04-10-2012, 10:39 PM
Archive: andishehaa.com - Q&A - #2
***
مزدك بامداد
07-01-03
پیک 10
نقل قول:یعنی این صفحه، یا به عبارتی این دنیا، به خودی خود ابزاری بیش نیست؟بله، میتوان گفت كه ابزاری است كه درازای میلیارد ها سال
فراگشت ژنتیك، برای فرازیست هرچه بهتر پدید آمده است.
بویژه در آدمی توان داده پردازی بیشتر از جانداران دیگر
است ولی آنها در عوض دارای چیزهای دیگری شده اند
كه ما نداریم، مثلاً میتوانند پرواز كنند و یا چشم شهباز كه
ریزبینی ( resolution ) آن بارها بیش از چشم ماست و
یاخفاش كه " سونار" ( رادار صوتی) دارد و ما نداریم و الخ
***
مزدك بامداد
07-01-03
پیک 11
نقل قول:من سعی می کنم هر آنچه فهمیده ام بازگو کنم:غریزه ، برنامه ها و فرمان ها ( diectives ) هایی هستند
موجودات برای فرازیست خود فعالیت می کنند، حال این مسئله در سایر موجودات
به شکلی غریزی است و در انسان این غریزه در تعامل با فکر و اندیشه است.
برای بهتر فراهم شدن این فرازیست در انسان نیاز به ابزاری است که با خطا
سنجی و هدایت فکر آدمی به سمت درست موجب عملی شدن این غریزه گردد
این چند خط برداشت من بود
این ابزار خود آیا ممکن است دچار اشتباه شود؟
كه همه جانداران برای فرازیست خود در روند فراگشت
بدست آورده اند و میتوان آنها را با برنامه های دگرگونی
ناپذیر و " سوزانده روی چیپ " رایانه ، كه برای boot
مثلاً بكار میروند، سنجید. نمیتوان به بچه نوزاد یاد داد
كه شیر بخورد، این برنامه در " چیپ " او سوزانده شده
و اتوماتیك پستان مادر را میمكد و اگر در آبش بیندازید
اتوماتیك شنا میكند و اگر انگشت خود را به كف دست
و پایش بزنید آنها را برای گرفتن آن میبندند ( چون
نیكانان نخستین ما، مانند میمون ها از پاهایشان هم برای
گرفتن چیزها و شاخه و .. سود میبردند و این مانده).
برنامه های اكتسابی و یا " فرهنگی" ، بعداً از راه پیرامون،
پدرو مادر و جامعه و .. بر این برنامه های غریزی " سوار"
میشوند ولی در خدمت آنها هستند. برای نمونه دیگر آدمی
برای تولید مثل به یك زن حمله نمیكند و بزور در او تخم
ریزی كند و سپس ببرندش زندان و نابود شود، بلكه راه فرهنگی
و برنامه ئ اكتسابی اش را یاد گرفته، میرود كار پیدا میكند،
میرود به خواستگاری، و سپس در جنس ماده تخم ریزی میكند.
بجز آدمی، دیگر جانداران هم دارای هوش و ضمیرخود آگاه
هستند، بویژه جانداران نزدیك به آدمی و یا جاندارانی كه گروهی
زندگی میكنند. در آزمایش مشهور آیینه، ثابت شد كه مثلاً سگ
و یا میمیون هم دارای خود آگاهی هستند ( فهمیدند كه تصویر
آنها در آیینه، جانور دیگری نیست، خودشان هستند) این
توانایی در آدمی، در كمابیش شش ماهگی است و پس از آن
بچه ها خود را در آیینه میشناسند. جاندارانی مانند شامپانزه
هم دارای توان اندیشه واستنتاج و هوش هستند، مثلاً آزمایش
نشان داده كه اگر موزی را از سقف آویزان كنید و چند جعبه
كارتون هم در قفس بیندازید، شامپانزه میتواند آنها را روی هم نهاده
و به موزی كه از بالا آویزان است دست پیدا كند و یا یك توتی
در آزمایشی توانست چندین واژه را با مفهوم آنها یاد بگیرد و
بر طبق نیاز خود از آنها جمله بسازد. پس هوش و ضمیر
خودآگاه و توان اندیشه تنها ویژه ئ آدمی نیست ولی در او از همه
بیشتر است، چون نسبت مغز او به بدنش، از همه جانوران بیشتر است
و این نشان میدهد كه بزرگی مغز ( نسبت به بدن ) یكی از شاخصه
های هوشمندی بوده و هوش و اندیشه كار مغز است.
