Ouroboros نوشته: من واقعا احساس گناه میکنم بابت اینکه این لذت را دوستان این انجمن گرفتم، با یادآوری جنبهی «خودفریبی» که غرق شدن در اینترنت و بحثهای این چنینی میتواند داشته باشد، با نشان دادن اینکه در زندگی دست پائینتر را دارند و دائم مشغول کار بیسپاس ِ بیپاداش هستند... به نوعی دوستان را از فرومنویسی دلزده کردم. من به خودم نگاه میکردم که میتوانم میان این عقاید و زندگیام به نحوی تناسب برقرار بکنم که چندماهی چندروز فرصت و انگیزه و اشتیاق نوشتن را بدست بیاورم.
من اطمینان دارم دوستی خوبی با شما خواهم داشت، انسانی به شریفی و مهربانی و منطقی بودن شما کمتر دیدهام!
حقیقتا وجود دوستانی مثل شما به من همیشه انرژی مضاعف میده . یادم هست وقتی اولین بار پست هات رو که خوندم ، احساس غیر قابل وصفی داشتم . سریع جستجو کردم و مطالبت در جاهای دیگه رو هم خوندم ، مدت ها شیفته نگارشت بودم . تا اینکه یک سالی نبودی و هر روز منتظر بودم برگردی و باز بنویسی .
به هر حال زندگی شخصی هر کسی بالاترین اولویت رو داره و این خودخواهیه که ازت بخوایم به خاطر ما هر روز بیای و اینجا بنویسی ... همین حضور گاه به گاهت هم غنیمته و هر بار میای کلی از حرف هات استفاده میکنم و میبینم در این جامعه درب و داغون ایران ، افراد ارزشمندی هم هنوز وجود دارن . هر چند یک سالی هست موضوعات مورد علاقه ات کمی تغییر کرده
!!
خلاصه بدون که خیلی برای من و انجمن دفترچه ارزشمندی ...
سایر دوستان هم همین طور ... انجمن که خلوت شده بود ، من خسته از و تنها در بحث با اسلام گراها ، احساس نا امیدی عمیقی میکردم !! گاهی میخواستم به کلی بحث ها رو رها کنم ... بس که اینها بدون هیچ هزینه ای باز تولید میشن ...
انتظار میکشم گرفتاری هام تموم شه تا دوباره با تمام قوا و به کمک دوستان ، کمی افکار اسلامیست ها رو قلقلک بدم ...