mosafer نوشته: و حال باید دید این کشورها اول قراضه بودند یا بعد از پذیرفتن اسلام قراضه شدند؟
ایران که ١٢۰۰ سال شاهنشاهی و یکی از دو کشور بزرگ جهان بود
ولی پس از گیر کردن بدست بیابانی ها تازی، این قراضه ای شد که
داریم میبینیم. خود عرب هم از ما قراضه تر بودند و اکنون که چند سالی
است نفت پیدا شده، باختریان براشان هتل و ماشین و هواپیما ساخته اند
و گرنه خودشان هم از سر اسلام، به پیسی افتاده و نوکری ترکان عثمانی
را که تازه مسلمان شده و هنوز نمیدانستند چه گوهی خورده اند! را میکردند.
سپس خود عثمانی هم از سایه ی سر اسلام به پیسی افتاد و بیخود نبود که
آتاتورک هوش کرد که این پیسی از اسلام و اخوند بوده. اکنون هم باز اردوغان
در راستای اسلام میتازد و باید دید این بار چگونه به پیسی میخورند! در خود
همین ایران هم تا زمانی که پهلوی ، اسلام را زنجیر کرده بود ، کشور پیشرفتی
داشت میکرد ولی پس از اینکه اسلامیست ها واژگشت(انقلاب) را دزدیدند، به
سوی قراضه شدن رفتیم و افتادیم به این پیسی که میبینیم ! در پاسخ ان بالایی
هم باید گفت که دانش زمان پورسینا و اینها هم از اسلام که نبوده، از بازگردان
نوشته های یونانی و هندی و ایرانی و.. بوده* و گرنه اسلام که از خود دانشی
نداست. آنهم در پی فرهنگ دوستی و دانش دوستی سامانیان و مامون و .. بوده
که ایرانی پرورده بودند و دین زده نبودند. پس از اینکه این ها رفتند و جایشان را
آخوندیسم محمد غزالی و سلطان محمود غزنوی ! گرفت، دانش و فلسفه هم خشکید.
پس این آشکار دانسته است که دانش و دین ( بویژه اسلام) در یکجا گرد نمیآیند
چرا که دانش نیاز به اندیشه ی آزاد و زیرساخت فرهنگی سکولار داشته و دارد.
این است که امیدوار نباشید که هرگز اسلامیسم با دانش به بزرگی دوباره برسد.
تنها راه مسلمین همان ترور و جنگ و برده گیری و زاد و زای ملخ وار است که شاید
توانند بار دیگر جهان را گرفته به گند بکشند!! که خوشبختانه، نفت زودتر از این
داستانها پایان خواهد گرفت و مسلمین به همان پیسی و خواری پیشین خواهند فروافتاد!
•
*ویل دورانت، تاریخ تمدن
پارسیگر