نامنویسی انجمن درست شده و اکنون دوباره کار میکند! 🥳 کاربرانی که پیشتر نامنویسی کرده بودند نیز دسترسی‌اشان باز شده است 🌺

رتبه موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

پراکنده‌نویسی
#51

من این باور را که اصول و احکام جهان‌شمول ِ ازلی و ابدی هست که می‌توان دستگاه‌های عقیدتی را حول محور ایشان تشکیل داد و از طریق تلاش برای عینی کردن آن عقاید جهان بیرونی را با ایده‌آل‌های متصور در آن دستگاه عقیدتی مطابقت داد، «نگرش مذهبی» لقب می‌دهم و ادعا می‌کنم که اغلب مُدل‌های اجتماعی، ایدئولوژی‌های حاکم و حرکتهای فکری قرن بیست و یکم دارای درجاتی متفاوت از آن هستند.

«نگاه مذهبی» اصولا ربط چندانی به مذهب ندارد، بلکه بیشتر نوع برخورد با یک باور است. میان کسانی که به خدای «طبیعت» یا خدای «الله» باور دارند نمی‌توان تفاوت چندانی قائل شد زیرا همه‌ی آنها یکسان رفتار می‌کنند، و این نه ایده‌هاست که برای من اهمیتی دارد، که اعمال است.

هرگز در هیچ‌کجای تاریخ به اندازه امروز و این جهان به اصطلاح «خرافه‌زدایی» شده اینهمه «امر مقدس» نداشته‌ایم، طبیعت مقدس است، زن مقدس است، کودکان مقدس هستند، جان انسان‌ها مقدس است.. و این دیگر حتی یک تقدیس استعاری نیست، به معنای تحت‌الفظی کلمه خداسازی از چیزهای بسیار ابتدایی و دم‌دستی ِ این‌جهانی‌ست.

تفاوت میان خدامانند ِ مدرن، (هرچه می‌خواهد باشد)، با «خدا»ی جهان پیشامدرن در اینست که دومی به کسان امکان کافر شدن را می‌دهد، اما اولی خود را به عنوان ذات ِ بدیهی چیز جعل می‌کند که کفر به آن اصولا امکان‌پذیر نیست زیرا از نظر «منطقی» مقدس بودنش اثبات شده، او یک زنجیره‌ی استدلالی بی‌پایان برای «نگاه مذهبی» خود سرهم می‌کند که شما هرگز(بدون ماه‌ها، شاید حتی سال‌ها هزینه‌ی وقت و مطالعه‌ی آکادمیک پیرامون موضوع)قادر به بازشناسی درست آن نخواهید بود و در هزارتویی از جملات نیم‌خطی ِ از قبل آماده‌ی نرمالیزه شده از طریق تکرار، گم می‌شوید: «حقوق بشر»، «مردسالاری»، «برابری»...

هدف من از این نوشته‌ی کوتاه بیش از آنکه تاختن بر این مذاهب جدید باشد، اشاره‌ای ضمنی به این حقیقت بود که خردگرایی در پایان به نوعی مذهب بسیار واپسگرا می‌انجامد، زیرا عینیت دائم به ابطال «خرد» و «منطق» می‌پردازد و خردگرا ناچار است برای مومن ماندن به اثر نجات‌بخش خرد این تضاد مداوم و بی‌وقفه با عینیت را در ذهن خود به نحوی توجیه بکند. مجموعه‌ی توجیهات خیلی خیلی سریع‌تر از آنچه تصور می‌کنیم، معمولا تا قبل از تولد بیست سالگی سوژه‌ی مدرن از او مومنی پرداخته که هرگز در تقدس بُتهای خود تشکیک نمی‌کند.

جهان عینی مجموعه‌ای از عناصر بسیار ساده است که در ترکیبی بسیار پیچیده با هم وارد کنش و واکنش می‌شوند، و منطق به عنوان یکی از مهمترین عناصر نقشی بسیار مهم و کلیدی در درک و فهم بهتر بسیاری رخدادها ایفا می‌کند، اما استفاده از آن به تنهایی برای درک حتی یک پدیده‌ی منفرد به نحوی دقیق و سالم میسر نیست، زیرا آن پدیده ممکن است تحت تاثیر عواطف یا غرایز (برای مثال) بوده باشد و صرف «غیرمنطقی» اعلام کردن آن و بحث را مختومه تلقی کردن به بن‌بست فکری بسیار ناجوری می‌انجامد که توصیف شد.

زنده باد زندگی!
پاسخ
#52

خرد از این نظر بسیار خطرناک است که امکان «معنادهی» به پدیده‌های بی‌معنا را به خردگرا می‌دهد.

زنده باد زندگی!
پاسخ
#53

اینکه پس از آشوئیتس و گولاگ وانمود بکنیم انسان‌ها برای کشتن یکدیگر نیازی به خدا دارند خودفریبی ِ مذهبی‌ست!

زنده باد زندگی!
پاسخ
#54

اگر برای رضای خدا آدم نمی‌کشیم، برای رضای آدمی این کار را می‌کنیم. تفاوت اینجاست که اشتهای خدا برای خون کفار سیرایی‌پذیر است اما عطش خون‌خوار این‌جهانی را پایانی بجز مرگ نیست.

زنده باد زندگی!
پاسخ
#55

سوژه‌ی مدرنیته دائم در حال نمایش تعزیه‌ای ظاهری و تحریر مرثیه‌ای تقلبی‌ست برای فروافتادن همه چیز ِ جامعه‌ی مدنی به ورطه‌ی «ابتذال». بر آدم هوشمند آشکار است که دلیل حقیقی دندان قروچه‌ی او «محبوبیت» ابتذال رایج میان گله است. او با گستره‌ی ابتذال مشکل دارد نه با اصل آن.

زنده باد زندگی!
پاسخ
#56

تنها انتقاد حقیقی «روشنفکر» و «اندیشمند» و «فرزانه‌ی» جامعه‌ی مدنی با ابتذال عمومی آن جامعه، محبوب‌تر بودن آن‌ها از ابتذال خصوصی خودش است!

زنده باد زندگی!
پاسخ
#57

بیزاری روشن‌فکر مدرن از «ابتذال» جامعه‌ی مدنی درست از جنس ِ ناله‌های خصمانه‌ی اکبر آقا صاحب ساندویچی ِ زیرپله‌ای محل است از موفقیت مک‌دونالد. او می‌داند که هر دو کالا به یک اندازه درون‌تهی، آدم‌کُش و فاقد ارزش غذایی معناداری‌ هستند، اینست که از موفقیت بیشتر دومی به خشم می‌آید.

زنده باد زندگی!
پاسخ
#58

تنها کسی که حق نالیدن از ابتذال مدرن را دارد مرد واپسگراست!
باقی همه جزئی از این ابتذال هستند.

زنده باد زندگی!
پاسخ
#59

ما قرن‌ها فقط جهان را «توصیف» کردیم... دو سه قرن کوشیدم که آنرا تغییر بدهیم... به نظر من سرانجام وقت آن رسیده که برای پذیرفتن آن وارد کارزار بشویم!

زنده باد زندگی!
پاسخ
#60

«میل را نمی‌توان ارضاء کرد، چراکه خود میل ارضاء نشدن را انتخاب می‌کند. میل را تنها می‌توان نابود کرد».
ژک لکان

چه بسی بهترین انتقاد وارده به هدانیسم باشد!

زنده باد زندگی!
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 2 مهمان