05-27-2015, 09:56 AM
بامزه ترین بخش این دفاع از سنت این هست اینه که میشه با استفاده از مردانگی و زنانگی کل تاریخ رو توضیح داد، اینقدر تقلیل دادن پدیده های پیچیده به عوامل محدود یکی از نشونه های توهم داناییه.
هرچند من امیدوارم سرنوشت پیشگویی کازینسکی مثل مارکس نباشه:))
+
خواص هم اکثرا به خاطر هوش بالاتر آلوده به تفکر انتقادی هستند و در برابر این دعوت مقاومت میکنند.
در بهترین حالت سنت گرایی ممکن هست پیروز بشه ولی نتیجه این پیروزی این هست که دیگه "سنت گرایی" نخواهیم داشت(به خاطر عدم نیاز) و احتمال این هست که باز مدرنیته سرکار بیاد...روز از نو، روزی از نو:))
++سنت چقدر بدبخت شده که یه عده بی ایمان متظاهر باید ازش دفاع کنند
+++با اون تعریف گل و گشادی که امیر در ابتدای تاپیک از چپ ارائه داد، اساسا اینکه به جای چپ و راست، خیار و گوجه هم بزاریم فرقی نمیکنه، چون مقصود فرق گذاشتن و تشخیص خودی از ناخودی هست:))
نقل قول:البته این که چنین شباهتی بین پیشگویی های مارکس در مورد سرمایه داری و پیشگویی کازینسکی در مورد سیستم تکنولوژیک باشه جای تعجبی نداره چون هر دو از تقلیل گرایی رنج میبرند و اون این هست که نیروی اقتصاد/تکنولوژی رو عاملی میدند که بدون توجه به عوامل دیگه، باعث میشه پیشگوییشون درست از آب در بیاد.تئودور کازینسکی بر این باور است که امروز بخت اندکی هست که این ستیز با کامیابی
همراه باشد. او به این پرداخته است که تنشهایِ درونی سیستم در بازهای از زمان و در آیندهیِ نه
چندان دور, به آستانهای خواهند رسید که شما سقوط مینامید, ولی اگر سیستم بتواند این سقوط را پشت
سر بگذارد, اگر سیستم بتواند نمونهوار به ابزارهای سخت کنترل مغزی دست یابد, یا اگر بتواند زودتر از آنچه برآورده
میشود به هوشوارهها و روباتهای باهوشتر از آدمی دست یابد و اگر نیز بتواند در برابر نابودی بی رویهیِ
زیستبوم بهنگام راهکارهایی هوشمندانه بیابد, آنگاه این ستیز با شکست همراه خواهد بود.
اگرنه, این چرخشگاه (نقطهیِ عطف) جاییست که انقلابیون و ستیزگران سیستم, کسانیکه از پیش خود را
برای این لحظه آماده نمودهاند میتوانند کنترل شرایط را بدست گرفته و سیستم را یکبار و برای همیشه, به درک واصل کنند.
هرچند من امیدوارم سرنوشت پیشگویی کازینسکی مثل مارکس نباشه:))
+
نقل قول:اینکه آدم با همچین دیدگاهی حتی بتونه به خودش بقبولونه این طرز تفکر اخلاقی هست جای تبریک داره:)) ولی مشکل این هست که خدای این دین(تمدن)، کاریزما و ابهت لازم برای نگه داشتن پیروان رو نداره و در نهایت مجبور میشه خودش رو به یک تفکر دینی مقتدر(مثل اسلام) بچسبونه تا بتونه عوام رو جذب کنه.همه چیز طبع بشر خواستنی نیست، ما باید معیاری بیرونی برای سنجیدن آنها داشته باشیم و تنها معیار اخلاقی عینی که وجود دارد تمدن است، هر گرایش و اشتیاق و نیاز طبیعی که به افزایش تمدن میانجامد خوب است، هر چه به کاهش تمدن میانجامد بد. بر این مبنی، و به عنوان یک مثال، تجاوز جنسی ولو برآمده از تمنای جان و گرایش طبع شما باشد مذموم است چراکه به نا-امنی میانجامد و نا-امنی مدنیت را دشوار میکند.
خواص هم اکثرا به خاطر هوش بالاتر آلوده به تفکر انتقادی هستند و در برابر این دعوت مقاومت میکنند.
در بهترین حالت سنت گرایی ممکن هست پیروز بشه ولی نتیجه این پیروزی این هست که دیگه "سنت گرایی" نخواهیم داشت(به خاطر عدم نیاز) و احتمال این هست که باز مدرنیته سرکار بیاد...روز از نو، روزی از نو:))
++سنت چقدر بدبخت شده که یه عده بی ایمان متظاهر باید ازش دفاع کنند
+++با اون تعریف گل و گشادی که امیر در ابتدای تاپیک از چپ ارائه داد، اساسا اینکه به جای چپ و راست، خیار و گوجه هم بزاریم فرقی نمیکنه، چون مقصود فرق گذاشتن و تشخیص خودی از ناخودی هست:))
To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
Tacitus-
Tacitus-