نامنویسی انجمن درست شده و اکنون دوباره کار میکند! 🥳 کاربرانی که پیشتر نامنویسی کرده بودند نیز دسترسی‌اشان باز شده است 🌺

رتبه موضوع:
  • 1 رای - 1 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

واژگشت ۲۰۲۵

(07-10-2025, 11:10 PM)PEPE نوشته:  
(07-10-2025, 05:57 PM)Mehrbod نوشته:  این کشورداری دیمی و خردستیزانه, بی کوچکترین گمانی, به سرنگونی خواهد انجافت


این شما هستید که واقع گرایی را با بدبینی و سرنوشت گرایی یکی گرفته اید
من نگفته ام این عیب ها هست پس نباید و نمی شود کاری کرد
این the devil is in the details در اینجا یعنی
مصداق نگرش اسرائیل به قوم گرایی،یهودی های چپ به "اقلیت" و اعمال اینها به کشورهای با پیشینه قوی تر ،شرایط زمانی و مکانی خاورمیانه و جهان
یا که شرایط فرهنگی و اجتماعی مردم حاضر ایران اما شما کلی گویی می کنید و به خوشبینی سمی دچار شده اید

شما پاسخ ندادید, برای کسیکه چنگار (سرطان) گرفته, خوشبینی بهتر است یا بدبینی؟

اگر بدبینی بهتر است,
پس چرا همه پژوهش‌ها به ما میگویند که دارونُماها کاربرد واقعی دارند و روحیه‌ی بیمار روی بهبود او یکراست اثرگذار است؟



اگر خوشبینی بهتر است,
برای کشوریکه چنگار گرفته چه, خوشبینی یا بدبینی؟




نقل قول:ضمنا
این جماعتی که توییت هایشان را پست می کنید دردشان چیز دیگری است و جنس توهم شان هم طور دیگر
بدبین مد نظر شما یا کرخت و خمیر در گوشه ای افتاده و یا در حال چرند گویی است که الگوریتم شبکه اجتماعی پاداشش را بدهد
برای من حداقل مدیوم فروم هنوز هم تنها محل جدی گفتگوی اینترنتی است و در مفاد اینجا نویسندگان قدیمی اش با ذهن نقاد

این تنها دید شماست. برخی همواره هر چیز نویی را می‌نکوهند:
یوتیوب به درد نمیخورد, کسانیکه دنبال آموزش واقعی هستند کتاب میخوانند!
فاروم‌های اینترنتی به درد نمیخورند, کسانیکه ذهن نقاد! دارند در محفل شبانه‌ی ما بحث میکنند نه آنلاین.
...



نقل قول:"کشور ایران کشوری سرشار از بنمایه‌های طبیعی‌ست و اگر سرانش میخواستند دزدی و بالاکشی هم بکنند, بایستی نخست روی
زیرساختهای کشور سرمایه‌میگذاشتند "
برای همین  مسئله دیگ و سر سگ را یادآوری کردم
اسلامگرایی شیعه و بزودی قوم گرای جدایی خواه و قدرت طلب با جنگ بر سر منابع و منافع
از درخودمانده بدبین عبور کرده و به سرخورده کردن خوشبین می رسند

من که نگرفتم چه گفتید.

قومگرایی یک ریسک همیشگی‌ست, اگر یک شمار سودشان را در این دیدند که از ایران جدا شوند و زورشان هم میرسید, خب باید
آنرا واگذار کنید! مرزهای یک کشور را در روز ازل که نکشیده‌اند, در گذر زمان بدست آمده و در گذر زمان میتواند کم و افزون شود. 
مردم ایران که نمیتوانند تا پایان زمان همواره در ترس اینکه هر کاری میکنند به خرد شدن ایران بیانجامد سر جایشان بنشینند, دیر یا زود ما این ریسک را باید بکنیم.

شما هم اگر این همه نگران پاره پاره شدن ایرانید بفرمایید با منطق و نوشته‌هایتان کسانیکه 
موافق‌اند 
را توجیه نمایید. در پایان روز, آنچه مردم را با هم یکسو میکند سود مشترک است, نه باور شما به مرزهای تاریخی!


بایستی در نگر داشت, کشورهای بزرگتر امروزه بخت بالاتری برای رسیدن به
رفاه همگانی دارند, زیرا بنمایه‌های خودشان را به اشتراک میگذارند و زورشان بیشتر میشود.
اگر بیشتر مردم یک کشوری ولی در ستیز همیشگی با هم باشند, ما خواه ناخواه باید آنرا بپذیریم و به ایرانی کوچکتر و پیشرفته رضایت بدهیم. 

