02-24-2015, 03:43 PM
Ouroboros نوشته: نیازی به وجود روح نیست تا شهادتطلبی را مقبول بکند، روح و خدا و آخرت و … بهانه هستند نه دلیل. شما یا برای حفظ جامعه، کشور، فرهنگ، تمدن، مذهب، نظام اجتماعی و در یک کلام «سبک زندگی» خود حاضر به کشتن و کشته شدن هستید، یا خیلی زود آن را به کسانی که حاضر به این کار هستند میبازید.ببین من دارم میگم کسی که کشته میشه یک چیز کاملا عینی رو از دست میده و بعدش رسما هیچی گیرش نمیاد،چون دیگه وجود نداره. این استدلال هم که اگر "بود" از پیروزی ایدولوژیش راضی میشد کسشره، همه استدلالی که ما در مورد خواست یک انسان میتونیم بکنیم تا لحظه مرگش هست(و چه بسیار کسانی که قبل از دم اخر کاملا از راهی که رفتند پشیمون شدند)
ارزش زندگی آدمها نیز با هم برابر نیست، مرگ یک فرمانده کارکشته در میدان جنگ، به زیان همرزمان او خواهد بود زیرا تجربه و علم و فن و آگاهی او را از دست میدهند، مرگ یک سرباز ساده وظیفهی او نسبت به کشور و مردم و فرماندهانش است، و تبلور فضیلت برتر او. وظیفهی متقابل مردم هم آنست که آنچه او برایش کشته شده را دور نیاندازند و در حفظ آن بکوشند، اگرنه مرگ او بیهوده به نظر میرسد و نسل بعدی مردان میشوند مثل من و شما، که «کسخل» نیستند و حاضرند به هر خفت و حقارتی تن بدهند مبادا آسیبی به جانشان برسد.
آیا واقعا این از دست رفتن "سبک زندگی" اینقدر اهمیت داره(از دید خودشون) ؟! بررسی رفتار بازنده ها نشون میده که به جز کسانی که میمیرند باقی بازنده ها حاضر هستند زندگی کنند تا اینکه کشته بشند،پس اکثریت بیش از اینکه به سبک زندگی اهمیت بدند به خود زنده بودن اهمیت میدند.
من به اهمیت استراتژیک انسان ها در سلسله مراتب قدرت واقف هستم ولی اولا فقط بعضی از این افراد "به حکم وظیفه" سعی در حفظ جونشون دارند و دوما اینکه کسانی که در بلند مدت بعد از بحران به قدرت میرسند معمولا کسانی هستند که به جای فداکاری در جلوی جبهه به فداکاری در پشت جبهه و ترقی از پله های قدرت مشغول بودند
To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
Tacitus-
Tacitus-