10-08-2013, 10:01 PM
Mehrbod نوشته: پس شاید ما داریم دربارهیِ گونهیِ دیگری از خوشی سخن میگوییم. برای من خوشی اینکه میدانم کارِمهند این است که در بلند مدت؛ بیشتریت خوشی(لذت) را ببرید. اما مقید نمودن خود در فرگشت، همچون بیشینه آدمیان و حیوانات؛ موجب دست یافتن به خوشی بیشتر نخواهد بود.
درست را انجام داده ام, از خوشیِ اینکه به کار بیهودهای[1] بپردازم (بیهوده ولی همواره خوشایند) همیشه بیشتر است.
Mehrbod نوشته: بی هیچ گمانی, دومی!همچنان با فرض اینکه فرازیست ارزش برتر می باشد، به پرسشم پاسخ دادید!
شما اگر همین امروز به من بگوییم تا پایان زندگی بهمان کارِ خوشی آور را
نکنم (بگوئیم, خوردن بهمان خوراک), ولی ١ سال به زندگی ام افزوده شود, باز هم همین کار را میکنم.
در فرهود[2] من بسادگی از خوشی سیگار چشممیپوشم یا الکل بسیار بسیار جسته گریخته
مینوشم (هنگامیکه دوستانم هم سیگاری هستند هم مِیگُسار[3]), برای همین است.
اینها هم برای اینه که کنش فرازیستن[4] برای من خودش خوشیآور است, یعنی اینکه
میدانم راهی را گزیدهام که به فرازیست[5] من میافزاید خودبهخود درد و رنج آن را میپوشاند.
چشم داشت من چنین بود که بدون پیش فرض و بدون تاثیر احساسات غریزی؛ صرفا با نیروی خردتان پاسخ دهید!
اگر گمان می کنید که با خردورزی صرف، جهت معنا بخشیدن زندگی و سود شخصیتان در برابر طبیعت؛ چنین پاسخی را نگاشته اید؛
لطفا معنای ارزش فرازیست را کامل تر برایم تبیین نمایید.
همین بود زندگی؟! پس تحقیر بیشتر، شکست بیشتر، رنج بیشتر...