03-30-2014, 01:27 AM
وای ساعت 5 صبحه!من نمیخوام بخوابمممم!
مهربد نه به اینکه چمدونتو بستی میخوای بری نه اینکه نمیری ما هم بریم بخوابیم
مهربد نه به اینکه چمدونتو بستی میخوای بری نه اینکه نمیری ما هم بریم بخوابیم

شراب اولی تر ...
Mehrbod نوشته: کارکرد افسردگی همینه که ما را به جهان فربودین[١] برگرداند.
ولی من افسردگیای نمیسُهم[٢], این چند روزه زندگی به کام ام بوده و از همینرو بر آن شدم دربارهیِ سرنوشت اینجا هم بگُزیرم[٣].
همه چیز را که نمیشود با خنده و ریسه گذراند میلاد, گاهی باید سر برکشیده و ببینیم کردارهایِ ما چه آماجی[٤] میجویند.
Mehrbod نوشته: من پیشگو[٥] نیستم, ولی بروشنی زمان و شانس بسنده به اینجا دادهام; اگر یک چیزی همهجوره کوشیدیم وراستاش به نظر من کشاندنِ کاربر به اینجا سخت نیست مهربد جان و اتفاقا خیلی هم راحت است؛ کافیست چند دروازه به اینجا باز کنیم. موضوع این است که تا کنون غیر از تو بقیه کاربران (از جمله خودِ من) مخالفِ این بودند که هر نوع کاربری به اینجا راه یابد و همه به دنیالِ کاربرانی بودیم که اهدافی مشابه همانهای خودمان داشته باشند. از نگاهِ تو این سیاست اشتباه بوده و به شکست انجامیده؟
کار نکرد یا باید خیرهسر و یکدنده باشیم که دست نکشیم, یا باید خردپذیرانه شکست را پذیرفته[٦] و سراغ راه و روشی نو برویم.
درسته, گاهی هم پافشاری[٧] فرا-اندازه کار میکند و اسپاگتی را چه دیدیم, شاید یک سال دیگر زد و اینجا لبریز
از کاربر و گفتگوهایِ داغ بود, ولی خب شاید هم (پُرگرایندتر) نبود, آنگاه چه؟ شما اینجا را یکسال دیگر کجا میبینی؟
Nevermore نوشته: به نگرم یک موضوعی که دوستان به آن توجه نمی کنند این است که سایت شلوغ باشد که چه بشود؟اساسا مگر یک تضاد ذاتی و درونی میان عوام پسندی و مطالب با ارزش نیست؟کاری ندارد،شما بروید در یک پارتی یا یک جمع شلوغ سخن از کمونیسم،سکولاریسم،کاپیتال یسم،بیخدایی،اگزیستانسیا نمی دانم چی چی بگویید و ببینید چند نفر با بهت و نفرت شما را می نگرند،بالاترین باز خوردی که از ایشان دریافت می کنید احتمالا یک بیلاخ گنده است.واضح است که برای مردم بحث کون خرم سلطان بسیار جذاب تر و دوست داشتنی تر ازسینمای برگمن است.اگر بروید از تتلو و ساسی مانکن حرف بزنید در نگر ایشان بسیار با ارزش تر هستید تا سخن از بتهوون و موتزارت بگویید.بکوشید در یک جمع فقط کلمه ای از منطق و مکاتب سیاسی و فلسفی بگویید تا خود به روشنی ببینید که چگونه از چشم همه می افتید.اینجا حرف هایی زده می شود که برای این مردم جذاب و دوست داشتنی نیست،به زور می خواهید به خورد ایشان بدهید؟اگر می خواهید مخاطب بالا داشته باشید هیچ راهی ندارد جز اینکه سایتی مانند هم میهن راه بیاندازید و تاپیک هایی چون "شرت قبلی چه رنگی است" داشته باشید.حق با توست شهریار جان، با این حال اما خب حرفِ خوب ممکن است از دهانِ هر کسی درآید. من هم دارم میکوشم که با زدنِ حرفهای سبک و خودمانیتر به مهمانها نشان دهم که اینجا میتواند جای هر نوع حرفی باشد، نگرانِ تخطئه نباشید. یک نکتهی مهمی که ما تاکنون فراموش کردیم این است که فرض کنید بیرون از اینجا ما 95 درصد کاربرِ غیرجدی داریم و 5 درصد کاربر جدی؛ یقینا آن 5 درصد کاربر جدی علاقه دارند که جایی فعالیت داشته باشند که شلوغ باشد و نوشتههایشان بیشتر دیده شود. بنابراین اگر بخواهید اینجا را با جایی چون هممیهن مقایسه کنید، آنجا این مزیت را دارد که کاربران و بازدیدکنندههای بسیاری دارد که اینجا ندارد ولی اینجا آزادیای دارد که هیچ جایی پیدا نمیشود. حال اگر ما هر دوی اینها را داشته باشیم مطمئنا پیشرفت کردهایم. نگرانیِ من تنها از یک بابت است و آن مدیریت است. اگر ما بتوانیم به خوبی در آن روز دفترچه را مدیریت کنیم طوری که بحثهای جدیِ سایت را در همان سطح همیشگیاش نگه داریم و بخشهای فان و غیرجدی هم مسیرِ خودش را برود، خیلی خوب است. همین الان شما ببینید که مثلا من جستاری باز میکنم در مورد برنامهنویسی و تنها خودم و میلاد و مهربد در آن مشارکت میکند. خب این به روشنی یک آسیبِ کمبودِ کاربر است. پس بعید هم نخواهد بود پس فردا ببینید داریوش جستاری باز کند با عنوانِ «شرتِ بالایی چه رنگیه؟»