نامنویسی انجمن درست شده و اکنون دوباره کار میکند! 🥳 کاربرانی که پیشتر نامنویسی کرده بودند نیز دسترسی‌اشان باز شده است 🌺

رتبه موضوع:
  • 11 رای - 4.91 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

پاتوق شب نشینی

Theodor Herzl نوشته: اصولا ۲ ریالی شما کج است!E523
منظورت از ریال "شِکِل" هست!؟:)))

To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
Tacitus-
پاسخ

undead_knight نوشته: به هر حال اینکه به تخت بسته باشنت باعث میشه نتونی در بری:)))
دهانِ آن ذهنِ کثیف‌ات کامپلتلی و پرفتکلی سرویس بادا...تصور امیر بسته شده به صندلی و شیرین و ویویان، مخصوصا شیرین...نفسم گرفت...

کسشر هم تعاونی؟!
پاسخ

Theodor Herzl نوشته: فکر کنم شما هم اسمتان رقیه خاتون یا سکینه چیزی باشد اینجا viviyan گذاشتید. در خارج از ایران هر ایرانی‌ که می‌بینید یا بچه نیاوران است یا بچه الهیه! بعد بپرسید خوب اسم مدرسه که اونجا می‌رفتی چی‌ بود و توی کدوم کوچه بود یادشون نمیاد! جماعت نسوان هم در اینترنت همه آلیس ، پانته‌آ ، آناهیتا و viviyan میشوند!


ای، همچین چیزی...


Ouroboros نوشته: شیرین و شما درباره‌ی من در خلوت صحبت و گمانه زنی می‌کنید؟ شوالیه کمی ایده‌پردازی کن در اینباره.
ضمنا، به او بگویید که من تازه سی سالم بیشتر نیست، اینکه می‌بینید بلوغ عقلی‌ست..


نه زیاد، یک بار در حالیکه با زن ستیزان دفترچه بحث شدیدی داشت، پیشش بودم و در حالی که نیشخندی بر لبش بود درباره شماها گمانه زنی کرد برایم و هر دو بسیار خندیدیم E415
او حدس میزند کمتر از 50 ندارید و نه به خاطر پختگی گفته هایتان که از شواهد و قراین (همان دادینه های خودی) چنین برداشت کرده.


Ouroboros نوشته: تعریف کنید ببینم، دارد جالب می‌شود. E207


دادینه خودینه میشود E404
پاسخ

undead_knight نوشته: به هر حال اینکه به تخت بسته باشنت باعث میشه نتونی در بری:)))

خودت به این نکته اشاره کردی که حتی قاتلین و متجاوزین سریالی هم طرفدار دارند،یا به قول کافکا متهمین همواره جذابند:))

اسپاگتی پدر فروید رو بیامرزه:)))

وای اسپاگتیا توبه (اسمایلی گازیدن فضای وب دست)

شخصیت های زنتان را تغییر دهید. من و شیرین برای هم حتی از دوست پسرهایمان هم حرف نمیزنیم :)) در واقع اصلا حوصله این حرفها را نداریم E056
پاسخ

Russell نوشته: البته همه که میدانند اینجا روسپی خانه است، ولی تالار اروتیک اینجا نگه داشته‌ شده تا این مطلب فراموش نشود !!
شیره کش خانه هم هست گویا. یک تالار برای نشئگی هم باز کنیم بد نیست.
بیچاره مزدک که بین اینهمه جوان جویای کام و کله شق گیر افتاده :e057:

[COLOR="royalblue"]
چو بخت عرب بر عجم چیره گشت --- هـمـه روز ایـرانیـان تـیـره گـشـت
جهـان را دگـرگونه شـد رسم و راه --- تـو گـویـی نتـابـد دگـر مـهر و مـاه
ز مـی نشئه و نغمه از چـنگ رفـت --- ز گل عطر و معنی ز فرهنگ رفت
ادب خــوار شــد، هـنـر شـد وبــال --- بـه بستـنـد انـدیشـه را پـر و بــال
«توصیف فردوسی بزرگ از تازش اسلام به ایران»
[/COLOR]
خردگرایی و ایمان ستیزی
پاسخ

Nevermore نوشته: درود بر امیرگرامی..