البته این اندیشه و محاسبه ئ ما و جانداران همواره درست نیست
برای همین است كه میلیونها آدمی و یا جانور تا بكنون از میان
رفته و حتی زادمانشان ( نسلشان) از میان رفته است ، چون در
محاسبه اشتباه كرده و یا توان محاسبه شان كم بوده.
مثلاً اگر شما نتوانید سرعت ماشینی را كه دارد میاید و بامسافتی
كه از شما دور است، برای محاسبه ئ زمانی كه شما برای گذشتن از
خیابان نیاز دارید، درست انجام بدهید، میروید زیر ماشین
و تلف میشوید ( انتخاب طبیعی هم اینجوری سیستم های ناكارآمد
را از میان میبرد). در مقیاس های بزرگتر و پیچیده تر، میبینیم كه
ملت هایی كه راه و چاه را درست تشخیص نداده اند، بگواهی
تاریخ كلاً از میان رفته اند و یا مغلوب و برده شده اند و الخ.
برای همین هم باید به كسانی كه خود را دارای حقیقت مطلق و آنهم
انحصاری، میدانند بدیده ئ بدگمانی و نكوهش نگریست و هشیار بود.
***
مزدك بامداد
07-01-03
پیک 12
نقل قول:یعنی آدمی از بدو پیدایش این ابزار را به این قدرت امروز نداشته است؟خیر،
چنانكه اسكلت های بجای مانده از نیاكان آدمی نشان میدهد،
مغز آنها نسبت به بدن شان از امروز كوچكتر بوده و كم كم
ما به مقام " هومو ساپینس" یعنی آدم اندیشمند، رسیده ایم و
فراگشت هم یعنی این، از ساده به پیچیده و از ناكارآمد به كارآمد تر.
***
مزدك بامداد
07-01-10
پیک 13
نقل قول: نگارنده ی نخستین : Mehr_Moradبله، نشد ندارد، چون مغز انسان هم یك دستگاه مادی
http://www.andishehaa.com/forums/showthr...4#post4644
سوالی داشتم مزدك .
با توجه به اینكه انسان توانایی خود را تا حدودی دریافته است ،
آیا انسان میتواند روزی روبوتی بسازد كه بتواند مانند انسان تفكر و خلاقیت داشته باشد؟
لطفاً كمی توضیح دهید.
است. تنها كمی پیچیده است و همه كاركرد آن 100٪ روشن
نشده است. هم اكنون هم رایانه هایی كه با روش neural net
شبكه نورونی كار میكنند، درست شده اند كه توان یادگیری
را هم دارند . بر این پایه میتوان در آینده، رایانه ای ساخت
كه دارای توان همانند داده پردازی و یادگیری و ابتكار و .. در
تراز آدمی و حتی بالاتر باشد ( چون رایانه های معمولی محاسبه
گر را هم میتوان بدان وصل كرد ) و سپس انرا به سیستم مكانیكی
/ جنبشی پیوند زد كه زیر كنترل این مغز باشد كه همان دست و پا
و غیره مكانیكی است كه اكنون هم داریم. این مغز ساختگی همچنین
باید به سنسور ها ( گیرنده ها) نیز آراسته باشد، مانند دوربین هایی
كه حتی بهتر از چشم ادمی ببینند و یا گیرنده های امواج صوتی ( بجای گوش)
و گیرنده های امواج آهنكهربایی ( یعنی چیزی كه ما نداریم ولی آن روبات
میتواند داسته باشد )، گیرنده های فشار و دما و انالیزاتور های شیمیایی
( بجای زبان و بینی ما) و ...
كل این سیستم ( سیبرنتیكی* ) آنگاه بسی برتر و توانا تر از خود ما خواهد
بود و كمك دست آدمی در زندگی.
*به پیام پسین نگاه كنید
***
مزدك بامداد
07-01-10
پیک 14
نقل قول:sina نوشته:
وقتی سر یک مرغ را ببریم تا چند ثانیه اعضایش به کار ادامه میدهند، این
مطلب در مورد انسان هم صادق است. ولی آنچه که بعد از چند ثانیه باعث مرگ
مرغ یا آن انسان میشود جدایی اعضا از مغز نیست بلکه بیرون رفتن بیش از حد
خون از بدن است که موجب مرگ سلولها میشود و اعضا یکی پس از دیگری از کار
میافتند...
