10-27-2013, 10:29 AM
آلیس نوشته: ایشان خوشی و درد ویری[1] را سنجهای[2] برای ارزش و پادارزشها نمیدانند، بساکه داوری طبیعت و مهاد[3]آنچه از نگاشت های ایشان تاکنون دریافته ام؛ مهند ترین ارزش زندگی را فرازیست منفرد خود می دانند؛ نه فرازیست ژن هایشان را.
فرازیست[4] ژن را آماج[5] میگیرند. به زبان دیگر، دیدگاه ایشان از «ارزشها» تکینه[6] نیست و خوشی و لذت یکتن
را در راستای زیست و فرازیست ژنهای یک تن و همبود[7] مهند[8] میدانند. شما هم بخوبی "زیست" یک تن را با
"فرازیست" ژنهای همان تن دگرسان[9] گرفتید، ایشان این دگرسانی[10] را بشمارش نمیاورند.
پس پرسمان[11] باید اینگونه باشد: چرا ارزشها و پادارزشها در چارچوب[12] فرازیست ژنهای خود و دیگران کرانمایی[13] میشود؟!
تازه، ژنهای من در زادمان[14] پسین 50 درسد میشود، در زادمان پسینتر 25درسد و همینگونه کم و کمتر هم میشود تا
یه سفر میگراید. :)
اما فرازیستن فرد؛ با فرازیستن ژن هایش متفاوت است و زیستن متفاوتی را ایجاب می کند. و این در حالیست که ایشان بر پایبندی به فرگشت، در راستای فرازیست سخن می رانند!
همین بود زندگی؟! پس تحقیر بیشتر، شکست بیشتر، رنج بیشتر...