دوست گرامی چه راه طولانی آمده‌اید از «مرد خاورمیانه‌ای همینست»، کمی حسرت شما را می‌خورم. زیاد وقتتان را با پاسخ نمی‌گیرم، فقط بگویم که جنبش یک پدیده‌ی حقوقی‌ست، یک بازیکن امروز اگر اتهام تجاوز دروغین بخورد یا زنی بگوید «اتفاقی حامله شدم» ما به جنبش مراجعه می‌کنیم، اما گمان کرده‌اید جنبش حقوقی می‌تواند معیارهای زیبایی‌شناسی زنان را دگرگون بکند؟ فمینیسم زنان چاق را در نظر شما زیباتر کرده؟ شما امکان دیدن این تصویر بزرگتر را از دست داده‌اید چراکه در این ماجرا سرمایه‌گذاری شخصی زیاد دارید: زنان تمام عمرتان به شما دروغ گفته‌اند، اکنون در این «امگا» گوشه‌ای دیروز خودتان را می‌بینید، از سخیفی آن منزجرید، ذره‌ای وجاهت اخلاقی در آن نمی‌بینید و ... من اینجا بوده‌ام که شما هستید. جای چندان دلپسندی نیست، خودتان هم آنرا نمی‌دانید. بگذارید مدتی سپری بشود و این خشم به جا کمی شعله‌هایش فروکش بکند. بازی سخیف است، زن‌محور است، تسلیم قانون‌گذار ظالم شدن است..

شما اگر می‌توانید به زنان یکسره بی‌اعتنا باشید خوشا به سعادتان، نیازی به آموختن قوانین نانوشته‌ی آنها ندارید، نیازی ندارید به «ورطه‌ای» که من افتاده‌ام سقوط بکنید، من اما سعی کردم، نتوانستم. دو ماه تجرد و «به راه خود رفتن» همانا، تا سرحد جنون به افسردگی درافتادن همانا... هیچ شرمی هم در این نیست که من برای زندگی سالم و آسوده نیاز به دریافت عشق و سکس و پذیرش روانی و عاطفی از سوی زنان دارم، و برای بدست آوردن آن در مقیاسی که نیاز دارم هم بازی ضروری‌ست. به گمانم مرد بزرگ پاول ایلام بود که به پی‌یوای گفته بود «معتادان به کس» و «گدایان کس» و ... این حقیقت دارد، نقد من به بازی هنوز اینجاست و شوالیه به آن لینک داده که تغییر نظر ایدئوژیک داده‌ای.. نه بدبختی اینجاست که «نظرم» آنقدرکه باید تغییر نکرد، من زنان را همچنان زیبا و خواستنی و سپوزیدنی می‌یابم و نمی‌توانم بدون هم‌نشینی، دست انداختن، بیرون رفتن و لاسیدن با آنها زندگی بکنم، یا دستکم زندگی شادی بکنم. جنبشی هم که نتواند این امیال را به رسمیت بشناسد و آنها را موکول به بعدا بکند و مردی که می‌خواهد در این وضعیت نابسامان گلیم خود را از آب بیرون بکشد را شرم بدهد که دختر شانزده ساله شده‌ای برای من کارآیی بسنده ندارد. شما می‌خواهید بستر را دگرگون بکنید، این هیچ تضادی ندارد با نجات یافتن و زیستن و لذت بردن فضای کنونی، اگر می‌خواهید «قوانین» واقعا حاکم را دگرگون بکنید، باید نخست آنها را بیاموزید و تحت آنها به پیروزی برسید.