نیک بخوانید که گفته شد «اگر بیشتر مردم». با نگرش کنونی, بیشتر
مردم ایران دنبال این نبوده و ترسی بیجاست که ج.ا. در دامن مخالفان خود انداخته است.

.Unexpected places give you unexpected returns
پاسخ

(07-12-2025, 08:57 AM)Anarchy نوشته:  چیزی که من در بحث های دوستان نمیبینم اینه که عوامل عدم موفقیت مردم یا فعالین سیاسی در این سالهای مبارزه با جمهوری اسلامی واقعا چی بوده ؟ اول باید دلایل رو فهمید حتی اگر لازم باشه بی رحمانه خودمون رو نقد کنیم بعد ببینیم با امکانات موجود چه برنامه عملی امکان پذیره ... مثلا مهربد همون ابتدای شروع حمله اسرائیل میگفت مردم زورشون نمیرسه ... پس اسرائیل حمله کنه و دیگه کار تمومه !!

خب الان دیدی که کار تموم نشد و تحلیلت اشتباه بود . آیا بازنگری کردی در نگاهت ؟ مشکل اپوزیسیون نیم بند ما هم دقیقا تحلیل های سطحیه.

من جایی نگفتم که با جنگ اسرائیل کار پایان یافته, بساکه گفتم رفتنی شدن ج.ا. به بالاترین احتمال خود رسیده است, که همچنان نیز همین است.

در سرتاسر تاریخ ج.ا. نبوده که این اندازه ج.ا. زبون و بیچاره شده باشد! از مذاکره و خفت و خواری‌ای که در برابر آمریکا دید, تا
کشته شدن چپ و راست سرداران سپاهش, تا منفجر شدن "گازهای خانه‌های سرانش" که هر روز تهران و تبریز و ... اخبارش را به گوش میشنویم!

ج.ا. به روزشمار افتاده و از این تنگنا هیچ راه گریزی ندارد, درست مانند یک الکلی قمارباز که همه‌ی زندگی‌اش را به قمار و
دوز و کلک گذارنده و دارد به روز پاسخدهی‌اش نزدیک میشود و راه گریزی ندارد, یا باید همه‌چیز را ریسک کند, یا نابود شود.

.Unexpected places give you unexpected returns
پاسخ

(07-12-2025, 10:30 PM)Rationalist نوشته:  
(07-12-2025, 08:44 PM)Mehrbod نوشته:  هموندان اینجا بیشترشان خودآموخته و 
فرهیختگانی‌اند که سالهای بسیاری را به خواندن و ژرف‌اندیشی گذرانده‌اند و اگر بجای نکوهش ابزارهای 
نوین مانند تیک‌تاک, توییتر و ... نیرویشان را روی آگاه‌سازی بگذارند, بازدهی بسیار بالایی خواهند گرفت.
خوب دقیقا چه جور آگاه سازی ای باید انجام بدیم؟!

مثلا مردم را آگاه کنیم که اسلام اَخه؟ یا جمهوری اسلامی بده و باید سرنگون بشه؟  E412

اینها به کار میایند, نخست اینکه مردم را باید دو دسته در نگر بگیرید, کسانیکه نان و روزی‌شان از ج.ا. است, و کسانیکه
شاید تا اندازه‌ای جیره‌خوار ج.ا. بوده... یا تا از بیخ نبوده, ولی همچنان به این باور که گذر از ج.ا. درست است, نرسیده‌اند:


چرا با اسلام [و اصلاح‌طلبان] به جایی نمیرسیم. یک شماری هنوز در این باورند. دینداران راستین شمارشان آن اندازه نیست که 
خودمان را به رنجه بیاندازیم, ولی کسانیکه زندگی و سر و سامانی در ایران ج.ا. برای خودشان درست کرده‌اند نیاز به گفتگو دارند.

براندازی و ریسک قومیت‌گرایی چه اندازه است: یکی از بزرگترین بازدارنده‌های همسو شدن مردم, چنانکه
در این همین جستار نیز میبینیم این دست که برخی میترسند ایران پاره پاره شود. بایستی این دسته را آگاهانید. 

چرا پهلوی یک دگرگزینه شایسته برای ایران است. ج.ا. و دیدگاهی منفی پیرامون پهلوی بسیار اند, یکبار دیگر در این جستار
هم این را میبینیم. ما بایستی این دسته را از "فرزام‌گرایی" به "کاربردگرایی" روی بیاورانیم, و روشن کنیم
که خوب یا بد, پهلوی یکی از دگرگزینه‌های (آلترناتیو) بسزا و فراخور ایران است, بویژه با کارنامه‌ای که 
سوگیری‌های سیاسی و نیز زندگی شخصی‌اش نشان داده, کسی‌ست که میتوان او را در گذر از ج.ا. به ایران فردا فرا‌ انگاشت.

