Mehrbod نوشته: این یک لغزش فراگیر است که "زور" بیشتر نشانهیِ "درستی" راه به شمار میرود.
در گفتمان تکنولوژی هرگز این دیدگاه که کشورهایی که تکنولوژی پیشرفتهتر دارند
در پیروزی و فروگیری کشورهایِ کمتر پیشرفته کامیاباند, نادرست برشمرده نشده است.
نه نه به هیچوجه! من مخالف سر سخت «قدرت حق اقواست» هستم.
در سیر تکامل هم انگلها و ویروسها رقبای بسیار قدرتمندی هستند.
ولی، آنچه مسلم است اینست که بقا لازمهیِ حیات است. کسی که
کُک میزند و هر روز دنبال سکس و پارتیست هم مثلا یاغیگری میکنند،
تمدن هم دربرابر طبیعت یاغیگری میکند ولی اینکجا و آنکجا!
Mehrbod نوشته: من یک نمونهیِ امروزینتر میآورم, شما که گرایش به فوتبال هم دارید اگر به بازیهایِ امروزین بنگرید, آن تیمی امروز همواره برنده
است که بیشتر از همه سیستماتیک و گروهی بازی کند, و از همینرو نیز هیچ بی علت نیست که تیم آلمان با سیستماتیکترین بازی هر
دوره برندهیِ جام جهانی میشود.
هر آینه, پرسشی که اینجا به این میاید این است: کدام بازی زیباتر و "انسانی"تر است؟
این دیدگاه که بازی آلمانها در فوتبال "خشک" و "ماشینی" است, یک دیدگاه بسیار فراگیر
میباشد, هنگامیکه جاییکه سخن برای نمونه از زیباترین گل جهان در همهیِ تاریخ
فوتبال به میان میاید, همگان یاد از یکهروی مارادونا و گل باشکوه و ابرزیبای او
میکنند, شیوهای که نه سیستماتیک است, نه در دیرزمان به پیروزی پایدار میانجامد.
پس ما باید ببینیم دربارهیِ چه سخن میگوییم و ارزش ما آنجا چیست. نمونهوار, در همین فوتبال
آیا ارزش تنها "بـُرد" به هر بهایی است؟ اگر آری, پس روباتهایِ فردا میتوانند همانگونه که در چیزهای دیگر از ما
برتر اند, در همهیِ بازیها هم برتر و پیروز باشند — چیزیکه در شترنگ همین امروز میبینیم — تا آن زمان, تیمهایی که
هر چه ماشینیتر و سیستماتیکتر بازی کنند, بیگمان بیشترین بردها را از آن خود خواهند نمود و
همهیِ اینها همچنان بی پیوند به زیبایی یا زشتی ِ یک بازی, از دیدگاه آدمی خواهند ماند.
اتفاقا مثال خوبی زدی مهربد جان، جایی میخواندم که یکی از اعضای گروه رامشتاین گفته بود
که تنها جایی که آلمانها میتوانند آلمانی باشند هواداری فوتبال است (ژیژک بیجهت دربارهیِ رامشتاین
سخن نگفته، آنها حقیقتا دربارهیِ چیز مهمی سخن میگویند). حتی غرور ملی آلمانها با اولین
قهرمانی آنها در 1954 گره خورده و برخی آنرا منشا معجزهیِ اقتصادی آلمان میبینند. من دراینباره
شاید بیشتر نوشتم. ولی آری، رباتها و ویروسها خیلی خوب از پس کار برمیآیند و شاید تمدن
بشری جرقهای کوچک بوده در میان آشوب بقول نیچه Will to Power.
دربارهیِ آلمان هم اینرا اضافه کنم که رقیب بسیار قوی دارد بنام ایتالیا که
تاریخ تقابل میان آندو با تاریخ شکست آلمان یکیست. آلمان اتفاقا نه تنها
هر سال قهرمان جام جهانی نبوده که 20 سال بود که هیچ جام مهمی بدست نیآورده
بود. همین سال 2012 همین تیم آلمان که دیگر در اوجش بود و مدعی اصلی
بود از یکی از ضعیفترین تیمهای ایتالیا شکست خورد و حذف شد. سال 2014
هم خوشحالی من در هنگام حذف ایتالیا دست کمی از برد آلمان نداشت. چون
میدانستم اگر همان تیم ایتالیا از گروهش صعود کند آلمان را حذف خواهد کرد !!
و البته گمان نکنم لازم باشد من دربارهیِ تفاوت ایتالیا و آلمان مخصوصا در دوره معاصر
یعنی بعد از جنگ دوم جهانی توضیح دهم. قدرت ذهنی و جنگندگی که ایتالیا دارد،
هیچگاه این تیم چند ملیتی آلمان نداشته.
Mehrbod نوشته: تمدن لازمهیِ زندگیست, چرا؟
زیباترین تجربیات زندگی ما چیست مهربد جان؟
مارکس دربارهیِ اوتوپیا میگوید جاییست که در آن در زمان روز به شکار و ماهیگیری
میکنی و شب میفلسفی. ولی حقیقت امر اینست که تمام آنچه دوست داشتنیست.
عدالت، عشق و هرآنچه که ما در کنش با انسانها حس میکنیم تا زبان،
هنر در شکل اصیل (یا بقول بعضی فاشیستی) آن و هرچه فکرش را بکنیم دسترنج تمدن
بشریست که ما امروز مصرفش میکنیم، حالا اینکه به آن معترف هستیم یا نه بحث دیگریست.
دِین ما به گذشتگاه فرهنگیست نه تکنولوژیک، و جالب اینست که تنها چیزی
که امروز مورد توجه و تقدیر قرار میگیرد بخش تکنولوژیک آنست. در حالی که ابزار آلات
تکنولوژیک دربرابر فرهنگ و معنای زندگی که به ما رسیده به معنی واقعی کلمه مشتی
آتآشغال هستند.
"Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" —Ezra Pound