پس نتیجه میگیریم که قلب و کلیه و ریه و ... الزاما وابسته به مغز نیستند...
اصلا یک سوال دیگر، فرض کنیم که همه ی اعضای بدن تحت کنترل مغز باشند، خوب
مغز مگر چیزی غیر از ماده و شبیه به بقیه ی اعضای بدن است؟ پس مغز را چه
چیزی کنترل میکند؟
سه یكان كلان سیستم سیبرنتیك :
مغز یكان كنترل_ یكان حركتی است ( ماهیچه ها=دست و پا و زبان و ..)
قلب و ریه و كلیه و .. از بخش های یكان انرژی رسانی هستند.
قلب و ریه و كلیه در كنترل ضمیر آگاه و مغز بصورت مستقیم نیستند
بلكه بصورت خودكار ، بدون نیاز به كنترل آگاه كار خود را انجام
میدهند. آنها نیازی هم به كنترل آگاهانه ندارند، چون سیستم های پست
تر در خدمت انرژی رسانی و .. میباشند. در یك موجود سیبرنتیكی
هم كه مثلاً یكان انرژی ان یك باتری است، كار درونی باتری به پروسسور
ربطی ندارد، بلكه میتواند میزان استفاده از این نیرو و انرژی را تنظیم
كند. یعنی اینكه تند تر بدویم یا كند تر و ....
از آن گذشته مغز ( هیپوتالاموس و ..) میتواند با ترشح هورمون، روی كار
این ارگان ها اثر بگذارد. یعنی اگر ناگاه به انرژی بیشتری ، مثلاً در خطر،
نیاز داریم، مثلاً با ترشح آدرنالین، ضربان قلب را بالا برده و ذخیره های
انرژی را بیرون میكشد و ..الخ.
یكان تامین انرژی را میتوان با آلترناتیو های دیگر جایگزین نمود، مثلاً با
دستگاه قلب مصنوعی و یا دستگاه دیالیز برای تصفیه خون ( خون=ابزار
انرژی رسانی ، مانند سیم برق ). یكان حركتی را هم میتوان با دست و پای
مصنوعی/روابتیك جایگزین نمود و زمانی كه بتوانیم كه داده های درون
مغز را هم در یك رایانه ئ پیشرفته ( در سده های اینده) كپی و پیست كنیم،
میتوانیم یك انسان و " شخصیت" او را هم به یك سیستم سیبرنتیك غیر ارگانیك
كپی كرد. یعنی شخصیت آدمی هم یك چیز مادی بیشتر نیست و آن ماتریكس
نورونی مغز وی ( به همراه خاطره ها= فایل های هارد و ... ) میباشد.
www.daftarche.com]" class="mycode_img" />
موشك تامهاوك، نمونه ئ سیستم سیبرنتیكی كه ساخته ایم : 1- یكان انرژی (=سوخت و سوخت رسانی، باتری ..)
2-یكان حركتی ( موتور)
3- یكان كنترل ( رایانه ئ مركزی با سنسور)
یكان كنترل، یكان حركتی ( موتور/ بالچه) را كنترل كرده
و مسیر سیستم را مشخص میكند، در حالیكه یكان انرژی
امكان این حركت و كنترل را با تامین انرژی فراهم میكند.
***
مزدك بامداد
07-01-20
پیک 15
نقل قول: نگارنده ی نخستین : Mehr_Moradدر این باره بسیار اندیشه شده است.
http://www.andishehaa.com/forums/showthr...7#post5327
اگر روزی انسان بتواند روبوتی همانند انسان متفكر بسازد ، اجباراً یا الزاماً باید محدودیتهایی در آن ایجاد كند.
هر انسانی مجاز و مختار است كه كار بدی انجام دهد.
این تصمیم به كار بد میتواند به اندازه قتل یك یا چندین نفر یا ویران
كردن حتی یك شهر رشد كرده و خطرناك باشد . آیا در صورت توانایی به ساخت
روبوتی مانند انسان ، لازم نیست كه چیپهای گزینش اختیاری كار بد و خوب را
محدود نمائیم ؟
دهه ها پیش، استاد بزرگ اسیااك آسیموف ( اسحق عاصموف)
در باره اندیشیده و 3 قانون برای روبات ها طراحی نموده بود:
The three laws of Robotics:
1) A robot may not injure a human being or, through inaction, allow a human being to come to h
.Unexpected places give you unexpected returns