...


اینکه ج.ا. بد است شاید یک باور کمابیش همگانی شده باشد, ولی اینکه چه باید کرد و چگونه, هنوز به تراز پذیرش همگانی نرسیده است.

واژگشت یک جادوی متافیزیکی نیست, زمانیکه بیشترینه‌ی مردم یک کشور ببه
این باور برسند که زیان دولت کنونی از سود آن بیشتر است, به پا خواهند خاست. 

این باوراندن ولی سخت است و چرایی آن از چندسرچشمه بودن "ارزش‌ها" میاید که از دامنه‌ی این گفتگو بیرون است. چکیده‌ی
آن ولی, مانند هر دشواری دیگری, بایست سرچشمه‌ها را شناخته, واکافته و به آنها یک به یک پرداخته و راهکار یافت.

.Unexpected places give you unexpected returns
پاسخ

(07-11-2025, 12:26 PM)Rationalist نوشته:  
(07-10-2025, 04:39 PM)Scary نوشته:  وقتی کسی از امید به بهبود اوضاع یا موفقیت صحبت می‌کنه، با لحن تمسخرآمیز می‌گن: «چقدر خوش‌بینه! چقدر ساده‌لوحه!» و این دقیقاً یکی از مصداق‌های نابودی واژگان در اثر تبلیغات و فضای منفی‌زده‌ی حاکم بر جامعه‌ست.

واقعیت اینه که «خوش‌بینی» نه‌تنها ساده‌لوحی نیست، بلکه یک نگرش فعال، سازنده و مؤثره. 

خوش‌بینی یعنی فرد در عین آگاهی از دشواری‌ها، همچنان به مسیر، به انسان‌ها، و به آینده امید داره. یعنی باور داره که شکست پایان راه نیست و مشکلات قابل حل هستن. این نگرش در تمام جهان یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های رهبران، خلاقان، و انسان‌های گره‌گشاست.

و کسی که امید می‌سازه، الزاماً فریب‌خورده یا نادان نیست؛ شاید فقط کسی‌ست که هنوز به ظرفیت انسان برای تغییر باور داره.
خیر، جایگاه شما و مهربد در این گفتگو برمبنای «خوشبینی» بر اساس واقعیت های موجود نیست. بلکه باور به این است که خوشبینی و امید می تواند واقعیت ابجکتیو و خارج از ذهن تان را دگرگون کند.
به دیگر سخن، شما و مهربد ایده آل ذهنی تان را مبنای «واقعیت» و آنطور که میخواهید باشد قرار داده اید.

به همین خاطر ما هر چه قدر هم فکت برای شما بیاوریم، با توجیه های رنگارنگ سعی می کنید ذهنیت خویش را موجه جلوه دهید.

نگاهی به نخستین پست این جستار بیاندازید:
(06-16-2025, 04:27 PM)Mehrbod نوشته:  به امید اسپاگتی این بار دیگر ج.ا. رفتنیه.

این سخن را ده ها بار از زبان اقشار مختلف در طی این سال ها در بروز بحران های مختلف شنیده بودم.

پرسش اینجاست که سخن شما دقیقا چه طور باطل میشود؟ وقتی بارها و بارها نادرست بودن و واهی بودن امیدتان در واقعیت آشکار گشته است!
موضع افرادی همچون شما و مهربد قابل ابطال و رد نیست، زیرا همواره با تمسک به ذهنیت تان پاسخ ما را می دهید نه فکت های موجود در جهان خارج. 

این امید و خوشبینی برای معنا بخشیدن به زندگی پوچ و بی معنا از لحاظ روانی در زندگی فردی کارآمد است. اما قدرت اثرگذاری عملی در دگرگون ساختن جامعه‌ی ۹۰ میلیونی ایران را ندارد.
وگرنه تاکنون با وجود اینترنت و تکنولوژی باور اکثریت مردم را دگرگون کرده بودید و بارها جمهوری اسلامی را سرنگون ساخته بودید. 
اما این نوع امید و خوشبینی صرفا ذهنی است و اراده ای عملی حتی به بی خطر ترین اعتراض های مدنی هم ندارد، چه برسد به مبارزه جدی و سازمان یافته در کف در خیابان و ایجاد دگرگونی در واقعیت جامعه. به همین خاطر خوشبینی امثال شما به همان توییت زدن ها و بحث ها در فضای مجازی و پارسیگویی در این انجمن و فیسبوک ختم می شود.


