نامنویسی انجمن درست شده و اکنون دوباره کار میکند! 🥳 کاربرانی که پیشتر نامنویسی کرده بودند نیز دسترسی‌اشان باز شده است 🌺

رتبه موضوع:
  • 1 رای - 1 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

واژگشت ۲۰۲۵
#81

همزمان در فورچ این را میبینی :)


نقل قول:07/09/25(Wed)

I wish I wasn't born in this 3rd world shithole. I feel so much isolation here I can't even describe. There is no one to talk to about books, most people are stuck in their colonial hangover of suppressing each other. Everyone is trying to outbeat others to get to that perfect sum of money and power. The culture is lost somewhere rotting in a place obvious to everyone but nobody cares enough to rescue it. Even when I go to book club of my university the conversations doesn't go beyond Alchemist and other pop books. There are just empty libraries here where people go not to study but the maximize their skills for next big thing that will emerge from the leftovers of new technological innovation. Families are way to exploit each other mentally, socially and sexually while thinking sticking together will preserve their heritage. All their talks are inherently without any meaning using jargons they don't believe about topics they don't care while imagining how they will win this game. I just watch smoking another ciggrate looking for something I never had
پاسخ
#82

(07-09-2025, 09:41 PM)Mehrbod نوشته:  این دیدگاه هرگز از من نبوده و نیست

پس اینجا منظورت چی بود ؟ 


(09-18-2024, 10:22 PM)Mehrbod نوشته:  با پیشرفت روزافزون فندآوری چنانکه میبینید شاید چند دهه‌ی دیگری هومنی از بیخ و بن نابود شده باشد و در این اندرگذر اینکه چند تن دیگر
خردگرا بشوند یا نشوند دگرسانی آنچندانی نمی‌آفریند.
پاسخ
#83

چیزی که من در بحث های دوستان نمیبینم اینه که عوامل عدم موفقیت مردم یا فعالین سیاسی در این سالهای مبارزه با جمهوری اسلامی واقعا چی بوده ؟ اول باید دلایل رو فهمید حتی اگر لازم باشه بی رحمانه خودمون رو نقد کنیم بعد ببینیم با امکانات موجود چه برنامه عملی امکان پذیره ... مثلا مهربد همون ابتدای شروع حمله اسرائیل میگفت مردم زورشون نمیرسه ... پس اسرائیل حمله کنه و دیگه کار تمومه !!

خب الان دیدی که کار تموم نشد و تحلیلت اشتباه بود . آیا بازنگری کردی در نگاهت ؟ مشکل اپوزیسیون نیم بند ما هم دقیقا تحلیل های سطحیه.
[-]
  • Rationalist, Scary
پاسخ
#84

(امروز, 07:58 AM)Anarchy نوشته:  
(07-09-2025, 09:41 PM)Mehrbod نوشته:  این دیدگاه هرگز از من نبوده و نیست

پس اینجا منظورت چی بود ؟ 


(09-18-2024, 10:22 PM)Mehrbod نوشته:  با پیشرفت روزافزون فندآوری چنانکه میبینید شاید چند دهه‌ی دیگری هومنی از بیخ و بن نابود شده باشد و در این اندرگذر اینکه چند تن دیگر
خردگرا بشوند یا نشوند دگرسانی آنچندانی نمی‌آفریند.

من اینجا دیدگاه را بهتر رسانده‌ام:

(01-25-2020, 03:56 AM)Mehrbod نوشته:  
Thanks نوشته: مقالۀ An Introduction to Complex Systems Science and Its Application که امسال منتشر شد، تقریباً عصاره‌ای از تمام گفتمان‌های کازینسکی و طالب را دارد (بیشتر دومی را)؛ چه آنجایی که دربارۀ موفقیت بازار آزاد نسبت به کمونیسم می‌گوید، چه آنجایی که دربارۀ عدم قطعیت سیستم‌ها، چه آنجایی که اعتقاد دارد سیستم‌ها باید روند فرگشتی را الگوی بقا قرار دهند (Antifragile)، و چه آنجایی که تلویحی با گلوبایسم و متمرکز کردن سیستم در یک‌جا مخالفت می‌کند (Localism). فرقش این است که مقالات آکادمیک همان مسائل را گرچه خلاصه، اما مثل همیشه ملال‌آور توضیح می‌دهند.

