05-15-2015, 01:39 PM
sonixax نوشته: در قبال پرداخت مالیات هم فرد خدمات دریافت میکنه! شما در جنگل هم زندگی کنید به دور از تمدن و تکنولوژی دست کم در قبیله خودتان زندگی خواهید کرد (زندگی فردی با فرگشت انسان سازگار نیست و نشدنیست) پس در آنجا باید به رئیس قبیله باج بدهید در قبالش هم هیچ چیزی به جز باقی ماندن در گله به دست نمیاورید!!! اگر هم ضعیف باشید همیشه تو سری میخورید.
همچنین در آنجا همیشه تحت کنترل نر آلفا خواهید بود!!!!
من خوانندگان را اینجا رجوع میدهم به کتاب http://www.zinelibrary.info/files/Kaczyn...lavery.pdf که بخوبی به بخشهایِ درست یا نادرست این دسته سخنان پرداخته است.
آنچه دربارهیِ ان سخن که آری در طبیعت هم باید کار کرد, پس اشکالی ندارد اجتماع ما را به کار بکشد, میتوان به این
نکتهیِ روشن اشاره نمود که طبیعت یکسانانگار است و به قانونهایِ او نه افزوده میشود, نه کم, هنگامیکه سیستم
تکنولوژیک یک entity یا superorganism (ابرسازواره) به شمار میرود که پیوسته در دگرگونی است و همراه با این
دگرگونیها همهیِ سازوارگان خود که همان آدمها باشند را پیوسته میکوشد از ریختی به ریخت دیگر در بیاورد.
نکتهیِ دوم تیرهگرایی است و چیزی به نام "رئیس قبیله" و .. که اینها بسیار بسیار گوناگونی داشتهاند. این
کژفهمی که همهیِ تیرهها یکسان و یکگونه بودهاند و پس هر کجا بروید شما یک "رئیس زورگوی قبیله" خواهید یافت
پس بهتر است در برابر سیستم تکنولوژیک واداده و بگذارید تنها همین یک سیستم به شما زور بگوید, خود برآمدهیِ پروپاگانداهای سیستم میباشد.
در واقعیت, که در کتاب بالا با بیشترین منبع از پژوهشگران برجستهیِ خود سیستم گردآمده است, میبینیم که
در تیرهها گوناگونی بسیار بالایی بوده و شیوهیِ زندگی در نقطه نقطهیِ جهان متفاوت از هم بوده است.
برای نمونه در نگاه به تیرههایِ سرخپوستان که پژوهشهایِ گستردهای تا همین چند سده
پیش انجام میشده است, این گونه کژباوریهای پروپاگاندا شده که زندگی تیرهای از زندگی زیر
سایهیِ سیستم تکنولوژیک بدتر و سختتر و زورگویانهتر بوده است, بروشنی برداشته میشوند.
--
من تنها باری دیگر به این نکته اشاره میکند که بیم, زور و دیگر "بدیهایِ" اینچنینی همچنان در زندگی نخستینی
خواستنیتر از همتای خود میباشند, چرا که همچنان در دامنهیِ اختیارات شخص میباشد که با آنها یکراست بستیزد و زندگی اش در
کنترل خود او, یا نزدیکان خود وی باشد که باز او به آنان دسترسی فیزیکی و از نزدیک دارد. ازینرو, در مقایسهیِ این
دو شیوهیِ زندگی, زمانیکه به شخص در یک تیرهیِ کوچک زور میرود او میتواند از راههایِ پُرشمار و فراوان و یکراستی با
این زورگویی بستیزد و پُرگاه پیروز هم باشد, ولی در برابر یک ابرسازوارهیِ چندصدمیلیون تنه اگر به شخصی زور برود, او در
برابر این ابرسازوارهها, این شرکتهایِ بزرگ و ابرشرکتهایِ چند ملّیتی و دولتهایِ بیمرز در عمل شانسی بسیار اندک تا صفر برای رویارویی و تاثیر گذاشتن آنها دارد, چرا که توان او خُرد و اندک از آن مهمتر, نایکراست و از راه میانجی میباشد.
.Unexpected places give you unexpected returns