با اینهمه، خشم شما، که پر آن متوجه منهم شد موجه است و حرجی بر شما نیست، خاصه آنکه درون‌مایه‌ی سخنتان درست هم هست، بله من وا داده‌ام و ترجیح می‌دهم از آنچه درباره‌ی رسوایی سیستم کنونی می‌دانم برای حداکثری کردن نفع شخصی خودم بهره‌برداری بکنم، مسئولیت اخلاقی من نسبت به آن امگای مفلوک چیزی فراتر از همینها که اینجا می‌نویسم نیست. پس من پرچم استوار «زن‌ستیزی» را به شما می‌سپارم، که جانشین بسیار صالحی هستید. اما بدانید که من هرچند شمشیر و سپر زمین گذاشته باشم به اردوی دشمن نپیوسته‌ام، و دستکم دورادور همواره برای پیروزی شما شادی می‌کنم.

زنده باد زندگی!
پاسخ

Ouroboros نوشته: فقط اگر خواهرش زیباتر باشد، اگر به شما نه بگوید و سپس دختری زیباتر را با شما ببیند از «نه»ی کذایی پشیمان می‌شود.

خیلی خیلی زیباتر بود و البته یک سال و اندی جوانتر.
چیزی که جالب بود بعدن فهمیدم با هم خواهر هستند E415

خدای ار به حکمت ببندد دری - به کرمک زند قفل محکم تری  
پاسخ

Ouroboros نوشته: دوست گرامی چه راه طولانی آمده‌اید از «مرد خاورمیانه‌ای همینست»، کمی حسرت شما را می‌خورم. زیاد وقتتان را با پاسخ نمی‌گیرم، فقط بگویم که جنبش یک پدیده‌ی حقوقی‌ست، یک بازیکن امروز اگر اتهام تجاوز دروغین بخورد یا زنی بگوید «اتفاقی حامله شدم» ما به جنبش مراجعه می‌کنیم، اما گمان کرده‌اید جنبش حقوقی می‌تواند معیارهای زیبایی‌شناسی زنان را دگرگون بکند؟ فمینیسم زنان چاق را در نظر شما زیباتر کرده؟ شما امکان دیدن این تصویر بزرگتر را از دست داده‌اید چراکه در این ماجرا سرمایه‌گذاری شخصی زیاد دارید: زنان تمام عمرتان به شما دروغ گفته‌اند، اکنون در این «امگا» گوشه‌ای دیروز خودتان را می‌بینید، از سخیفی آن منزجرید، ذره‌ای وجاهت اخلاقی در آن نمی‌بینید و ... من اینجا بوده‌ام که شما هستید. جای چندان دلپسندی نیست، خودتان هم آنرا نمی‌دانید. بگذارید مدتی سپری بشود و این خشم به جا کمی شعله‌هایش فروکش بکند. بازی سخیف است، زن‌محور است، تسلیم قانون‌گذار ظالم شدن است..

شما اگر می‌توانید به زنان یکسره بی‌اعتنا باشید خوشا به سعادتان، نیازی به آموختن قوانین نانوشته‌ی آنها ندارید، نیازی ندارید به «ورطه‌ای» که من افتاده‌ام سقوط بکنید، من اما سعی کردم، نتوانستم. دو ماه تجرد و «به راه خود رفتن» همانا، تا سرحد جنون به افسردگی درافتادن همانا... هیچ شرمی هم در این نیست که من برای زندگی سالم و آسوده نیاز به دریافت عشق و سکس و پذیرش روانی و عاطفی از سوی زنان دارم، و برای بدست آوردن آن در مقیاسی که نیاز دارم هم بازی ضروری‌ست. به گمانم مرد بزرگ پاول ایلام بود که به پی‌یوای گفته بود «معتادان به کس» و «گدایان کس» و ... این حقیقت دارد، نقد من به بازی هنوز اینجاست و شوالیه به آن لینک داده که تغییر نظر ایدئوژیک داده‌ای.. نه بدبختی اینجاست که «نظرم» آنقدرکه باید تغییر نکرد، من زنان را همچنان زیبا و خواستنی و سپوزیدنی می‌یابم و نمی‌توانم بدون هم‌نشینی، دست انداختن، بیرون رفتن و لاسیدن با آنها زندگی بکنم، یا دستکم زندگی شادی بکنم. جنبشی هم که نتواند این امیال را به رسمیت بشناسد و آنها را موکول به بعدا بکند و مردی که می‌خواهد در این وضعیت نابسامان گلیم خود را از آب بیرون بکشد را شرم بدهد که دختر شانزده ساله شده‌ای برای من کارآیی بسنده ندارد. شما می‌خواهید بستر را دگرگون بکنید، این هیچ تضادی ندارد با نجات یافتن و زیستن و لذت بردن فضای کنونی، اگر می‌خواهید «قوانین» واقعا حاکم را دگرگون بکنید، باید نخست آنها را بیاموزید و تحت آنها به پیروزی برسید.