Rationalist نوشته: من منکر این نیستم که چنین فعالیت هایی در بلند مدت(دهه ها و سده ها) شاید اثرگذار باشند، اما اثر آنها در کوتاه مدت و آن هم در وضعیت فعلی جامعه ایران، قطره ای است در اقیانوس.



 آفرین, این دیدگاه شما درست است. فراموش ولی نکنید که از ما همین دیروز نیاغازیده‌ایم,
این فرایند نزدیک ۳۰, ۴۰ سالی میشود که آغاز گشته و پس بخش بزرگی از راه را هماکنون‌اش نیز رفته‌ایم.

برای شتاباندن هر فرآیندی باید نخست به سازوکار آن پی برد. در جایگاه کسیکه دست دراز در بهینه‌سازی الگوریتم دارم, 
بیشتر زمانها بیشتر از آنکه نیاز به تندتر کردن فرایند باشد, نیاز به از میان بردن گلوگاه (bottleneck)ها میباشد. آنچه ما را
در براندازی کند کرده را بایست به خوبی دریابیم و از میان برداریم. ج.ا. در این زمینه, چنانکه در پیک 
دیگر آوردیم, بشیوه‌ی دیمی و کشکیِ همیشگی‌اش به چندین و چند ابزار پی برده و آنها را یکسره
به کار میبرد و اگر همین چند تا را ما بخوبی بشناسیم و خنثی کنیم, خود به خود فرایند را ۱۰ برابر تندتر کرده‌ایم.


نکته‌ی دیگر, افزایش اثرگذاری خود است. در جای دیگر, در پیوند با گسترش فندآوری من به آن پرداخته بودم. امروزه شما
اگربه اندازه ایلان ماسک پول داشته باشید, گزینه‌های پیش رویتان میلیونها بار بیشتر بوده و هر کاری آسانتر میشود, پس پول و
سرمایه, سرآوازگی و ... همان اهرم‌هایی هستند که هر کس امروزه میتواند به آنها دست یافته و اثرگذاری خود را بیشتر کند.

.Unexpected places give you unexpected returns
پاسخ

(10 ساعت قبل)Scary نوشته:  
(امروز, 05:28 AM)Anarchy نوشته:  اول باید نقص ها رو بپذیریم تا بعد بسازیم !! منتها هر نقدی معادل میشه با اتهام همکاری با جمهوری اسلامی ... بعد هم ساختن اپوزیسیون که دکمه نیست تا بزنیم و بسازیم . فرآیندی هست که باید طی بشه یا در یک حالت بدبینانه ممکنه اصلا طی نشه و مثل الان فقط در جا بزنیم !!


کاملاً درست می‌گی که «ساختن اپوزیسیون دکمه نداره» و پروسه‌ای زمان‌بر، فرساینده و پر از مانع بیرونی و درونی‌ست. من هم نه اینو انکار کردم، نه خواستم خوش‌بینی مصنوعی تزریق کنم.
نکته‌ی من اینه که وقتی درباره‌ی «نقد» حرف می‌زنیم، باید بدونیم هدفش چیه: اگر فقط برای ابراز انزجار باشه و به انکار هر امکان ساختن ختم بشه، عملاً به ناامیدی تبدیل می‌شه، نه نقد. اما اگر نقد، مقدمه‌ای برای بازسازی باشه، اون‌وقت می‌تونه مفید و حتی ضروری باشه.
در مورد اتهام‌زدن هم باهات موافقم — فضای سیاسی-رسانه‌ای ما چه در داخل چه خارج، پر از تخریب متقابل و برچسب‌زنی‌های احمقانه‌ست. ولی این باعث نمی‌شه اصل مسیر رو رها کنیم. قرار نیست تا زمانی که همه‌چیز آماده‌ست و هیچ کس متهم نمی‌شه، تازه شروع کنیم به ساختن. ساختن دقیقاً باید در دل این بی‌اعتمادی و ویرانی شروع بشه، چون جای دیگه‌ای نداریم که صبر کنیم تا مهیاتر بشه.
در بدبینانه‌ترین سناریو، شاید «هیچ‌گاه» اپوزیسیون مؤثر ساخته نشه. اما انتخاب ما اینه: آیا ما جزو کسانی هستیم که این سناریو رو تقویت می‌کنن، یا کسانی که تلاش می‌کنن — هرچند آهسته و کوچک — خلافش عمل کنن؟ من ترجیح می‌دم حتی در ناکامی، جزو گروه دوم باشم.