@Mehrbod نظر شما چیست؟ Localism را آلترناتیو بهتری نمی‌دانید؟ خصوصاً این‌که دامنۀ آسیب‌رسانی تکنولوژی را از «جهان» به «محل» محدود می‌کند، سیستمی می‌سازد که آن‌چه نکشتش قوی‌ترش خواهد کرد، و یک هدف واحد و واضح است که در صورت موفقیت هم به نظر نمی‌رسد نیاز داشته باشد تا حزبی قدرت‌مند آن را کنترل کند (با در نظر گرفتن ارجاعات فصل‌های آخر کتاب متأخر کازینسکی دربارۀ چگونگی موفقیت انقلاب‌ها).


نوشتار نغز و گیرایی بود. پیوند آن به گفتمان فن‌آوری آنچنان یکراست نبود.


اگر از گفتمان فنداوری یک چیز را گرفته باشید آن است که رویهمرفته این سیستم است که راه را می‌گزیند نه "یک کسانی آن بیرون".
پس گفتن اینکه چگونه فنداوری را مهار کنیم تا اندازه‌ی بالایی بیهوده است،  مانند این می‌ماند که بخواهید سرماخوردگی را ریشه‌کن کنید،
نمی‌توانید چون آمایش (ترکیب) های ویروسی که فرگشت بیابند بیکران اند. درست همانجور که نمی‌توانید رایانه ای بدارید که ۱۰۰%
هک‌ناپذیر باشد،  چه که در این راستا فربینهای ریاضی ای هستند که می‌گویند چرا شدنی نیست!

به دیگر زبان،  در روند پیشرفت فند‌آوری اگر چیزی ممکن شود،  پدید نیز خواه ناخواه خواهد آمد.

در این راستا تنها کاری که شاید بتوان کرد کاهش احتمال این رویداد از دمی که "ممکن" شد به "پدیدار" است.


این چکیده ی گفتمان فنداوری‌ست. از دیدگاه کازینسکی سخن درباره‌ی راستادهی به فنداوری‌ از بیخ بیهوده است، 
از دیدگاه من تا اندازه ی بالایی بیهوده است،  ولی ۰ نیست و بخت بسیار اندکی آنجا هست که از این گذر رد شویم و خودمان را نیست نکنیم.


این چکیده, فرجام‌یابی من از آن گفتمان پایان‌ناپذیر بوده. اگر داریم ریسک میکنیم و اگر ناچار از ریسک کردن‌ ایم, پس 
بهتر است همه‌ی کوش و توشمان را بر این بگذاریم که بختمان برای رسیدن به آینده‌ی دلخواه را بالاتر برده باشیم. 


همچنین:
Mehrbod نوشته: در این اندرگذر اینکه چند تن دیگر خردگرا بشوند یا نشوند دگرسانی آنچندانی نمی‌آفریند.


براستی خردگرا کردن و نکردن چند شمار دیگر هم سود آنچنانی ندارد, فردید این نبوده که این کار از بیخ 
بیهوده است (آماج), این بوده که در همسنجی با کارهای دیگری که میتوانیم بکنیم, هوشمندانه نیست و بازدهی بالا ندارد (روش). 

اگر لینک نوشته را هم بگذارید, به گمان بالا در بافتار سخنی که این را 
نوشته‌ام فردید را بهتر رسانده بوده‌ام, بتنهایی کسی این را بخواند میتواند 
برداشت نادرست کند و بگماند که من دارم ساز نومیدی و هر چه باداباد میزنم.


---
درباره‌ی ایران نیز همین رویکرد پابرجاست. بخت ایران برای آزادی و پیشرفت بسیار بالاتر از چیرگی بر فندآوری‌ست
و درباره‌ی روش, کسانیکه دفترچه را میخوانند و اینجا مینویسند از دید من سود بالایی دارد که به این 
آینده خوشبین باشند چرا که «یک مرد جنگی به از سد هزار». هموندان اینجا بیشترشان خودآموخته و 
فرهیختگانی‌اند که سالهای بسیاری را به خواندن و ژرف‌اندیشی گذرانده‌اند و اگر بجای نکوهش ابزارهای 
نوین مانند تیک‌تاک, توییتر و ... نیرویشان را روی آگاه‌سازی بگذارند, بازدهی بسیار بالایی خواهند گرفت.


