10-30-2013, 10:03 PM
مزدك بامداد نوشته: نه دوست گرامی، کار مهادین[1] ما در این جهان، گسارش[2] انرژی و افزایش آنتروپی هست.نقش ژن ها در افزایش آنتروپی و یاآماج آنها هر چه باشد؛ هنگامی که اکنون می توان به عنوان
ژن ها تنها میخواهند که این روند بر جای بماند و برای همین بودن خود شما در تراز[3]
یکم، و زاد و زای شما در تراز دوم ارزشمندی ژنتیک هست. بز زبان دیگر، اگر کارکرد
ژنها و مم ها ( در جانوران فرهنگی) به زنده ماندن شما تا مرگ از پیری[4] بینجامد، یک
کامیابی بزرگ برای ژن ها بدست آمده است، چون توانسته اند ۸۰ سال انرژی بگسارند[5]
و اگر شما توانستید زاد و زای هم بکنید، ژنها دومین کامیابی را هم بدست آورده اند و
آنهم اینکه گسارش انرژی را در نمونه ی دوم از جانور، تا دستکم ٢۵ سال دیگر پس از
شما گارانتی نموده اند ( اگر هر زادمان[6] را ٢۵ سال در نگر بیاوریم) . بر این پایه، سخن
شما ١۰۰% درست نیست و اگر خود شما هم خوب و خوش و دیر زندگی کنید، بازهم
ژن ها به آماجی[7] از آماجهای خود رسیده اند. از سوی دیگر استخر ژنتیک و روند فرگشت[8]
هم "میداند" که شاید برخی از نمونه های فراورده[9] از ژن، نتوانند زاد و زای داشته باشند
و برای همین روی چند برگ بازی، سرمایه گذاری کرده است که اگر شما نتوانستید،
دستکم دیگری بتواند. از این گذشته, ژنها گاه ، نمونه هایی را هم نه برای زاد و زای،
بساکه برای پدافند[10], جنگ و یا کار پدید میاورند، برای نمونه در زنبور ها ، شهبانو شان
میزاید و دیگر ها به کارگری و یا جنگ و پدافند سر گرمند. در میان آدمها هم کهرمانان[11]،
سربازان جوان و جانبازان، که بیشتر ناکام و بی زادو زای در نبرد ها میمیرند، همان،
جنگاورانی هستند که ژنها برای پدافند از زاینده ها و دیگر نمونه های همان جانور
پدید میاورند. پس میبینیم که برای ژنها بایسته[12] نیست که همه ی نمونه های دارای ژن،
زاد و زای هم بکنند، بساکه اگر به زادو زای دیگران و به زنده ماندن دیگران هم یاری
کنند، بخشی از آماج ژنتیک را بجای اورده اند.
"موجودی اندیشمند" ، آگاهانه و ارادی از جبر ژن ها رهایی یافت و از خواسته های آنها
تخطی نمود؛ اکنون پایبندی به فرگشت و آماج های آن؛ چگونه معنا و ارزشی برای ما پیدا می کند؟
همین بود زندگی؟! پس تحقیر بیشتر، شکست بیشتر، رنج بیشتر...