مشکل اینه من برنامه ای جز این که "شاهزاده میتونه به زبان اصلی مصاحبه کنه" ندیدم از شما ‌... یعنی با این روش ، شما و افراد با افکار مشابه عملا و بیشتر به نا امیدی دامن میزنید...
پاسخ

(امروز, 04:10 AM)Scary نوشته:  
(دیروز, 11:31 PM)Anarchy نوشته:  شما هم از مثبت اندیشی زیاد از اون سمت بوم افتادی ... ما تشکیلاتی تحت عنوان اپوزیسیون که نداریم به اون معنا !! اکثرا یه سری الاف لنگ پول بی هنر هستن که جذب یه سری کانال میشن که خط فکری اون کانال ها هم بنا به منبع بودجه اشون منافع ملی ایران نیست بلکه منافع سایر قدرت های منطفه ای یا جهانیه ... همین میشه مثلا یه الدنگ بی سوادی مثل پوریا زراعتی یه دفعه از بفرمایید شام میاد میشه کارشناس مسائل سیاسی ...

جای تعارف تکه پاره کردن باید واقعیت ها رو دید و گفت ... این وسط انسان درست و مستقل و دلسوزی اگر باشه چنین جریان رسانه ای یا اصلا اجازه حضور بهش نمیده یا به مرور حذف یا تضعیفش میکنه .


مسئله اینه که اگر همه‌چیز رو در همین نقطه ببندیم — یعنی بگیم «اپوزیسیون نداریم، همه الدنگ و بی‌سوادن» — عملاً خودمون رو از هر امکان اصلاح و نوسازی تهی می‌کنیم. این جمله که «تشکیلات اپوزیسیون وجود نداره»، بیشتر یک توصیف واقعیت است تا نتیجه‌گیری نهایی. خب، اگر نیست، باید ساخته بشه. اگر بیمار است، باید درمان بشه — نه فقط تحقیر یا طرد.

بدرستی همین است.

هر جنگی, نخست در روان است که رخ میدهد.
اگر با این روحیه درون جنگ شویم که بازنده‌ایم, بخت خودمان برای پیروز شدن
را با دست خودمان کاهش داده‌ایم, و وارونه. یا درون جنگ نمیشوید, یا اگر شدید با روحیه مثبت و پیروز درون میایید.


در پیک دیگر به این پرداختم که سود و کاربرد این نگرش که نومیدانه و "واقع‌بینانه" به جهان و نمیدانم ایرانی خاورمیانه‌ای بنگریم
در این است که کسانی مانند امیر و Rationalist میتوانند بی وجدان درد به زندگی خودشان پرداخته و خودشان را نگران این چیزها
نکنند. شوربختانه یا خوشبختانه, درست کسانی این دیدگاه را دارند که پُرگاه, بیشتر از من و شما به ایران و آینده‌ی آن بها میدهند!

این شاید در نمای کار یک پارادوکس به چشم بیاید, ولی در واقعیت یک سازوکار روانی برای رویارویی و
جلوگیری از هزینه دادن ذهنی‌ست. کسانیکه چند پلّه از میانگین فرهیخته‌ی ایرانی فرارفته‌اند بالاترین احتمال
برای افتادن به این جایگاه نگرشیک را پیدا میکنند, زمانیکه اندیشه‌های کس فراتر از کمابیش هر کس دیگری که پیرامون
خود میبیند رفت, دیگر سخت است که بتواند خودش را به تراز نگرانی‌ها و دغدغه‌های آنها نزدیک کند و همدردی
و نگرانی, جای خودشان را به "گور بابای اینها که هنوز اندر خم کوچه‌ی یک گیر کرده‌اند" میدهد. هر آینه, از
آنجاییکه کس هنوز باهوشتر و آگاه‌تر است, بایستی یکجوری خودش را نیز متقاعد سازد که آدم خودخواه و
بدی نیست و تنها دارد واقع‌بینانه به جهان خود مینگرد و گناه او نیست که ایران در خاورمیانه افتاده و ...

نیک بنگرید که من همچون دیدگاهی را هیچ نمی‌نکوهم و از دید من, در جایگاه جاندارانی
خودآگاه و خواست‌آزاد, اگر کس بخواهد راه خودش را کنار بکشد و برود
هیچ خرده‌ای بر او وارد نیست, تنها سازوکار آن را دارم روشن میکنم.

این رفتار را مانند دوست نزدیک نیز میتوانید ببینید که بجای بُریدن و سرد شدن, با شما گفتگو و
بحث میکند. کسیکه از شما بریده هرگز با شما گفتگو نخواهد کرد, کسیکه دنبال دلیل بسنده برای متقاعد شدن است, چرا.

.Unexpected places give you unexpected returns
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان