Anarchy نوشته: دوستان احترام همدیگه رو لطفا حفظ کنید...سر همچین موضوعی درست نیست به هم دیگه بی احترامی کنیم !! هر چند برای من هم تا حدی داستانی که شیرین تعریف کرد غیر قابل باور بود چون اون دختر لااقل میتونست زیر چشمی نگاه کنه ببینه اون پسر داره چیکار میکنه !! یعنی ممکنه اصل داستان واقعی باشه، اما جزییات با احتمال بالایی تحریف شده هست...
درود آنارشی جان، خوبی شما دوست قدیمی؟
این داستان که شیرین بازگفت به هرحال برای یک نفر حقیقت دارد(حتی اگر برای دوست او هم رخ نداده باشد)و صحبت کردن دربارهی صحت آن از همین نظر چندان موضوعیتی ندارد، بالاخره کسی، جایی مورد سوء استفادهی مشابهی قرار گرفته و دارد با آسیبهای ناشی از آن زندگی میکند. حرف دوست دیگرمان هم که میگوید در «ایران تا قبل از سال فلان از این خبرها نبود» به طرز اعصابخُردکنی اشتباه است و چیزی بجز نوستالژی روزگار باصفای قدیمی که هرگز به راستی وجود خارجی نداشته نیست. بچهبازی و اذیت و آزار جنسی کودکان(بطور خاص پسران)در ایران سابقهای بسیار قدیم دارد و تا حدی در این کشور گسترده و وسیع بوده که علیاکبر دهخدا آنرا دلیل اصلی عقبماندگی ایران میدانست!
در نظام سنتی هر دو جنس به یک اندازه برای انکار جایگاه جنسی خود تحت فشار قرار میگیرند و «مرد واقعی» و «زن نجیب» به یک اندازه با واقعیت آنچه مرد و زن هستند یا دستکم آنچه میخواهند که باشند در تضاد است، بخشی از این قاعده که برای نجات جوامع بشری پیش از پیشرفتهای کنونی تکنولوژی ضروری بوده، آنست که مرد باید در همه حال قادر به دفاع کردن از خود، و از آن بسیار مهمتر دیگرانی که مسئول امنیت آنهاست بوده باشد، و پیرو این اصل مردی(هر مردی، حتی یک پسربچه)که فاقد این توانایی بوده و خود مورد تجاوز قرار گرفته، دو چندان بیارزش خواهد بود زیرا هرگز قادر به برآوردن نقشی که جامعه برای او در نظر گرفته نیست.
چیزی که بسیار بیش از داستان مطروحه برای من باورکردنی نیست لحن مردستیز این پست است:
iranbanoo نوشته: این آگاهی دادن زنها خیلی خوبه که حد و حدود مردان را براشون مشخص کرده ......