیرند, کوشش اینها در راستای گسترش و پاسداری از خرد و نیکی و راستی نیست.

اگرنه, کسیکه برای خویشتن ارزش میپذیرد, به آماج‌هایِ زندگیش بها میدهد و خردگَـری را کار درست میداند, از اسپاش آزاد اینجا بیشترینه‌یِ بهره را
گرفته و ترسی از یک دروغگو و نمیدانم انگل‌وار و ... ندارد. اینجاست تا به گوهر راستی دست یابد و بیرون از اینجاست, تا آنرا به چشم و گوش دیگران برساند: او یک "کننده" است.


پارسیگر
اشكالی نداره كه. به هر حال این دیدگاه شماست و به خوبی سلیقه ای بودن قضاوتها را نشان میدهد. به قول معروف كسی هم اگه دوست نداشت چنین سلیقه ای رو، مجبورش نكردن اینجا بمونه.
sonixax نوشته: شما همه معانی رو ول کردی چسبیدی به ته خط ؟!
ته خط و سر خط نداره آقا میلاد. به هر حال زبان پویاست و لغتنامه ی دهخدا هم قدیمیه. برای همین من به جز اطلاعات شخصی خودم و رجوع به دهخدا، معانی رایج رو هم تو گوگل جستجو میكنم. با توجه به همه ی این موارد هم بود كه همون اول كار گفتم دیوث یعنی كسی كه غیرت ناموسی نداره تا هم معنی لغتنامه لحاظ بشه و هم كاربرد امروزه.
Mehrbod نوشته: درد بیشتر زنان (@Angela, @shirin, ...) در این انجمن از روز چندم این بوده که ما اینجا ارج افزوده‌ای (امتیاز ویژه) به ایشان چون بجای مرد زن هستند نمیدهیم
:e057:
درود مهربد جون, خوشحالم که برگشتید به دفترچه
سامان نوشته: ته خط و سر خط نداره آقا میلاد. به هر حال زبان پویاست و لغتنامه ی دهخدا هم قدیمیه. برای همین من به جز اطلاعات شخصی خودم و رجوع به دهخدا، معانی رایج رو هم تو گوگل جستجو میكنم. با توجه به همه ی این موارد هم بود كه همون اول كار گفتم دیوث یعنی كسی كه غیرت ناموسی نداره تا هم معنی لغتنامه لحاظ بشه و هم كاربرد امروزه.

اینکه برداشت ما از کلمه دیوث چیه با اینکه معنی واقعیش چیه فرق میکنه گرامی .
ما از زمانی که یادمونه دیوث به کسی میگفتند که برای زن خودش مشتری میاره . دهخدا هم همینو میگه . توی خیابان به کسی هم این حرف رو بزنید احتمالن مشتی ، کله ای چیزی نصیبتان میشود .
حالا ۲۰ صفحه در مورد معنی دیوث ، جاکش مادر جنده و اینها بحث کنید اینجا ،!! بجای این حرف‌ها ۲ تا جستار باز کنید محتوا بسازید!F7u12
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24