با اینهمه، خشم شما، که پر آن متوجه منهم شد موجه است و حرجی بر شما نیست، خاصه آنکه درون‌مایه‌ی سخنتان درست هم هست، بله من وا داده‌ام و ترجیح می‌دهم از آنچه درباره‌ی رسوایی سیستم کنونی می‌دانم برای حداکثری کردن نفع شخصی خودم بهره‌برداری بکنم، مسئولیت اخلاقی من نسبت به آن امگای مفلوک چیزی فراتر از همینها که اینجا می‌نویسم نیست. پس من پرچم استوار «زن‌ستیزی» را به شما می‌سپارم، که جانشین بسیار صالحی هستید. اما بدانید که من هرچند شمشیر و سپر زمین گذاشته باشم به اردوی دشمن نپیوسته‌ام، و دستکم دورادور همواره برای پیروزی شما شادی می‌کنم.

من تصور می‌کردم می‌شود این دو را همزمان داشت! عجیب است، چرا که از نظر من تنها منافاتی که این دو دارند، در همان زن‌محور بودنِ بازی‌ست، وگرنه ایرادی در وجودِ همزمان‌شان نمی‌بینم... اشتباه می‌کنم؟!

کسشر هم تعاونی؟!
پاسخ

mosafer نوشته: یک سوال:
آیا راهی هست برای باز کردن قفل (کد محافظت)گوشی بدون مراجعه به موبایل فروشی ها؟
خب اینطوری که نمی‌شود پاسخ داد، حداقل مدل گوشی خود را می‌فرمودید...

کسشر هم تعاونی؟!
پاسخ

Theodor Herzl نوشته: در ایران توی کلاس‌های فلسفه چه درس میدهند؟ چون اکثریت مطلق فلاسفه بی‌خدا هستند ، در این مورد‌ها چه می‌گویند؟ یا مثلا مزخرفات اینکه انیشتین به آیت‌الله بروجردی نامه فدایت شوم نوشته تدریس میشود؟ در کلاس بیولوژی چه؟ خلقت درس داده میشود یا فرگشت؟
تصویر سیاهی که نشان داده می‌شود چندان با واقعیت منطبق نیست. من در کلاسهای درسِ فلسفه، منطق، تاریخ فلسفه و... در چند دانشگاه بوده‌ام، بحث‌های خوبی برقرار می‌شد، هم از طرف دانشجویان و هم از طرف اساتید. کانت همچنان بیشترین سهم را بحث‌های فلسفی دارد، هگل، اسپینوزا، لایب‌نیتز، هیوم و دیگران... . مهم این است که خودتان پایان‌نامه‌تان را در چه موضوعی بخواهید ارائه‌ دهید و این باعثِ جهت‌دهیِ کلی جریان تحصیل‌تان خواهد شد. به هر حال اینها می‌دانند که اگر خودشان چیزی در این مورد نگویند، دانشجو، خودجوش میرود دنبال‌شان، پس می‌کوشند تا دستِ کم از این فرصت برای انتقال نگاهِ انتقادیِ کذایی خویش استفاده خواهند کرد.

کسشر هم تعاونی؟!
پاسخ


موضوعات مشابه ...
موضوع / نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 48 مهمان