PEPE نوشته: ...
ضمنا

این جماعتی که توییت هایشان را پست می کنید دردشان چیز دیگری است و جنس توهم شان هم طور دیگر

بدبین مد نظر شما یا کرخت و خمیر در گوشه ای افتاده و یا در حال چرند گویی است که الگوریتم شبکه اجتماعی پاداشش را بدهد
برای من حداقل مدیوم فروم هنوز هم تنها محل جدی گفتگوی اینترنتی است و در مفاد اینجا نویسندگان قدیمی اش با ذهن نقاد


برتری در ترارساندن سخن خود یک مهارت آموختی‌ست. اگر پولدار باشید, سخنتان بُرنّدگی پیدا
میکند, اگر هواداران سدهزارتایی و میلیونی داشته باشید, سخنتان بُرد پیدا میکند, ستیز با ابزارهای 
نوین نامنطقی‌ست و بهتر است کسانیکه اینجا تا این اندازه دانش‌آموخته‌اند بازی کردن با همان
"الگوریتم‌های شبکه‌های اجتماعی" را نیز بیاموزند و بهره‌بردارند تا اینکه بنکوهند و بگویند در شان ما نیست.

نیک میگویم یک زمانی هم بیگمان برخی فرهیخته فاروم‌های آنلاین را ریشخند میکرده‌اند که 
اینها جای گفتگو نیست و گفتگو را باید در محفل شبانه با یک ویسکی و سیگار برگ کرد. امروز هم 
تیک‌تاک و توییتر را ریشخند میکنند که اینها جای بچه‌هاست و کسانیکه دنبال لایک گرفتن‌اند, ولی 
در واقعیت همه‌ی اینها ابزاری بیش نیستند و اگر کار با هر ابزار را بیاموزیم میتوانیم آنرا برای آماج دلخواه بکار ببریم.

.Unexpected places give you unexpected returns
پاسخ
#85

(06-24-2025, 12:01 PM)Ouroboros نوشته:  از بطالت به لذت می‌گریختم. مرضی گرفتم و دردمند شدم. چنگ من از آویزان شدن از لذایذ گذری برای فراموشی مغاک درون خسته شد و با ماتحت زمین خوردم! پس فهمیدم که وزن وجودشناختی درد بسیار سنگین‌تر از لذت و عشق و محبت هرچیز دیگری در این جهان است. درد که ورود می‌کند همه چیزهای دیگر به احترام‌اش سرپا می‌شوند. درد که بر در می‌کوبد، همه دیگر عواطف و احساسات و تجربیات مو بر تنشان راست می‌شود. جهان‌بینی‌ای که قادر به پیش‌بینی و آماده سازی ذهن و وجود برای این حضور اجتناب‌ناپذیر درد نباشد توهم است. یاد و خاطر همه لذایذ دنیا را یک سردرد بد که ول نمی‌کند به صندوقچه فراموشی می‌سپارد، چه رسد به دردهای عمیق‌تر و شدیدتر و واقعی‌تر...
پس چرا با وجود آگاهی کامل و عمیق از این موضوع و با انجام مراقبه ها و... همچنان از رنج ها فرار می کنیم؟ آیا ضرورت و جبر پشت این مقوله است؟

اساسا محکم ترین حکم های خرد و ژرف ترین آگاهی ها و پیش‌بینی ها چه قدر در بزنگاه دشواری زندگی «در عمل» اثرگذار می توانند باشند؟

همین بود زندگی؟! پس تحقیر بیشتر، شکست بیشتر، رنج بیشتر...
پاسخ
#86

(2 ساعت قبل)Mehrbod نوشته:  هموندان اینجا بیشترشان خودآموخته و 
فرهیختگانی‌اند که سالهای بسیاری را به خواندن و ژرف‌اندیشی گذرانده‌اند و اگر بجای نکوهش ابزارهای 
نوین مانند تیک‌تاک, توییتر و ... نیرویشان را روی آگاه‌سازی بگذارند, بازدهی بسیار بالایی خواهند گرفت.
خوب دقیقا چه جور آگاه سازی ای باید انجام بدیم؟!

مثلا مردم را آگاه کنیم که اسلام اَخه؟ یا جمهوری اسلامی بده و باید سرنگون بشه؟  E412

همین بود زندگی؟! پس تحقیر بیشتر، شکست بیشتر، رنج بیشتر...
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان