دفترچه

نسخه‌ی کامل: پیرامون اعتراضات کاربر "یه نفر"
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24
یه نفر نوشته: مرودشت هم یه شهر تازه تاسیس هست که به قول مادربزرگم کارخونه قند! هست. زیرا ابتدا کارخونه ای بوده و کم کم شهرک سازی اطرافش شروع شده.. بیشترین مردم ساکن مرودشت که پرجمعیت شهر استان بعد از شیراز هست از قوم لر هستند. زیرا اطراف مرودشت ، روستاهای عشایرهای یکجا نشین شده وجود دارد..
من تا حالا ندیدم یک مرودشتی یا شیرازی یا استان فارسی از کورش بدشان بیاید. حتی یک مورد ندیده ام!
عرب های باصری هم جمعیتی در مرودشت هستند. البته نسبت به لرها و فارس ها کمتراند.. با این وجود اونها هم کوروش دوست اند..
شما خودتون مرودشتی هستین؟
ولی تا جایی که من شنیدم قبل برگزاری جشن های 2500 ساله شاه برای ایجاد یک فضای شهری و آبادی هر چند مختصر
تصمیم میگیره که عشایر طایفه باصری رو که اون اطراف پخش و پلا بودن جمع کنه و برای اشتغالشون هم یک کارخانه قند تاسیس میشه، مرودشت در ابتدا شهر باصری ها بوده بعد کم کم با رونق گرفتنش مهاجرت ها زیاد تر شده ولی هنوز گویا از هر دو نفر یکیشون فامیلیش باصری هست.(البته در این مورد اطمینان ندارم فقط شنیدم)
دوستان حالا که بحث رو انقدر شخصی کردید ، خب من اینجا رو مثل خونه خودم میدنم و خیلی کم پیش اومده اینجا با کسی تند حرف بزنم در حالی تو هم میهن یا پارس اسکای ، اسلامیستی به پستم بخوره از تمام ابزارها برای از میدون به در کردنش استفاده میکنم...

اما من از همه دوستان خواهش میکنم به دلیل مسائلی که در گذشته بوده ، کار رو خصومت شخصی نکشونن...البته واقعا نمیدونم چطور میشه از مغلطه پرداختن به سخنگو دوری کرد چون کار بسیار سختی هست.

اما در مورد دوستانی که لحن دوست عزیزم راسل رو به دلیل مدیر بودنش دارای ایراد بیشتری میدونن ، فکر کنم چند باری توضیح دادیم که در خلال یک بحث مدیر هم یک کاربر معمولی هست و اجازه نداره از ابزار مدیریتی استفاده کنه...

تا حالا شما دیدید چنین اتفاقی بیوفته ؟ شما دارید فضای این انجمن رو با اسلامیست خونه هایی مثل هم میهن مقایسه میکنید که مدیرانش نقش سرکوبگر رو دارن...
نقل قول:دوستی ها رو جوری خراب نکنید که راه بازگشتی نمونه
از پند پیرمرد ها هم همینجاها باید بهره برد، مزدک گرامی گفتند:

جهت اطلاع دانش‌آموخته‌های مزدک و کسانی که کارت زرد و قرمز می‌دهند:
ادبساری که من بکار بردم و برای آن کارت قرمز گرفتم و ناک اوت شدم یکسانِ قلم و زبانِ تند «مزدک» گرامی بود! :))
هرکس هم ادبسار و شیوه‌ی گفت و نوشت خودش را دارد؛ بمهر سانسور نکنید دوستان :))
Russell نوشته: من هم دوستانه از شما میپرسم که نحوه‌یِ سخن گفتن من در دنیای مجازی چرا باید برای شما مهم باشد؟
خطاب به مهربد هم گفتم که سخن گفتن شما از این نظر مهم است که شما در این سایت جزو مدیران هستید و چنانچه به تعبیر ایشان ناارجمندانه با کسی سخن بگویید، خود بخود برای مخاطبتان احساس نابرابری در بحث بوجود میاید. ضمن اینکه نحوه ی سخن گفتن افراد برای من تا زمانی که من مخاطبشان نباشم چندان اهمیتی برایم ندارد. ولی چون برای شخصیت (حتی مجازی) خودم ارزش قائلم نحوه ی مخاطب قرار گرفتنم هم برایم مهم میشود.
در بحث رضاشاه هم جناب داریوش و جناب شوالیه ی نمرده هم به وفور به من لطف داشتند و مرا مورد تمسخر قرار دادند ولی من اصلا ناراحت نشدم چون آنها را هم مثل خودم کاربری عادی میدیدم. ولی اگر زباغ رعیت ملک خورد سیبی ...
Nevermore نوشته: اتفاقا من عاشق لحن کوبنده در بحث هستم و به نگرم بهترین شیوه برای شکستن سد دفاعی طرف مقابل و تاثیر گذاری سخن است.
خوب این دیگر بحثی جداست،
شما اینجا یا هرجای دیگر بحث و جدل میکنید که هر طور شده حرفتان را به کرسی بنشانید یا در پی حقیقت هستید؟
چندسال پیش بوشهر از فارس جدا شد و دسترسی استان فارس به خلیج از بین رفت. الان تصویب کردن بخشی از بوشهر (احتمالا عسلو) به فارس برگرده.. اینجوری استان فارس به خلیج فارس راه پیدا میکنه
سامان نوشته: خطاب به مهربد هم گفتم که سخن گفتن شما از این نظر مهم است که شما در این سایت جزو مدیران هستید و چنانچه به تعبیر ایشان ناارجمندانه با کسی سخن بگویید، خود بخود برای مخاطبتان احساس نابرابری در بحث بوجود میاید. ضمن اینکه نحوه ی سخن گفتن افراد برای من تا زمانی که من مخاطبشان نباشم چندان اهمیتی برایم ندارد. ولی چون برای شخصیت (حتی مجازی) خودم ارزش قائلم نحوه ی مخاطب قرار گرفتنم هم برایم مهم میشود.
در بحث رضاشاه هم جناب داریوش و جناب شوالیه ی نمرده هم به وفور به من لطف داشتند و مرا مورد تمسخر قرار دادند ولی من اصلا ناراحت نشدم چون آنها را هم مثل خودم کاربری عادی میدیدم. ولی اگر زباغ رعیت ملک خورد سیبی ...


سامان ارجمند, من به شما دوباره اطمینان میدهم, ایشان نمیتوانند از جایگاه گردانندگی خود در گفتگوها کوچکترین سوء استفاده‌ای کنند.

نه تنها ایشان که هیچکس دیگری نمیتواند; من هم اگر سخن نادرستی بگویم یا بیخود
کسی را سانسور کنم, دیگر گردانندگان مانند راسل, آنارشی یا میلاد‌ یِا ... مرا توبیخ خواهند کرد.

یا نمونه, من هم در گفتگویی که در آن روی سخن و طرف گفتگو هستم نمیتوانم پستی را گردانندگی کنم, یک گردانندده‌یِ دیگر رسیدگی خواهد کرد.
سامان نوشته: خطاب به مهربد هم گفتم که سخن گفتن شما از این نظر مهم است که شما در این سایت جزو مدیران هستید و چنانچه به تعبیر ایشان ناارجمندانه با کسی سخن بگویید، خود بخود برای مخاطبتان احساس نابرابری در بحث بوجود میاید. ضمن اینکه نحوه ی سخن گفتن افراد برای من تا زمانی که من مخاطبشان نباشم چندان اهمیتی برایم ندارد. ولی چون برای شخصیت (حتی مجازی) خودم ارزش قائلم نحوه ی مخاطب قرار گرفتنم هم برایم مهم میشود.
در بحث رضاشاه هم جناب داریوش و جناب شوالیه ی نمرده هم به وفور به من لطف داشتند و مرا مورد تمسخر قرار دادند ولی من اصلا ناراحت نشدم چون آنها را هم مثل خودم کاربری عادی میدیدم. ولی اگر زباغ رعیت ملک خورد سیبی ...

دوست عزیز گویا شما پست های ما رو نمیخونید...اینکه شما ذهنیت و احساس نابرابری میکنید بعد از این همه توضیح ما در این مورد و اینکه تا به حال نشده مدیری در بحثی که دخیل بوده از ابزار مدیریتی بهره ببره ، دیگه مشکل ما نیست !!
آلیس نوشته: جهت اطلاع دانش‌آموخته‌های مزدک و کسانی که کارت زرد و قرمز می‌دهند:
ادبساری که من بکار بردم و برای آن کارت قرمز گرفتم و ناک اوت شدم یکسانِ قلم و زبانِ تند «مزدک» گرامی بود! :))
هرکس هم ادبسار و شیوه‌ی گفت و نوشت خودش را دارد؛ بمهر سانسور نکنید دوستان :))

ادبسار مزدک اینجا هیچ سنجه نیست, ما قانون‌هایِ این انجمن را داریم که بدست همه‌یِ گردانندگان و با تائید تک تک کاربران نوشته شده‌اند.




پ.ن.
درباره‌یِ مزدک گرامی هم باید بدانید که ایشان دیگران را نه به پیروی از کس و آموزه‌ای, که به کاربرد خرد و دانشِ خویش همواره فرامیخوانند.
SAMKING نوشته: شما خودتون مرودشتی هستین؟
ولی تا جایی که من شنیدم قبل برگزاری جشن های 2500 ساله شاه برای ایجاد یک فضای شهری و آبادی هر چند مختصر
تصمیم میگیره که عشایر طایفه باصری رو که اون اطراف پخش و پلا بودن جمع کنه و برای اشتغالشون هم یک کارخانه قند تاسیس میشه، مرودشت در ابتدا شهر باصری ها بوده بعد کم کم با رونق گرفتنش مهاجرت ها زیاد تر شده ولی هنوز گویا از هر دو نفر یکیشون فامیلیش باصری هست.(البته در این مورد اطمینان ندارم فقط شنیدم)
مرودشتی نیستم. تاسیس کارخونه مرودشت هم فکر نکنم با جشن 2500ساله یکی باشه!
من یه تحقیق مفصل درباره شیراز و فارس کرده ام.. قرار بود در روزنامه خبرجنوب هم چاپ شود که نشد.. ولی حق تحریرش را گرفتم چندسال پیش :-)

باصری ها هم در کازرون و بیضا زیاد اند! عشایرند و پخش و پراکنده.. دلیل نمیشه همگی مرودشتی باشند..
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24